-
"فریدون داوری" شاعر عشق و حماسه
ایرج اقبال فر
-
فریدون داوری در چهار پرده
فضلالله یاری
-
کوچ ابد مرد ادب ایل و فریدون فرهنگ
سید غلام بلادی
-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
فکر نمیکنید دیر شده باشد؟
وقتی داوطلبِ موردنظر برای رای دادن در دسترس نباشد، سر دادنِ این همه تبلیغ که مردم بیایند و رای بدهند، چگونه توجیه میشود؟ برای شهروندی که نام داوطلبِ مورد پسندش را خط زده باشند، شرکت در انتخابات به این میمانَد که برود، سرِصندوقی که خروجی نداشته باشد.
افتونیوز| علی مندنیپور( حقوقدان)
سالها پیش، این یادداشت را به بهانه ردّ صلاحیّتِ “فلّه ایِ” جمع زیادی از داوطلبان انتخاباتِ مجلس نگاشتم. چنانچه افتاده است ودانیم هنوز هم به نامِ “انتخاب اَصلح”! و صد البتّه به کامِ “ قدرت”، بی وقفه شاهد دست و پا بسته تداوم بکارگیری این روشِ سراسر آسیب و ویرانگر با “تیغِ تیزِاستصحاب”بگونهای مهندسی شده در انتخابهای گوناگون: از دست چین کردن نمایندگان مجلس تا کاندیداهای ریاست جمهوری، شوراها و... هستیم. توگویی “در بر همان پاشنه همیشگی میچرخد” با این توفیر که تیغِ تیزِ “اصحابِ استصحاب “ بگونهای سلیقهای و صد البته با توجیه “ مصلحت” درهر دوره از دوره قبل بُرندهتر نشان میدهد. توجیهی که با هیچ منطق و استدلالی سازگار ی نداشته و ندارد. نشان به آن نشانی که این روزها آثار نامطلوبِ بجای مانده از “آن” را در جای جای کشور ودر همه زمینهها از اجتماع و اقتصاد و فرهنگ بگیر تا سیاست و به ویژه قانونگذاریهای آنچنانی شاهدیم. اوضاع بدتر از آنست که به تصوّر در آید، تو گویی پنجره یامیّد بر روی اکثریّت مردم بسته شده باشد. برای منِ شهروند نیز دل و دماغی در نوشتنِ نقدی اگر چه تکراری بر وضعیّتِ موجود باقی نمانده است. بهتر آن دیدم برای خالی نبودن عریضه به همین “کهنه یادداشت” که به درستی پیامِ گویا و رسای “پریشان حالی و درماندگی” این روزهای ایرانی جماعت است، بسنده نمایم. شاید که در این موقعیّت سخت و در این برُهه حسّاس زمانی که بر سرزمین ما میگذرد، تلنگُری باشد، بر بیداری “اصحابِ کهف” از “خوابِ غفلت”! هم آنانی که رای مردم را هماره زینت پنداشته، آن را بی اهمیّت جلوه داده و جز رای ون ظر خویش، رای و نظر و خواسته هیچ تنابندهای را برنتابیده، پاسخگو نبوده وهمچنان در مسیر یکسان سازی پیش میروند.این روزها همگان همه چیز را دانند، شهروندان حقّ انتخاب آزاد دارند و حاکمیّت وظیفه فراهم آوردن تمام وکمالِ بسترِ آزادِ این خواسته بحقّ و قانونی را. مگر نه این است که حقّ و تکلیف لازم وملزوم یکدیگرند؟ همواره از خود پرسیده و میپرسیم؛ آیابه واقع “میزان، رای ملّت است”؟ اگر هست، پس چرا این همه نابسامانی را در کشور شاهدیم و آنانی که بابکارگیری هر تمهیدی عنوان نمایندگی این ملّت را یَدَک کشیده و خود را امانت دارِ مردم مینامند، درکجای این معادله چند مجهولی قرار دارند، با مردماند و یا در برابر “موّکلان شعاری” خویش یعنی همین مردم صف آرایی کردهاند؟ چه، همه اوضاع و احوال حکایت از آن دارد که گویی با مردم یعنی همان “ولی نعمت آن “ خود دیر زمانی است سرِ ناسازگاری پیشه کرده اند. در گذشتهای نچندان دور، درکورانِ جنگ و جَدالهای بین قبیلهای ، پارهای از اربابانِ قدرت، هم آنانی که بنا به عادتِ شناخته شده، همواره نام و نانشان را در دعوا و جنگ وجَدَل در میان جماعتِ ساده دل و نا آگاه جستجو میکردند، ، شِگِردی را به کار میبردند و بگونهای برای عواملِ گوش بفرمان بدین منوال جا میانداختند:”دعوا که شروع شد، به عنوان میانجی بی طرف وارد میشویم ، فریاد بر میآوریم و نهیب میدهیم که نزنید،امّا شماگوشتان بدهکار نباشد، بزنید. ما کارمان راخوب بلدیم ،شما کار خودتان را بکنید.” آنها” با این کار، نخست طرفِ مقابل را در شرمندگی و تردید قرار میدادند، و با القاء این پیام که”قصدِ حمایت و طرفداری از کسی رانداریم” بسترِاعتماد رافراهم و آنگاه خواسته باطنی شان مبنی بر ناکارکردن افراد موردنظر را بوسیله عوامل مورد اعتماد خود در چارچوب برنامهای دقیق و از پیش طراحی شده پیاده میکردند. قصّهای پر غصّه، تکراری و آشنا و یاد آورِ ردّ صلاحیّت شایستگان این مرز و بوم از گذشته تا امروز و به بهانههای واهی. دست پخت ،نپخته و بی مزهای که نه فقط فریادِ”مردمِ ازهمه جا وامانده که صدای پارهای از سر آشپزها را هم در آورده ! گرچه از نگاه شهروندان ، فریادهایی دیر هنگام از این قماش بر آمده از حلقوم جماعتی از سر آشپزهای دورهای این آشپزخانه بیشتر به “جنگی زرگری” با هدفِ گرم کردن تنور انتخابات میمانَد. حالا آشتی با صندوقهای رای را بعد از این همه برخوردهای نامهربانانه،فریاد میزنیم و همه شهروندان را به مشارکتِ فعّال به پایِ صندوقهای رای فرا میخوانیم. هم رای بدهیم وهم به ما رای بدهند. پیامِ رسا و گویایی که در میدان عمل باانتخابِی آزاد، منصفانه، قانونمند و رقابتی تحقق مییابد. وقتی داوطلبِ موردنظر برای رای دادن در دسترس نباشد، سر دادنِ این همه تبلیغ که مردم بیایند و رای بدهند، چگونه توجیه میشود؟ برای شهروندی که نام داوطلبِ مورد پسندش را خط زده باشند، شرکت در انتخابات به این میمانَد که برود، سرِصندوقی که خروجی نداشته باشد. به گشودنِ دری بیهوده میمانَد، که لولایش به همان سمتی که خودمان ایستاده ایم باز شود. دری که ما را به سویی رهنمون نگشته و از آن طریق رَه بجایی نبرده ونخواهیم برد. چه، آنگاه که حقوق شهروندی شهروندان ، مورد احترام باشد و ببینند به نظرات و سلیقهها و انتخابشان توّجه لازم مبذول میشود، به حقوقِ دیگران و نتیجه انتخاب نیز احترام گذاشته و آن را با علاقه و خاطری آسوده میپذیرند. امّا کسی که آشکارا میبیند و میشنود که : کاندیددای مورد نظرش بدون مستند قانونی و بگونهای مبهم و غیر شفاف به تیرِ غیب گرفتار آمده و ناکارَش کرده باشند، از نظر وی رفتنِ پای صندوق رای، به گرفتنِ لوله اسلحه و شلیک به سمتِ خود میمانَد. وقتی میبیند، انتخابِ واقعیاش را از میدان رقابت خارج کردهاند، احساس خوبی به دیگران و صندوقهای رای نخواهد داشت. احساس میکند، کم مانده است، صندوقهای رای، دندان در بیاورند و بیفتند بجاناش ! و آنوقت، از فردایِ آن روز تا ۴ سال بعد هر وقت این صحنهها را بیاد میآوَرَد، احساس نا خوشایندی به وی دست داده و احساس میکند به شعورِ وی و دیگر شهروندانی که چون او میاندیشند، اهانت شده و تحقیر شدهاند. بی وقفه در جسم و جانش، آثارِ خراش و زخمهای کاریِ بجای مانده از دندانهای تیز ودرشت صندوقِ رای را حسّ میکند.! بیائیدو بیائیم؛ چنگ و دندان نشان دادن و چوب لایِ چرخِ شهروندان گذاشتنهای غیر خدا پسندانه و بدون مبنا را از فرهنگ پنداری، گفتاری و رفتاریمان بزدائیم. روا نیست، همدیگر را این همه هُل داده و وبه یکدیگر تنه بزنیم و ازاینکه دیگری از پای بیفتد، احساسِ غرور، شادی و پیروزی کنیم. مگر نه این است که با بکار گیری این روشِ غیر اصولی و پُرهزینه کشتی نشستگان همه با هم غرق میشوند؟ چرا این همه، به همدیگر گیر میدهیم، این همه حسادت، رقابت منفی، یکسونگری و.... برای چیست؟ مگر ما دشمن قسم خورده و خونی یکدیگریمکه اینگونه در پی حذف و طردِ همدیگریم؟ با حذفِ شایستگان چه چیزی را میخواهیم بدست بیاوریم، جز خالی کردن کشور از وجودِ ارزشمندِ “آنها”؟ پیاده کردن این روشِ تکراری، نخ نما، نا کارآمد و ضدّ توسعه تا کنون چه دردی را از “ملّت” دوا کرده است؟ زمین کوچک است و ایران نیز قطعهای از این کره خاکی. اگرمائیم، تمامیِ “ زر و زور “این کشور از آنِ “ تشنگانِ قدرت” که تاکنون جز این هم نبوده است. اما باید سخت مواظب بود، این “لقمه” در گلویشان گیر نکند؛ چه، از این “تنگه “هم که بگذرد، هضم اش آنگونه که تجربه نشان داده است برای معدههای بهم ریخته، به ویژه؛ “ زیاده خواهانِ تنگنظر “ آسان نیست. از یاد نبریم ، درجه آستانه تحمّل شهروندان، بنا به علّتها و تحتِ تاثیر عاملها و انگیزههای گوناگون که همگان دانیم و جای بحث و بررسی پیرامون شان در این یادداشتِ کوتاه نمی گنجد، بسیار پائینتر از آن است که بتوان تصوّر کرد و در چنین حالتی اگر چه با تاخیر، چارهای جز لحاظ کردنِ خواستِ و ذائقه عمومی در مِنویِ روزِ “سر آشپز هایِ” این “آشپزخانه” تک منویی نبوده و نیست. ای بسا مجال انجام این تصمیم دیر هنگام نیز از دست رفته باشد!
منبع:همدلی
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- مکاتبه تاجگردون با وزیر دادگستری درباره قوانین قاچاق و تعزیرات
- لایحه موضوع دوتابعیتی فرزندان مسئولین چیست؟!/ دلایل تاجگردون برای رای منفی به این طرح
- پیام تسلیت دبیر هیات دولت در پی درگذشت شاعر هماستانی
- پیام تسلیت استاندار اسبق استان های لرستان و کهگیلویه و بویراحمد در پی درگذشت استاد فریدون داوری
- موفقیت خبرنگار کهگیلویه و بویراحمدی در جشنواره رسانه ای بانوان کشور
- انتصاب معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش گچساران+ جزییات
- معاون بیمهای تامین اجتماعی گچساران منصوب شد+ حکم
- پیام تسلیت استاندار در پی درگذشت شاعر هماستانی
- معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- «نادر منتظریان» در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
نظرات ارسالی 1 نظر
درود بر استاد علم و قلم و اخلاق دکتر مندنی پور گرامی
پاسخ