اَفتونیوز| سید علی محمد بزرگواری، جمعه ۲۷ بهمن ماه ۱۴۰۲ در نشست با روستای گدار شهرستان بهمئی اظهار داشت،

همان طور که این شور و احساسات پاک برادران و خواهران خودم در چهار شهرستان مشاهده می کنید، مردم ما یک ریتم هماهنگ دارند و آن این است که آگاهان جامعه ما دنبال تغییر وضعیت هستند  

وی تشریح کرد، از پیر و جوان و آگاهان دنبال تغییر هستند، جامعه ما بعد از این که ۴۴ سال از بنیان گذاری جمهوری اسلامی گذشته است مغز ها و فکرها و درایت ها به جایی رسیده است که باید مدام تغییر بدهند تا وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ما در حال ترقی و رشد باشد.

بزرگواری در ادامه گفت، بنده کلید واژه ام در این دوره این است که آمده ایم از کاندیدا گرفته تا همه مردم هوادار و حامی تا یک ندا را در نه فقط در حوزه کهگیلویه بزرگ، استان و در زاگرس، بلکه در تمام کشور، عقل سیاسی جامعه را می خواهیم بیدار کنیم.

بعضی ها در لباس جمهوری اسلامی و نظام و با لباس نمایندگان ملت عقل جامعه را به اضمحلال برده اند و جامعه را با روش های سنتی و غلط به اشتباه انداخته اند.

این کاندیدای انتخابات تصریح کرد، نماینده ای که نمی‌داند ماده چیست، تبصره چیست،  لوایح چیست؟ و  کمیسیون های تلفیق کجاست؟ و در زمان برنامه ریزی بودجه باید کجا باشند؟ یا دنبال رای بگردند یا از حقوق موکل اش دفاع کند و پروژه ها و تخصیص  ها را ردیف دار و کد دار کند. این بی سوادی است نماینده ای است که به عنوان نماینده وارد مجلس می شود و می خواهد نطق داشته باشد  اما از آنجایی که  پایه و اساس ندارد و بر اساس قانون اساسی و آئین نامه مجلس حرف نمیرند ای طبل توخالی باید معرفی شود.

این طبل توخالی را به دور بیندازند همین الان هم کارهای طبل توخالی انجام می‌دهند.

در هیچ جمعیتی که دعوتم نکنند نمیروم در جمعیت ها با دو نوجوان و پیرمرد عکس می گیرند و در فضای مجازی از دوره های قبل منتشر می کنند.

مردم ما به احیای عقل سیاسی رسیده اند و فریب این طبل های توخالی را همانطوری که آخر رژیم طاغوت پهلوی هر چه نخست وزیری تغییر میداد الان هم مردم ما فریب نخواهند خورد.

وی گفت، مردم بهمئی عزیز و دوس داشتنی که افتخار من این است پا به پای آزادگان و شهدای شما در اروند و بیابان ها، پشت خط مقدم دویدم و دوش به دوش آن ها بودم درود می فرستم.

چرا جوانان بهمئی از ۹ کیلومتری بید بلند غیر بومی هستند، چرا ؟

چون آب رو دخانه مارون را ۳ میلیارد از این رودخانه راداده اند به خوزستان و ۷۰۰ میلیون متر مکعب به تالاب شادگان داده اند اما به سرزمین های تشنه و تشنه خاک های بهمئی آب نداده اند،

جوانان بیکارند اقتصاد وجود ندارد، همه چیز از رونق افتاده،  خدمات از مرکز استان به بهمئی به درستی نمی‌رسید از بهبهان خدمات می گیرند و لذا گریز از مرکز استان دارند.

عامل بدبختی و عقب ماندگی مردم این مردم نماینده و مسئولین بودند، وفتی در زمان مرحوم رفسنجانی رحمت الله علیه نهضت سد سازی بود سد کوثر و  سد مارون را زدند اما نماینده و مسئولین چیکار می‌کردند که اگه میخواید سد احداث کنید بالا دست بزنید که همه مردم دهدشت، بهمئی، چرام، لنده برخوردار شوند، همانطور که بهبهان آباد شد یا اگر نمی‌خواهید حق آبه ما را تعیین بکنید تا اجازه بدهیم سد احداث کنید.

۷۰ حلقه چاه نفت با دعوا ۲ درصد حق بهمئی را گرفته ام، چرا قبل از ما نتوانست این ۲ درصد را هم بگیرد

مردم بیدار شوند مردم ما روزی می فهمند بخاطر انتخاب های نابجا به مردم روا شده نسل آینده ما را نفرین می کنند آمده ام نه جیبی دوخته ام نه رانتی خواسته ام، باران رحمت آمد آمده ام که با تربیون مجلس با ظرفیتی بیشتر و قدرتی بیشتر و بیانی و تجربه ای بیشتر از شما مردم دفاع کنم و مطالبات شما را انجام دهم.