-
فریدون داوری در چهار پرده
فضلالله یاری
-
کوچ ابد مرد ادب ایل و فریدون فرهنگ
سید غلام بلادی
-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
-
بیوه زنان
آفتاب افریدون
ﻳﺎدداﺷﺘﻲ از ﻳﻚ ﻛﻬﻨﻪﺳﺮﺑﺎز اﺻﻼﺣﺎت
"ﻣﺎﻳﻴﻢ و ﻛﻬﻨﻪ دﻟﻘﻲ"
رﻗﻴﺐ ﭼﻨﺎن ﻓﻀﺎي ﺗﻮﻧﻞ را ﻏﺒﺎرآﻟﻮد ﻛﺮده است ﻛﻪ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺧﻮدي و ﻏﻴﺮﺧﻮدي ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲ آﻳﺪ. ﺻﺪاي ﺳُﻢ اﺳﺒﺎن دﺷﻤﻦ، ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ و ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﮔﻮش ﻣﻲ رﺳﺪ. در اوج ﻳﺨﺒﻨﺪان و ﻛﻮﻻك ﺗﻮﻧﻞ، ﺳﺮَم ﺑﻪ داﻏﻲ ﺗﻨﻮر اﺳﺖ .
اَفتونیوز| ﻋﺎدل ﺿﺮﺑﻲ ﻛﻨﺶﮔﺮ و ﻓﻌﺎل ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ در یادداشتی نوشت:
ﻫﻤﻘﻄﺎران و ﻫﻤﻔﻜﺮان دﻳﺮﻳﻨﻪام درودﺗﺎن ﺑﺎد ﺣﺎل ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﺷﺘﻦ اﻳﻦﻣﺮﻗﻮﻣﻪ، ﻣﺸﻐﻮﻟﻢ ﭼﻬﺎر ﻓﺮﺳﺦ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﻪ ﭘﻴﭻ ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﻳﺎزدﻫﻢ اﺳﻔﻨﺪ، در ﺗﻮﻧﻠﻲ رﻋﺐ اﻧﮕﻴﺰ ﺑﻪ ﻧﺎم "ﻛﺎﺑﻮس ﺗﻜﺮار" ﮔﺮﻓﺘﺎر آﻣﺪه ام. ﺳﺎﻋﺎﺗﻲ ﭘﻴﺶ، ﺣﺴﺐِ ﺣﺎل داﺳﺘﺎنﮔﻮﻧﻪ يِ ﻣﺮد ﻛﻼهﻛﺞ و ﺳﺒﻴﻠﻮي ادﺑﻴﺎت اﻳﺮان، زﻧﺪه ﻳﺎد ﺟﻼل آل اﺣﻤﺪ ﺑﺎ ﻋﻨﻮان "ﻳﻚ ﭼﺎه و دو ﭼﺎﻟﻪ" را ﺗﻮرق ﻣﻲﻛﺮدم ﺧﻴﺎل دارم ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ ﻫﻤﻘﻄﺎ ران ﺧﻮد را ﺑﺎ وﻗﺎﻳﻊ اﻳﻦ رواﻳﺖ ﻫﻤﺰادﭘﻨﺪاري ﻛﻨﻢ. ﺑﺎ اﻳﻦ ﺑﻴﻨﺶ ﺟﻼل در "ﻳﻚ ﭼﺎه و دو ﭼﺎﻟﻪ" ﻣﻮاﻓﻘﻢ ﻛﻪ اﻋﺘﺮاف ﺑﻪ اﺷﺘﺒﺎه ﺧﺼﻠﺖ ﻧﻴﻜﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﺮاغ راه آﻳﻨﺪه ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺟﻼل در اﻳﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ي اﻋﺘﺮافﮔﻮﻧﻪ ﺧﻮد بیش از آﻧﻜﻪ ﺧﻄﺎ ﻛﺎري ﺧﻮد را ﻋﻴﺎن ﻛﻨﺪ، ﻳﺎ ﺑﻪ زﻋﻢ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻧﺶ دﺳﺖِ ﭘﻴﺶ را ﺑﮕﻴﺮد ﺗﺎ دﻳﮕﺮي ﺑﻪ ﻛﺮده و ﻧﺎﻛﺮده اش اﻋﺘﺮاف ﻧﻜﻨﺪ- ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻨﺸﮕﺮي اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻗﻴﻤﺘﻲ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺴﺖ ﺗﻘﺪﻳﺮ ﺧﻮد را ﺑﻪ دﺳﺖِ دﻳﮕﺮي ﺑﺴﭙﺎرد. اﻋﺘﺮاف، او را ﺟﺎي ﺧﻄﺎﻛﺎرﻣﻲﻧﺸﺎﻧﺪ، اﻣﺎ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺴﺖ اﻳﻦ ﺧﻄﺎﻛﺎري او را ﺑﺪل ﺑﻪﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﻛﻨﺪ. ﺟﻼل از ﻓﺮﻫﻨﮓِ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺳﺎز ﺑﻴﺰار ﺑﻮد؛ ﺣﺘﻲ ﺗﺎ آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻧﻘﺼﺎنِ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻋﻘﻴﻢ ﺑﻮدﻧﺶ را ﺑﻪ اﻳﺪه اي ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺑﺪل ﻛﺮد ﮔﻤﺎن دارم ﻛﻪ اﻧﺒﺎﺷﺖ ﻗﺮﺑﺎﻧﻴﺎن در ﺳﭙﻬﺮ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻛﻬﮕﻴﻠﻮﻳﻪي ﺑﺰرگ ﻣﺎ درﭼﻨﺪ دﻫﻪي اﺧﻴﺮ ﻧﻴﺰ ﻣﺎﺣﺼﻞِ ﻫﻤﻴﻦ دوري از روﺷﻨﻔﻜﺮي ﻛﻨﺸﮕﺮا اﺳﺖ. ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ دوﻗﻄﺒﻲ ﺷﻮم اﻳﻦﺳﺮزﻣﻴﻦ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﺷﺪه در دو دﻫﻪي ﮔﺬﺷﺘﻪ در ﺣﻮﺻﻠﻪي اﻳﻦ ﻣﻘﺎل ﻧﻴﺴﺖ و ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ آن ﻣﻮﺟﺐ ﺳﺮ ﺑﺎزﻛﺮدن زﺧﻢ و دُﻣَﻞ ﭼﺮﻛﻴﻨﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻛﺪورت ﻫﺎ را زﻧﺪه ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺴﻨﺪه ﻛﻨﻢ ﺑﻪ ﻳﻚ ﭘﻴﺎﻣﺪ و ﻳﻚ دﻋﺎ . ﭘﻴﺎﻣﺪ آﻧﻜﻪ ،اﻓﺘﺮاق و دوﮔﺎﻧﮕﻲ در اردوﮔﺎه ﻣﺎ ﺗﺮاژدي ﻏﻢاﻧﮕﻴﺰ ﺗﻜﺮار ﺳﻠﻄﻪي ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪان را رﻗﻢ ز د و دﻋﺎ اﻳﻨﻜﻪ "ﺧﺎﻧﻪ اش وﻳﺮان ﺑﺎد آﻧﻜﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﻦ و ﺗﻮ ﻣﺎ ﺑﺸﻮﻳﻢ". ﻧﺒﺶ ﻗﺒﺮ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻛﻤﻜﻲ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﻛﺮد. ﺑﻪ ﻧﺎﮔﺰﻳﺮ ﺑﻪ ﺟﺴﺘﺠﻮي روزﻧﻪ اي روﺑﻪ آﻓﺘﺎب، ﺗﻮﻧﻞ را ﻣﻲ ﻛﺎوم . اﻣﺎ ﭼﻪ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﻮل اﺧﻮان "ﻫﻮا ﺑﺲ ﻧﺎﺟﻮاﻧﻤﺮداﻧﻪ ﺳﺮداﺳﺖ" . رﻗﻴﺐ ﭼﻨﺎن ﻓﻀﺎي ﺗﻮﻧﻞ را ﻏﺒﺎرآﻟﻮد ﻛﺮده است ﻛﻪ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺧﻮدي و ﻏﻴﺮﺧﻮدي ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲ آﻳﺪ. ﺻﺪاي ﺳُﻢ اﺳﺒﺎن دﺷﻤﻦ، ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ و ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﮔﻮش ﻣﻲ رﺳﺪ. در اوج ﻳﺨﺒﻨﺪان و ﻛﻮﻻك ﺗﻮﻧﻞ، ﺳﺮَم ﺑﻪ داﻏﻲ ﺗﻨﻮر اﺳﺖ .
دوﺳﺘﺎﻧﻢ از ﻧﻔﺲ اﻓﺘﺎده ِاﻧﺪ. ﺳُﺘﻮان "ﺧﻮﺷﻔﻜﺮ" در ﮔﻮﺷﻪاي ﭘﺮﭼﻢ ﺳﻔﻴﺪ را ﺑﺎﻻ ﺑﺮده، ﭼﺮا ﻛﻪ ﺗﺤﻤﻞ ﺑﻴﻜﺎري دو ﻓﻮق ﻟﻴﺴﺎﻧﺲ در ﺧﺎﻧﻪ اش را ﻧﺪارد . ﻳﻜﻲ از ﺳﺮﺑﺎزان در ﮔﻮﺷﻪاي ﻧﺸﺴﺘﻪ و ﻫﺮاﺳﺎن ﺑﺮﮔﻪي ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺧﻮد را ﻣﻲ ﻧﻮﻳﺴﺪ. ﭼﻨﺪ ﻗﺪم آن ﻃﺮفﺗﺮ، ژﻧﺮال ﺷﻜﻤﻮﻳﻲ ﻗﺎﺑﻠﻤﻪ در دﺳﺖ دراز ﻛﺸﻴﺪه و ﻣﮕﺲﻫﺎ ﺑﺮ ﻟﺐ و ﻟﻮﭼﻪي او ﻧﺸﺴﺘﻪاﻧﺪ او در اﻧﺪﻳﺸﻪ ي "ﺗﻪدﻳﮕﻲ" اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺪ از آﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪي ﺳﻴﺎر رﻗﻴﺐ ﺑﺮ ﺟﺎي ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺳﺎلﻫﺎ ﻗﺒﻞ زﻳﺮ دﺳﺖ او ﺑﻮدم و از ﻫﻤﺎن ﻣﻮﻗﻊ ﻫﻢﻣﻲ داﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮان راﻫﺒﺮي ﻧﺪارد ﻣﺎت و ﻣﺒﻬﻮت ﻣﺎﻧﺪه ام از اﻳﻨﻜﻪ آﺟﻮدان و ﺗﺎﺑﻴﻦ و ﻳﺎور و ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﺎن دﺳﺘﻪ، دﺳﺖﻫﺎ را ﺑﺎﻻ ﺑﺮده اﻧﺪ. آﻓﺘﺎب ﻧﺸﺴﺘﮕﺎﻧﻲ از ﺑﻴﺮون ﻫﻢ ﻛﺎﻧﺎﻟﻲ اﻧﺤﺮاﻓﻲ ﺑﻪ ﺗﻮﻧﻞ ﺑﺎز ﻛﺮده اﻧﺪ و ﻋﺪهاي از ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﺎن آﻓﺘﺎب دﻳﺪه را ﮔﺴﻴﻞ داﺷﺘﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻳﺎريﺳﻘﻴﻔﻪ ي ﺑﻨﻲﺳﺎﻋﺪه اي ﺗﺸﻜﻴﻞ و ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﻲ اﺑﻮﺑﻜﺮ راي دﻫﻨﺪ اﮔﺮ ﮔﻤﺎن ﻛﺮده اي اﻳﻦ ﻓﻘﺮاﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺷﻤﺮدم داﺳﺘﺎن ﻫﺎﻳﻲ ﺑﻴﺶ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ اﻳﻦ ﺑﻨﺪ را از ﻧﻮ ﺑﺨﻮان. ﭼﻪ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺣﺮﻣﺖ ﻧﺎن و ﻧﻤﻚ، و ﺣﻖ ﻫﻤﺴﻔﺮي در اﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺻﻌﺐدﺳﺘﻢ را ﺑﺮاي ﭘﺮده دري ﺑﺴﺘﻪ اﺳﺖ ﺑﮕﺬرﻳﻢ...
وﻗﺖ درﻧﮓﻧﻴﺴﺖ. ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻛﻪ ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ را امروز ﺑﻪ ﺟﻠﻮ ﺑﺮ روي زﻣﻴﻦ ﻣﻲﻛﺸﺎﻧﻢ ﺳﻮﺳﻮي ﻧﻮري از اﻧﺘﻬﺎي ﺗﻮﻧﻞ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﻲﺧﻮرد. ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﻧﻤﻲ داﻧﻢ اﻳﻦ روزﻧﻪ راه رﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻳﺎ ﺑﻪ ﺗﻮﻧﻞ ﺗﻜﺮار دﻳﮕﺮي ﮔﺸﻮده ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺣﺘﻲ ﻧﻤﻲداﻧﻢ، در اﻧﺘﻬﺎ آﻓﺘﺎب رﺳﺘﮕﺎري ﺑﺮ ﺗﻨﻤﺎن ﺧﻮاﻫﺪ ﻧﺸﺴﺖ ﻳﺎ ﻧﻪ. ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻲداﻧﻢ ﻣﺤﻜﻮﻣﻢ ﺑﻪ آﻧﻜﻪ ﺑﺎ ﺗﻨﻲ ﻧﺰار ﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺪه ﺧﻮدم را ﺑﻪ اﻳﻦ روزﻧﻪﺑﺮﺳﺎﻧﻢ. ﻣﻲ داﻧﻢ و آﮔﺎﻫﻢ ﭼﻪ ﺑﺎزي ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي اﺳﺖ ﺷﻄﺮﻧﺠﻲ ﻛﻪ ﭘﺮﺷﻤﺎر وزﻳﺮ و ﻓﻴﻞ و اﺳﺐ و رخ در ﺑﺮاﺑﺮ ﭼﻨﺪ ﭘﻴﺎده ي " بیدق" ﺻﻒآراﻳﻲ ﻛﻨﻨﺪ. اﻣﺎ ﻧﻴﻚ ﺑﻪاﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن واﻗﻔﻢ ﻛﻪ اﮔﺮ ﭘﻴﺎده ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻗﻠﻌﻪ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﺣﻜﻢ و زارت را ﺧﻮاﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ؛ اﻟﺒﺘﻪ اﮔﺮ ژﻧﺮالﻫﺎ و آﺟﻮدان ﻫﺎي واداده دوﺑﺎره ﻣﺪﻋﻲ وزارت ﻧﺸﻮﻧﺪ ﻫﻤﻔﻜﺮان و ﻫﻤﻮﻧﺪان ﻗﺪﻳﻤﻲ! زﻳﻨﻬﺎر ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺗﺎرﻳﺦ ﻓﺮاﻣﻮشﺷﺪﮔﺎن ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﭘﻴﻮﺳﺖ، اﮔﺮ ﻛﻒ ﺗﻮﻧﻞ ﺗﻜﺮار ﺑﺨﻮاﺑﻴﻢ و ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻳﻚ ﻣﻨﺠﻲ ﺧﻴﺎﻟﻲﺑﺎﺷﻴﻢ . ﻓﺮﺻﺘﻲ ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﺑﺮاي رﻫﺎﻳﻲ از اﻳﻦ ﺑﻨﺪ ﻓﺮاﻫﻢﺷﺪه اﺳﺖ آﺗﺶ ﺗﻔﺮﻗﻪ ﻫﻢ ﺑﻪاردوﮔﺎه دﺷﻤﻨﺎﻧﻲ اﻓﺘﺎده اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺎل ﻫﺎ در ﺗﻌﻘﻴﺐ ﻣﺎ اﺳﺐ دواﻧﺪه اﻧﺪ؛ ﻫﻤﺎن آﺗﺸﻲ ﻛﻪ ﺳﺎلﻫﺎ ﺑﺮ ﺧﻴﻤﻪ و ﺧﺮﮔﺎه ﻣﺎ ﻧﻴﺰ اﻓﺘﺎده ﺑﻮد ﻣﻬﺎر اﺳﺐ ﻫﺎﻳﺘﺎن را ﺑﻜﺸﻴﺪ و رو ﺑﻪ ﺳﻮي آﻧﺎن ﻫﻲ ﻛﻨﻴﺪ از ﮔُﺪار ﻣﺎرون ﺗﺎ ﮔﻞﮔﺸﺖ ﻗﻠﻌﻪ ﻧﺎدر ، از آراﻣﺶ ﺑﻼد ﺷﺎﭘﻮر ﺗﺎ ﺳﻜﻮن روﻳﺎﻳﻲ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﻠﻘﻴﺲ، .ﻫﻤﻪ ﺑﺎزﮔﺮدﻳﺪ ﭼﻴﺰي ﺑﺮاي از دﺳﺖ دادن ﻧﺪارﻳﻢ. ﺑﻪ ﻗﻮلﺣﺎﻓﻆ: ماییم کهنه دقلی کاتش در آن توان زد.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- موفقیت خبرنگار کهگیلویه و بویراحمدی در جشنواره رسانه ای بانوان کشور
- انتصاب معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش گچساران+ جزییات
- معاون بیمهای تامین اجتماعی گچساران منصوب شد+ حکم
- پیام تسلیت استاندار در پی درگذشت شاعر هماستانی
- معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- «نادر منتظریان» در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- رونمایی از ۱۲ کتاب جدید در شهرستان کهگیلویه/ از«آیین آزادگی» تا«سلطه نمادین علیه زنان» و «دلنوشتههای جادهای استان»
- استاندار: زیرساخت های حفاظت از جنگل های کهگیلویه وبویراحمد افزایش یابد
- طرح کاهش تعرفه واردات خودرو در صحن مجلس
- فرماندار دنا: مدیران خسته و بینظم را محترمانه بدرقه میکنیم
نظرات ارسالی 2 نظر
درود بر جناب ضربی.خیلی جلوتر باید بیانیه را میگذاشتی......
پاسخدرود بر استاد سخن و مرد،خوش فکر وارسته و ارام جناب ضربی بزرگوار چه زیبا بر صفحه کاغذ نوشتید که بر قلب نقش بست ،اما دوست خوب ، خوابیده را میتوان بیدار نمود اما چگونه میتوان بیدار کرد کس یا کسانی را که خود را بخواب زده اند،،
پاسخ