-
کوچ ابد مرد ادب ایل و فریدون فرهنگ
سید غلام بلادی
-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
-
بیوه زنان
آفتاب افریدون
-
خلاصهای از مصاحبه با انقلابیون
علیرضا کفایی
- گفتگو و گزارش
- 23
- شنبه , 18 آذر 1402 -AM -08:37
روایت یعقوب غفاری از جنگ بویراحمدی ها با پهلوی دوم
جنگ گجستان؛ شورش، قیام یا انقلاب؟/ نام کهگیلویه و بویراحمد از کجا آمد؟
جنگ گجستان از جمله وقایع مهم تاریخی استان کهگیلویه و بویراحمد تلقی میشود که بعضا افراد و پژوهشگران مختلف با روایتهای متفاوت و متکثری به آن پرداختهاند. اما رسمیترین و قابل دفاعترین روایت از این جنگ به بحث اصلاحات اراضی برمیگردد. اکنون در این مجال پای صحبتهای یعقوب غفاری پژوهشگر تاریخ محلی استان در دورهی معاصر نشستهایم تا از دریچه و زاویهی دید او جنگ گجستان را نظاره کنیم.
اَفتونیوز| صیاد خردمند _ علیرضا اوحدی نیا:
مقدمه: جنگ گجستان از جمله وقایع مهم تاریخی استان کهگیلویه و بویراحمد تلقی میشود که بعضا افراد و پژوهشگران مختلف با روایتهای متفاوت و متکثری به آن پرداختهاند. اما رسمیترین و قابل دفاعترین روایت از این جنگ به بحث اصلاحات اراضی برمیگردد.
در واقع، در پی اعمال قوانین اصلاحات ارضی و خلع سلاح عشایر توسط حکومت پهلوی و نارضایتی خانهای ایلات بویراحمدی صورت گرفت. بهدنبال این قانون، خانها و کلانتران که املاک و اراضی وسیعی در اختیار داشتند مجبور میشدند قسمت زیادی از این اراضی را مابین مردم تقسیم کنند که برای مردم عادی قانون خوبی محسوب میشد زیرا که زمین کشاورزی برای امرار و معاش زندگی بهصورت رایگان نصیبشان میگشت، اما این موضوع برای خوانین و مالکین امر خوشایندی نبود که موجبات ستیزه بین برخی بزرگ مالکان بویراحمد با دولت را فراهم آورد، به گفته اغلب پژوهشگران در نهایت این جنگ مقدمه تاسیس استان کهگیلویه و بویراحمد شد.
اکنون در این مجال پای صحبتهای یعقوب غفاری پژوهشگر تاریخ محلی استان در دورهی معاصر نشستهایم تا از دریچه و زاویهی دید او جنگ گجستان را نظاره کنیم.
غفاری؛ پژوهشگر پیشکسوت در ابتدای صحبت خود اظهار میکند که تاکنون کسی وقایعی که در سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ در کهگیلویه و بویراحمد و فارس و جنوب ایران و بیشتر در بویراحمد اتفاق افتادهاست را بهصورت علمی و دقیق مورد بررسی قرار ندادهاست.
وی معتقداست که هنوز بسیاری نمیدانند این وقایع را چه بنامند. شورش، قیام یا انقلاب؟
در هر صورت هر کس به صورتی آن را روایت کردهاست. به نظر بنده هر وقت در مورد مسئلهای صحبت میکنیم، خود خواننده قضاوت میکند که این سلسله وقایع چه بودهاند. خیانت،خدمت، انقلاب، شورش یا جنگ.
من فکر میکنم مسئلهای که در فاصلهی سالهای ۱۳۴۱ _ ۱۳۴۲ اتفاق افتاد و پیامدهای زیادی برای زندگی مردم کهگیلویه و بویراحمد داشتهاست، بسیار مهم و قابلبحث است.
همانطور که مستحضرید، این واقعهی تاریخی را نویسندگان و گویندگان مختلف با عنوانهای مختلفی مطرح کردهاند.
عدهای معتقدند که جنگ گجستان نوعی شورش بودهاست. برخی دیگر معتقدند قیام است و گروهی دیگر بر این باورند که میتوان از آن بهعنوان انقلاب یاد کرد.
بهطورکلی برای این که معلوم شود واقعا عنوان اصلی آن از نظر وقایع اجتماعی چه چیزی است، بهتر است خود واقعه تعریف شود که خود خوانندگان وقتی بخوانند بگویند چه عنوانی برای آن در نظر بگیرند.
غفاری گریزی به دههی ۳۰ میزند و میگوید که آنچه مسلم است در سال ۱۳۳۲ تا سال ۱۳۴۰، افرادی که روی زمینهای زراعتی کار میکردند، رعیت نامیده میشدند. کمکم نارضایتی نسبت به زمینی که روی آن کار میکردند اما مالکیتش از آنِ خودشان نبود بهوجود آمد.
زمین متعلقبه مالکین بود و این افراد ناچار بودند روی این زمینهای زراعی در سرتاسر ایران کار کنند و درآمد کمتری از محصولی که تولید میکردند به دست بیاورند.
به همین دلیل همیشه بین کسانی که روی زمینهای زراعتی کار میکردند و خود مالکین یک نارضایتی شدید وجود داشت.
مثلا فرض کنید مالکان میگفتند حتی اگر زمین را نکاشتید هم باید بهرهی مالکانه آن را به مالکین ادا کنید.
این نارضایتی رعایا آنچنان شدید شد که مالکین در صدد برآمدند این مشکل را به صورتی حل کنند.
اَفتونیوز: منظور از مالکین دقیقا چه فرد یا افرادی بود؟
در واقع مالکین، خانوادهی سلطنتی یعنی محمدرضا شاه پهلوی که پادشاه بود، بهاضافهی خاندان سلطنتی و روحانیون طبقهی اول بودند. فئودالها و روسای ایلات و عشایر هم مالک بودند. بنابراین در آن روزگار سه گروه مالک داشتیم.
مالکین عبارت بودند از زمینداران بزرگ که خانوادهی پهلوی، روحانیون بزرگ و بعد روسای ایلات و طوایف و خانها بودند.
اَفتونیوز: شاه به چه دلیل به دنبال چنین سیاستی بود؟
وقتی نارضایتی کشاورزان افزایش پیدا کرد، شخص محمدرضا شاه پهلوی متوجه شد که اگر اوضاع و احوال همین گونه ادامه پیدا کند، حکومتش در خطر خواهد افتاد. وی برنامهای ریخت که یک مقدار از زمینهای زراعتی خود در شمال ایران بین رعایا یا کشاورزان فقیری که روی آن کار میکردند تقسیم گردد و سند مالکیت به آنها واگذار شود.
وی همچنین به بقیهی مالکین اعلام کرد که شما هم این زمینهای کشاورزی که دارید را به افرادی که به نام رعیت روی آن کار میکنند واگذار کنید. در عوض آن زمینها، به شما پول پرداخت میکنیم، و این پول را شما جای دیگر سرمایهگذاری کنید. این اتفاق بین سال های ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰ رخ داد.
شاه معتقد بود رعیتها و کشاورزان بدون زمین در آینده مشکل ایجاد می کنند. پس مالکان باید زمینهایشان را به این افراد با بازپرداخت ۱۰ ساله بفروشند تا خودشان مالک زمین باشند و ناراضی نباشند. ولی آن زمان هیچکس از مالکان به حرف وی گوش نسپردند و در نتیجه در سال ۱۳۴۱ تصمیم گرفت که این موضوع را در ایران به همهپرسی یا رفراندوم بگذارد. در نتیجه در سال ۱۳۴۱ اعلام کرد که ما چند مورد را قرار است به رفراندوم بگذاریم اگر به تصویب رسید اجرا کنیم. مواردی که ایشان پیشنهاد کرد که به رفراندوم گذاشته شود، در بدو امر شش مورد بود.
مورد یک: اجرای اصلاحات ارضی؛ یعنی انتقال مالکیت زمین زراعتی از مالک به کسانی که روی آن کار میکنند. در واقع هرکس که روی زمینی کار میکند، من بعد این زمین متعلق به اوست.
مورد دوم: شرکت زنان در انتخابات. بهگونهای که زنان بتوانند در انتخابات رای دهند و خود نیز انتخاب شوند.
مورد سوم: اعزام فارغالتحصیلانی بود که از دبیرستان فارغالتحصیل شدهبودند و دیپلم گرفته بودند، اعم از زن و مرد، که این افراد به جای اینکه به خدمت سربازی بروند، میبایست در روستاها بهعنوان معلم عشایری تحتعنوان سپاهدانش به آموزش دانشآموزان دهات بپردازند.
مورد چهارم: سهیم کردن کارگرها در سود کارخانهای که در آن کار میکردند.
پنجم: ملی شدن جنگلها و مراتع و آبهای کشور چون آن زمان اگر یکی از افراد منطقه یا طایفه، مالک آن منطقه بود، اختیار آب، درخت، زمین و چشمه از آن او بود.
در بهمن سال ۱۳۴۱ این چند مورد در سرتاسر ایران به رفراندوم گذاشته شد و مردم در این انتخابات شرکت کردند. حتی بنده در آن موقع که در دبیرستان مدارس گچساران کار میکردم، رفتم و دیدم که این لوایح ششگانه به سود جامعهی ایران است و در نتیجه بنده نیز رای مثبت دادم. در نتیجهی این رفراندوم که مردم رای مثبت بالایی به آن دادند، قرار شد که این موارد ششگانه را انجام دهند اما یکی از لوایح مهمتر بود. تقسیم زمینهای زراعتی یعنی فروش آنها به کسانی که روی زمین کار میکردند. وقتی این خبر در ایران پیچید، مالکین که شامل روحانیون طبقه بالا، خانوادهی سلطنتی و روسای ایلات و عشایر بودند، اعتراض کردند.
اَفتونیوز: این طرح موضوعی ملی و کشوری بود اما چرا در استان ما واکنش های شدیدتری بر علیه آن صورت گرفت؟
منطقهی کهگیلویه و بویراحمد و فارس و بختیاری که بیشتر عشایرنشین را دارا بودند، قاعدتا باید بیشتر اعتراض میکردند ولی بعضی مناطق نیز اعتراضی نکردند، چرا که بعضی از آنها در حکومت دست داشتند. مثلا سران بختیاری در حکومت سمتهایی را اشغال کرده بودند. بسیاری از ایلات اعتراضی نکردند. مستندات نشان میدهد. قشقاییها دودل بودند که آیا نسبت به این رفراندوم اعتراض بکنند یا خیر. روایتی وجود دارد که در آن برخی سران قشقایی عنوان میکنند که بویراحمدیها همیشه زودتر از همه اقدام میکنند. اجازه دهید اگر آنها اقدام موثری کردند و به نتیجه رسیدند، ما نیز بهرهمند میشویم. در تمام عشایر ایران یک گروه روحانیونی بودند که مالک بودند و گروه دیگر غیر روحانیونی بودند که زمین دار بودند. همچنین مردم کهگیلویه و بویراحمد در آن زمان به سرپرستی عبدالله خان ضرغام پور و ناصرخان طاهری بودند. دو خان بویراحمد گفتند که ما اصلا اصلاحات ارضی را قبول نداریم. زمین متعلقبه پدر ما بوده الان هم مال خودمان است.
اَفتونیوز: به جز ایل بویراحمد اعتراضات جدی دیگری در مناطق مختلف نسبت به بحث اصلاحات اراضی داشتیم؟
به غیر از این دو، حبیب شهبازی اهل کوه مرهسرخی نیز گفت ما قبول نداریم و نسبت به این موضوع معترضیم.
فتحاللهخان حیات داودی خان بوشهر که هم اکنون در آنجا تاسیسات نفتی بارگیری میشود، مالک بخش اعظمی از بوشهر بودند، آنها نیز اعتراض کردند. حبیب شهبازی در کوه مرهسرخی مدت زمانی با مامورینی که میخواستند اصلاحات ارضی انجام دهند، درگیر شد. حتی چند نفر از مامورین به قتل رسیدند. اما بعدها فشار مضاعف را که احساس کرد تسلیم شد. وی را در نهایت به زندان فرستادند اما در بویراحمد که مناطق کوهستانی و جنگلی زیادی وجود داشت و همچنان ناصرخان و عبداللهخان قدرت داشتند.
پس معترضین، عبداللهخان ضرغام پور؛ خان بویراحمد سفلی که آدم مهمی و قدرتمندی به حساب میآمد. ناصرخان طاهری نیز در بویراحمد علیا و آقای حبیب شهبازی و آقای فتح الله خان حیات داودی و حسین قلی رستم که از مالکین ممسنی بود، بودند.
در کهگیلویه و بویراحمد خوانین، کداخدایانی که وابسته به خوانین بودند که مالک زمین هم بودند به اضافهی تعدادی از خویشاوندان و بستگان آنها بر علیه اصلاحات عرضی قیام کردند و اعلام کردند که ما آمادهی جنگیم. ارتش متوجه شد همه جا آرام شده اما همچنان کهگیلویه و بویراحمد آرام نشدهاست. تا اینکه عبدالله خان گروهی را نزدیک دهدشت جمع کرده و ناصرخان طاهری نیز یک تعدادی از افراد را که به خوانین و مالکین پیوسته بودند یا کدخدا بودند، زمیندار بودند یا آدمهایی بودند که قبلا به جهاتی یاغی شده بودند و نسبت به دولت ناراحت بودند ،جمعآوری کرد. در نتیجه اختلافات علنی شد و دولت ابتدا سعی کرد که رؤسای ایلات مثل عبدالله خان و ناصر خان و حسین قلی رستم را به اصطلاح قانع کند که اصلاحات اراضی را بپذیرند اما این افراد حاضر نشدند و همزمان در فارس یکی از مامورین اصلاحات اراضی ترور شد و این مسئله باعث شد دولت با فشار و قدرت بیشتری اصلاحات اراضی را انجام دهد. در نتیجه تعداد زیادی مامور بهعنوان مامورین اصلاحات اراضی انتخاب کرد و آنها را آموزش داد.
اَفتونیوز: وظیفه مامورین اصلاحات اراضی دقیقا چه بود؟
وظیفه مامورین اصلاحات اراضی این بود که به دهات بروند و به مردم آن روستا بگویند که یک تعدادی از افراد خودشان را بهعنوان معتمد و ریشسفید انتخاب کنند و زمینهای آن روستا را طبق تصمیم خودشان هر کس هر زمینی را میکارد به نامش نسق زنند و به آنها بگویند از حالا به بعد شما مالک زمین هستید. در نتیجه اختلافات شدیدتر شد و درگیری بین مالکین و نیرویهای نظامی بیشتر.
اَفتونیوز: اصلاحات اراضی اقدامی به سود مردم رعیت بود که اکثریت جامعه را تشکیل میداد و به زیان یک اقلیت زمیندار بود. مردم عادی این وسط به پشتوانهی خان و کدخداها در این جنگ مشارکت داشتند؟
آقای علی دشتی زمانی که میخواستند ارزیابی کنند که اصلاحات اراضی قابل اجرا هست یا نه، مطلب جالبی را به شاه گفته بود. وی گفته بود نگران اجرای اصلاحات اراضی نباشید چرا که ما هزار مالک بزرگ بیشتر نداریم، در عوض چند میلیون رعیت داریم. شما نگران نباشید، با تمام قدرت اصلاحات اراضی را ادامه دهید. در نتیجه این طرح شروع شد و معلمان که روشنفکران جامعه را تشکیل میدادند هیچ نوع همکاری با مالکان بزرگ نکردند. بقیه افراد نیز به اصطلاح رعیت و کشاورز بودند و با تقسیم زمینها صاحب ملک میشدند پس این گروه نیز طبیعتا به اعتراض نپیوستند. تنها خود خانها، کدخداها و وابستگان نزدیکان شان در واقع جانب مالکین را گرفتند.
اَفتونیوز: به جز معلمها، خود حکومت ماموری جهت روشنگری تودهی مردم نمیفرستاد؟
از آنجایی که مردم اغلب بیسواد بودند، به فرض مثال مالکین به تودهی مردم میگفتند که اگر نیروهای نظامی بیایند، فلان و بهمان میکنند و با این نگاه در مقابل حکومت میایستادند پس حتما ۵ درصد ذینفع بودند و بیشتر مردم خبر نداشتند این طرح به نفع آن هاست. وقتی ما میگوییم چند هزار نفر جمع شدند یعنی افراد اسمشون مشخص است، یعنی افرادی که دولت اعلام کرده، در نامههایی که از هواپیما میریخت میگفت چه کسانی هستند که در اینها مخالف هستند. برای نمونه فردی مثل مرحوم ملاغلامحسین سیاهپور وقتی ناصرخان طاهری گفت ما میخواهیم بر علیه اصلاحات اراضی قیام کنیم، به ناصرخان گفت که مردم همکاری نمیکنند. شما این کار را نکنید. گفت نه همه با ما شریک هستند و همکاری میکنند. گفت سوگند میخورم ما همراه شما هستیم و آخرین نفری که همراه شما میماند من هستم و بقیه شما را ول میکنند اما مردم در کنار ما نیستند با شما نمیمانند.
در مقدمه صحبتم گفتم قبلا کشاورزان شمال ایران اینقدر آگاهی پیدا کرده بودند که خود شاه مجبور شد زمینهای زراعتی خود را بین آنها تقسیم کند اما در منطقهی بویراحمد که ما زندگی میکنیم خداکرم خان ضرغام پور پسر عبدالله خان زمانی که تلاش میکرد بهره مالکانه ده کَریَک را از آنها بگیرد و آنها مقاومت میکردند که تحویل ندهند، به این روستا حمله کرد. بین کریکیهایی که میخواستند صاحب زمین شوند و او دعوا شد و یکی دو نفر هم در این نبرد زخمی شدند. علاوه بر این در همان سال کشاورزان خلف آباد، نجف آباد، اکبرآباد، تل زالی، محمدصادقیها گفتند ما به آقای ناصرخان طاهری بهره مالکانه نمیدهیم و برخورد و ستیز شد. این گروه میگفتند ما به آقای منصوری که مالک نجف آباد، اکبرآباد، کریم آباد و بازرنگ است بهره مالکانه نمیدهیم. در نهایت بین آنها جنگ رخ داد. آنها روز اول مالکین خرمنهای اینها را ورداشتند بردند. روز دوم و سوم اینها جمعآوری شد. این دار و دسته ملا صیف الله امیری آقای ملا نوراله صادقی و اینهایی که تیرتاجی بودند مامور شدند که از این طرف طرفداران ناصرخان را مورد حمله قرار دهند و آنهایی که آن طرف رودخانه بودند آماده شدند. بنده شخصا در بازرنگ سر قلعه آقای میرزا اردشیر موسوی پور بودم و دیدم که تیرتاجیها یعنی نگین تاجی ها(مازه خریه) امیریها، ،نجفآبادیها، اکبرآبادیها و غیره حضور داشتند. ردیف اول ریشسفیدانشان بودند که دور سرشان را بسته بودند. سوار اسب بودند. ردیف بعد افرادی بودند که پیاده دنبال آنها بودند و پشت سر آنها کودکان حضور داشتند و در نهایت انتهای صف، زنها بودند که حمله کردند به دار و دسته آقای بیژن منصوری که به اصطلاح مالک آن مناطق بود. اتفاقا زد و خورد شد و چند نفر نیز زخمی شد ولی روزهای قبل آنها آمده بودند خرمن های این آقایان را برده بودند. اصلا در این وضعیت آنقدر خشونت بالا گرفته بود که فقط آدمهایی که گوششان شنوا نبود نمیشنیدند.
ولی این چند صد معلمی که رفتند داخل روستاهای کهگیلویه و بویراحمد و در میان عشایر کوچ کردند به فرزندانشان آگاهی دادند. آگاهیها از طرق مختلف میآید.
اَفتونیوز: واکنش دولت نسبت به اعتراضات صرفا نظامی و خشن بود یا راه های دیگری را نیز امتحان کرد؟
با تمام کارهایی که دولت انجام داد نتوانست از لحاظ نظامی آنهایی که بر علیه دولت قیام کردند شکست دهد و ناچار شد از طریق سیاسی وارد منطقه شود و افرادی را آموزش داد و به آنها گفت شما بروید میان خوانین و کدخداها و اگر فرصت کردید ترورشان کنید. فرض کن دولت در دهدشت فردی مثل آقای پناهی که مثلا طرفدار دولت بود همکاری کرد نیروهای نظامی شخصی را به اصطلاح آموزش دادند. همین که عبدالله خان ضرغام پور سال ۱۳۴۲ از طریق مسائل نفوذی کشته شد کمر مخالفین اصلاحات ارضی در کهگیلویه و بویراحمد که محور اعتراضات بود شکست.
اَفتونیوز: شما میفرمایید در مناطق مختلف استان علیه مالکین مثل آقای منصوری اعتراض انجام گرفت. حالا آیا این مردم در جنگ گجستان علیه حکومت پشت خوانین درآمدند؟
نه نرفتند. اگر رفته بودند خوانین تسلیم نمیشدند. مردم عادی مشارکتی نداشتند. فقط افرادی که یاغی بودند یا وابسته به خوانین بودند کنار آنها جنگیدند. فامیل و وابسته بودند. مثلا ملاغلامحسین سیاه پور مجبور بود که همراه ناصرخان بجنگد چرا که دخترش همسر ناصرخان بود. دختر ملاغلامحسین سیاه پور زن ناصر خان بود و شما میدانید در بویراحمد مسائل فامیلی تا چه اندازه دارای اهمیت است.
اَفتونیوز: گفته میشود در بهبوهه اصلاحات ارضی خیلی از کدخداها همکاری نکردند. دلایل آنها چه بود؟
مثلا آقای یدالله ارجمند که همسرش خواهر عبدالله خان بود، بیژن منصوری او نیز همسرش دختر عبدالله خان بود. در این مسیر مخالفت با اصلاحات اراضی، تحرکی نشان ندادند. آنها ابتدا که خوانین آمدند گفتند هم روحانیون شریک ما هستند، هم امرای ارتشی. شما کمک کنید دولت را شکست میدهیم و دولت جدید تشکیل میدهیم. یدالله ارجمند، اقا هدایت شجاعی، اقا بیژن منصوری و بقیه کدخداها به استثنا تیرتاجی ها. چون تیرتاجی ها آن موقع از لحاظ اقتصادی در کهگیلویه و بویراحمد حرف اول را میزدند ولی از لحاظ سیاسی چندان مورد اعتنا نبودند. لیکن همین عدهای که گفتم با خوانین همراه شدند اما با بهانههای مختلف منصرف شدند و گفتند ما میرویم زن و بچه خود را ببریم جای دورتر و بعد جهت پشتیبانی میآییم آمدند اما دیگر برنگشتند. به نظر میرسد حتی اگر قصد داشتند در این نبرد حضور داشته باشند، وقتی هواپیماها آمدند و بوق هوایی زدند و تیراندازی کردند اما بعدها فهمیدند که انگار کار از این موارد گذشته است و همکاری نکردند. آقای کی حمدالله بهادر کدخدای تامرادی گفت که حاضرم با دولت همکاری کنم برای اینکه هوشنگ بهادر که پسر برادرش بود جز مخالفین بود، لابد فکر میکرد یکی اینجا و دیگری آن طرف تقسیم میکردند ولی روی هم رفته طولی نکشید افرادی که رفته بودند، اینها جذب نیروهای دولتی شدند ولی همان ته ماندههایشان اینقدر قدرت داشتند که هم آن گروهان نظامی را از بین ببرند هم اینکه دولت متوجه شد که اگر بخواهد با نیروی نظامی با اینها برخورد کند تلفات بیشتر میدهد.
آنها چاره اندیشیدند که با اقدامات سیاسی باید این افراد را خلع سلاح کند و شروع به نوشتن اعلامیههای متعدد در منطقه کردند.
اَفتونیوز: گاها میبینیم که حتی تلویزیون و رسانههای رسمی و برخی طوایف از جنگ گجستان بهعنوان نماد سلحشوری نام میبرند. درصورتی که شواهد نشان میدهد این جنگ صرفا برعلیه اصلاحات اراضی و نوعی شورش تعدادی مالکین برای حفظ زمینهایشان بوده است. چرا از جنگی که علیه یک اقدام مثبت ملی است بهعنوان یک قهرمانی و سلحشوری یاد میکنند؟
ما در گفت و گوهایی که با هم انجام دادیم متوجه شدیم که خوانین در واقع با عدهای از طرفدارانشان دست به اقدام زدند و این افراد به آن هدفی که در نظر داشتند، نرسیدند و در نهایت جانشان را در این راه از دست دادند. لیکن باید ببینیم این حرکت برای مردم کهگیلویه و بویراحمد چه پیامدهایی داشت. پیامدهای خیلی مفیدی برای مردم داشت اولا اصلاحات ارضی انجام شد. ثانیا وقتی که این شورش یا قیام سرکوب شد یک سوال برای رژیم شاهنشاهی به وجود آمد که این سوال را پاسخ میداد. این سوال این بود که ما چه کنیم که بار دیگر در کهگیلویه و بویراحمد که در طی دوران تاریخی همیشه با دولتها برخورد داشته دیگر این مسئله اتفاق نیفتد. برای این موضوع فرماندهی که آمده بود اهالی بویراحمد را مطیع کند بعد از اینکه غائله تمام شد و سران غائله را در شیراز اعدام کردند به شاه پیشنهادی داد. او گفته بود باید یک فرمانداری کلی به نام کهگیلویه و بویراحمد به مرکزیت یاسوج احداث شود. زیرا آنها حاضر نیستند به شهرهای مختلف بروند خانه بسازند، این مردم فقط در جایی که مربوط به خودشان است میشود ساکنشان کنید. بنابراین اجازه دهید یک فرمانداری کل در یاسوج ساخته شود که این فرمانداری کل بتواند مردم کهگیلویه و بویراحمد را در این منطقه جذب کند. این پیشنهادی است که ارتشبد آریانا که فرمانده بود به محمدرضا شاه پهلوی داد. این غائله تمام شد ولی برای اینکه دوباره تکرار نشود در اولین فرصت این اقدام صورت گیرد.
اَفتونیوز: ماجرای الحاق نورآباد و ممسنی به کهگیلویه و بویراحمد چه بود؟ و چه کسانی به این قضیه اعتراض کردند؟
در نامهی پیشنهادی آریانا نوشته بود که نورآباد ممسنی چون از منظر فرهنگی با فرهنگ مردم کهگیلویه و بویراحمد شباهت و تطابق دارد میبایست جزئی از این استان باشد. افرادی مانند بنده و مرحوم طاهری آن زمان دلمان میخواست اینجا مرکزیت استان باشد و متوجه بودیم یک کهگیلویه و بویراحمدی هیچ وقت نمیتواند در کازرون یا شهرضا، بهبهان، اردکان یا سمیرم خانه بسازد ولی زمانی که گفتند منطقه ما استان شده شروع کردند به خانه ساختن. البته ایدهی دیگری نیز وجود داشت که بویراحمدیها و ممسنی اگر کنار هم و دارای منافع مشترک شوند باز ممکن است مساله ساز شوند. با هم متحد شوند و ممکن است ممسنیها بویراحمدیها را وادار به قیام کنند و بگذارید نورآبادی جز فارس باقی بماند و این دو گروه ازهم جدا باشند بهتر است.
در نهایت نتیجه اعتراضات به اصلاحات اراضی و جنگ گجستان هدیهای و نعمتی از این بالاتر برای مردم کهگیلویه و بویراحمد داشت که یک دهستان را که صرفا یک آسیاب و ژاندارمری و درمانگاه داشت تبدیل به یک استانی کرد که ما الان اینجا نشستیم و خیلی هم خوشحالیم که منطقهی ما یک استان است. آیا این هدیه کمی است؟ ولی این هدیه آن چیزی چیزی نبود که قیامکنندگان میخواستند و یک پیامد ناخواسته بود ولی این امتیاز به مردم رسید.
اَفتونیوز: در مورد نحوهی انتخاب شهر یاسوج بهعنوان پایتخت استان بیشتر توضیح دهید.
وقتی میگوییم کهگیلویه و بویراحمد معنا و مفهوم خاصی به ما متبادر میشود. همانطور که قبلا گفتم کوه گیلویه همانند پدری است که شش فرزند دارد که یکی بویراحمد است ولی چون بقیه ایلات یعنی ایلات ششگانه که در کهگیلویه و بویراحمد بود فقط ایل بویراحمد بود که در این اقدام شرکت کرده بود وقتی که مسئولین نظامی و دولتی پیشنهاد کردند که اینجا فرمانداری کل شود گفتند اینجا اسمش فرمانداری کل بویراحمدی شود. در مجلس نیز این موضوع را تصویب کردند. لیکن بعدا یک فردی مثل آقای طاهری و امثال بنده گفتیم این کار اشتباه است، شما باید کهگیلویه را هم بنویسید کوه گیلو. ما گفتیم باید کهگیلویه و بویراحمد نام گذاری شود چون اگر این امر محقق نشود تمام این اهالی کهگیلویه شامل طیبی، بهمئی، چرام، باشت و دشمنزیاری اینها به خوزستان ملحق میشوند. باید اسم این پدر گذاشته شود که پیشنهاد اولش از طرف آقای طاهری بود که با هم کار میکردیم. پیشنهاد دادیم. چیزی که تصویب شد نوشته بود فرمانداری کل بویراحمدی یعنی اولین نفری که پیشنهاد داد آقای طاهری و من و افراد دیگری هم بودند و خیلی روی این موضوع پافشاری کردیم. ما با ماموران صحبت میکردیم وقتی من در دبیرستان کار می کردم و شب نظامیها بیکار میشدند و جای استراحت نداشتند در دبیرستان ما استراحت میکردند. به هر حال این کلمه کهگیلویه را اضافه کردند و امروز خرسندیم که عنوان کهگیلویه و بویراحمد انتخاب شد. چند سال پیش هم استانداری نامهی محرمانه نوشت به من و آقای طاهری و دیگران که شما آیا حاضرید اسم اینجا عوض شود؟ نامه محرمانه بود و ما هم به نامه محرمانه پاسخ دادیم الان هم نامهشان را دارم و جواب دادم که آقا این هدیه ناخواسته به دست مردم کهگیلویه و بویراحمد آمده و برای آن زحمت زیادی کشیدند.
مصاحبه از : صیاد خردمند و علیرضا اوحدی نیا
- در محضر نخستین نویسنده کهگیلویه و بویراحمد/ خاطرات «یعقوب غفاری» از کتاب و کتابخوانی در استان
- تاریخ شفاهی آموزش و پرورش استان به روایت «حسن حسینی موردراز»: از مکتبخانه تا مدارس نوین/ تاثیر جنگ تنگ تامرادی بر شکلگیری مدارس / جمله جالب ناصرخان بویراحمدی خطاب به محصلین چه بود؟!
- همهی ما فرزندان کوه گیلویه هستیم/در قضاوت تاریخی نباید خودمان را با بختیاری ها مقایسه کنیم/ما یکجا ساکن نبودیم که سهمی از حکومت سابق بخواهیم/ خاطره نویسنده هم استانی از «بهمن بیگی» و «اسکندرخان چرامی»
- یعقوب غفاری
- جنگ گجستان
- صیاد خردمند
- علیرضا اوحدی نیا
- تاریخ محلی کهگیلویه و بویراحمد
- جنگ بویراحمدی ها با پهلوی
- تاسیس استان کهگیلویه و بویراحمد
- تاریخ اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد
- عبدالله خان ضرغام پور
- ناصر خان بویراحمدی
- آقا بیژن منصوری
- ملا غلامحسین سیاهپور
- خوانین بویراحمد
- مالکین بویراحمد
- دربار پهلوی
- اصلاحات اراضی
- عشایر بویراحمد
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- «نادر منتظریان» در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- رونمایی از ۱۲ کتاب جدید در شهرستان کهگیلویه/ از«آیین آزادگی» تا«سلطه نمادین علیه زنان» و «دلنوشتههای جادهای استان»
- استاندار: زیرساخت های حفاظت از جنگل های کهگیلویه وبویراحمد افزایش یابد
- طرح کاهش تعرفه واردات خودرو در صحن مجلس
- فرماندار دنا: مدیران خسته و بینظم را محترمانه بدرقه میکنیم
- غبارروبی گلزار شهدای گمنام گچساران به مناسبت هفته بسیج/ تصاویر
- تشریح بیمه "زنان خانهدار و دختران" از زبان سرپرست تامین اجتماعی گچساران
- پیشرفت ۸۰ درصدی پروژه ایمن سازی و رفع نقاط حادثه خیز سپیدار - بنستان محور یاسوج - دهدشت
- مارگون با ۷۰ برنامه به استقبال هفته بسیج میرود/ جزییات
نظرات ارسالی 23 نظر
درود ها بر شما سپاس از نویسنده مطلب جناب غفاری، با خوندن نظر دوستان که بصورت واضح هر کسی از طیفه خش دفاع کرده چنتا نکته ونظرم اومه، همیشه روایتلی که من مناطق خمو که بافت طیفه ای دارن تناقض زیایی داره و با گذشت زمان انحراف از اصل ماجرا بیشتر هم ایابو، گواه گفته مو ای کتابلیه که هر کسی سی خش نوشته و طایفه و خانواده خشه همیشه پیروز و بزرگ و بدون شکست جلوه دایه، بنده با اندک دانستیل خم تی خمی ایگوم تا دیرتر نوابیه جلسه ای گروته وابو و از هر طرف درگیر در این ماجرایل ایطوری دعوت وابو تا واقعیت همیشه نوشته وابو نه هر که بیا با تعصب طیفه ای بخو واقیعته تغییر بیه، که طبیعتا لازمه همچین نشستی ینه که قبلا وطرفین دعوت شده گوته وابو که محترمانه و واقع گرایانه در مورد اتفاقات نظر بین، سپاس از شما
پاسخاز نقطه قوت های حکومت محمدرضا شاه همین قانون اصلاحات ارضی بود چیزی که هیچ حکومتی جرأت اجرا کردنشو نداشت مردم هم از سر بی اطلاعی با خوانین متحد شدن البته حکومت هم بی تقصیر نبوده یه روستایی بی سواد که تا بوده واس خان کار کرده حالا یهو زمین مفت در اختیارش قرار بگیره اوردوز میکنه
پاسخباسلام اول ای غفاری ب جز..... چیزی خاصی ننوشته ک ایشا ایقد تمجید وش ابکنیت شما دشمنل حونه جلیل هستید کا کردی یا ... هرکس دیگه نیرو ملاغلامحسین بودند لطفا تحقیق کنید نمیشه ی سرباز رو فرمانده تلقی کنی ...
پاسخواااقعا نمیدونستیم که آقای غفاری این همه در پیشرفت این شهرستان موثر بوده اند.دست مریزاد ، باز جای شکرش باقیه آقا سید به مرحوم کی عطا لطف و مرحمت دارند
پاسخلطفاً پاسخ دهید ☺️ و صد البته منتشر کنید☺️
پاسخیک سوال؟ چرا روایات شما جناب آقای غفاری بزرگوار و روایت بزرگمرد مرحوم ملا محمد حسن انصاری از جنگ گجستان این همه تفاوت داره؟ مرحوم ملا محمد حسن انصاری باید معرف حضور جناب انصاری دهتینی و جناب غفاری و عدهای از شما بزرگواران باشه. با تشکر دختری از دیار سورنای رستم که بارها و بارها این داستان رو از قدیمی ترهای منطقه و فامیل شنیده🤗
پاسخسلام هیچ گونه ارتباطی بین غائله گجستان و اصلاحات ارضی (به عنوان پیش زمینه تحولات اجتماعی) وجود نداشته است. بانیان این شورش انگیزه سیاسی ، اجتماعی و ......نداشتند.
پاسخبسیارعالی بود واقعا دستتون دردنکنه
پاسخدرودبرفرهیخته گرانمایه استادغفاری عزیز پاینده باشی.
پاسخجناب غفاری عزیز غایله گجسون یکی از جنگهایی بوده که هدف جنگجویان ورشادتهای آنها صرف تصرف وغارت ویا حد مرز استانی نبوده بلکه مبارزه وفهماندندبه رژیم برای احترام گذاری به ملت و قوم لر بوده و متاسفانه این جنگ مصادف بود با اصلاحات ارزی که خود اصلاحات ارزی به پیشنهاد مشاوران انگلیسی رژیم بهانه ای برای حذف واز بین بردن خوانین منطقه جنوب بود که آنها را از ابهت بیاندازد چرا که خود شاه توان این را نداشت که با خوانین جنوب در افتاد وبفکر تفرقه بین خوانین ومردم شد و تنها راه آن مطرح نمودن اصلاحات ارزی ولیان مالکیت مردم بجای خوانین بود که تقریبا در این راه هم موفق شد با همراه شدن مردم تا آگاه وفریب و سادگی خوانین که شاه قسم حضرت عباس را در کتاب خدا نوشته وگفته تسلیم شوید تا مذاکره کنیم و متاسفانه چنین نبود واین را بگویم غایله گجسون نبرد با ستمشاهی بود وبا ادای احترام به غلامحسین سیاهپور یادآور میشم نقش ممسنی ها مثل عبدالمحمد وکردی انصاری وتعداد پنج نفر از انصاری های همراه ایشان در این جنگ بسیار تأثیرگذار وعلت پیروزی بود و همچنین با تمام احترامی که برای جناب غفاری قایلم بدلیل اینکه شخصی مثبت بوده درتاریخ وثبت وقایع آن در شهرستان کهگیلویه و بویراحمد وممسنی خوب بود در خصوص روایت وچگونگی این رویداد مهم و تاریخی با افراد مطلع خونواده های جنگ جویان گجستان مشورتی میکرد وبر حسب تأثیر سیاسی وسیاست زدگی خود عمل نمیکرد چرا که این جنگ سیاسی نبود بلکه جنگ ناموس وخاک وغیرت بود تا نه تنها رژیم پهلوی بلکه بعد از آن جمهوری اسلامی هم بهتر وبا تدبیر تر به قوم لر نگاه داشته باشد به نوعی ما بتوانیم در این عصر هم سهم خواهی کنیم
پاسخآقای غفاری عزیز با درود و خسته نباشی .تا جایی که ما میدانیم و آخرین بازماندگان جنگ که تا همین پارسال از دنیا نرفته بودن مرحوم محمد حسن انصاری گفتار شما با عرض معذرت خیلی تفاوت داره ..ماها کشته دادیم بمباران شدیم تیر خوردیم اعدام شدیم آواره غارها و کوهها شدیم ولی یه عده که دسترسی به قلم کاغذ اینترنت داشتن جنگ را به نام خودشون زدن ..کو مرحوم عبدالمحمد انصاری که مستقیم در شیراز تیرباران شد .کو کردی انصاری .کو اسمی از محمد حسن انصاری که ۲۰ سال دوری از خانواده یاغی بود در کوه و کمر ..البته این جنگ فقط یک سیاست بود که ملت ایران را به جان هم بندازن و اون همه سرباز بی گناه کشته شون اون همه شیر مرد از دیار رستم و امیر ایوب .بویراحمد کجای این داستان بود و ما نمیدانیم
درباره مرحوم کردی انصاری و همراهانش در کتاب " نمونه ای از اشعار محلی مردم کهگیلویه و بویر احمد " به نقل از اهالی به نیکی از انها یاد کرده ام
سلام جناب انصاری دهتینی .درود بر مردم غیرتمند روستای امیر ایوب که در سالهای 1341 تا 1343 در محل سکونت خود مورد حمله ارتش و افراد دیگر قرار گرفتند. با درود به مرحوم کردی انصاری که جانش را از دست داد.
ضمن سپاس از سید یعقوب غفاری... ولی این نکته را یادآور شوم اگه در غائله جنوب خانواده ی بهادر (تیره کی محمدعلی) شرکت نمیکردند غائله انجام نمیگرفت یا شکل دیگری میگرفت در واقع ابتدا تنش در منزل کی بهرام که به نوشته ی یعقوب غفاری خود یکی از فرماندهان بود بین سرگرد فاطمی وکی بهرام (فرزند کی حمدالله) انجام گرفت پس در واقع سیاست کی حمدالله اگه در ظاهر مخالف بود اما مبتنی بر انجام گرفتن ..پس بدون شک میتوان گفت در جنوب پرنده ای پر نمیزد مگر آنکه سیاست بهادر در آن دخیل بود
پاسخسلام جناب قیصری.خانواده بهادر عمومأ بویژه مرحوم کی نصیر بهادر در مسائل سیاسی بویراحمد همواره نقش مهمی داشتهاند که در کتاب تاریخ اجتماعی کوه گیلویه و بویراحمد توضیح کافی داده ام.
یعقوب غفاری عزیز از معدود روشنفکران استان بوده که چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب همیشه به روشنگری و تلاش برای مردم استان بی هیچ زیاده خواهی ادامه داده و چه هزینه هایی که نپرداخت و همه می دانند من به عنوان کسی که در آنزمان از دور او را میشناختم افسوس خوردم که چرا در استان شما قدر او را نمی دانند
پاسخسلام خانم مهشید فروهر. از جوانانی مانند شما که ما سالخوردگان را مورد تشویق قرار می دهند سپاسگزارم.
ضمن سپاس از مصاحبه خوبتون و شفافیت صاحب قلم جناب استاد غفاری .برای آگاهی بیشتر از ابعاد گجستان باید کتاب نبرد گجستان.قیام عشایر جنوب و تحولات سیاسی ۱۳۴۲ نوشته استاد آذرپیوند را خواند.بشخصه رفرنسی بهتر و بالاتر از این کتاب حدود ۱۰۰۰ صفحه ای نخوانده ام
پاسخسلام بویراحمدی عزیز. از اينکه متوجه شدم اهل مطالعه هستیدخوشحال شدم. از یادی که از من و آقای آذرپیوند کردید سپاسگزارم.
عرض ادب و ارادت خود را محضر جناب اقای غفا ری معروض میدارم و ب روان شادروان زنده یاد حاج عطا طاهری درود میفرستم بدون شک این عزیزان بواسطه علم و اگاهی منحصر بفردی که داشتن در ارامش مردم و تصمیمات اساسی و تاسیس استان نقش بسزای داشتن. 🙏🌺
پاسخسلام جناب جبا. ابراز محبت شما باعث تشویق من و امثال من خواهد بود. سپاسگزارم
درود بر استاد بزرگ جناب غفاری،آرزوی صحت و سلامتی برای ایشان
پاسخسلام جناب عباسی. لطف شما موجب تشویق من برای کار بیشتر و بهتر خواهد بود. سپاسگزارم