اَفتونیوز| سازمان جهاد کشاورزی از جمله دستگاه های عریض و طویل است که در کنار ایجاد بستر اشتغال زایی می‌تواند زمینه ساز شکوفایی اقتصادی شود اما کهگیلویه و بویراحمد سالهاست این سازمان  در روزمرگی مطلق به سر میبرد، با حضور معتمدی در این سازمان عریض و طویل به جز جلسات روتین برخی مشغله های اداری خروجی دیگری مشهود نیست.

اساسا مدیرانی مانند معتمدی پور آمده اند بی سر و صدا و در سکوت خبری کار خود را پیش ببرند و تمام تلاش خود را انجام می‌دهند که در تیررس رسانه ها قرار نگیرند، نشان به همان نشان که آخرین نشست خبری جهاد کشاورزی با رسانه ها در خاطر هیچ خبرنگار و فعال رسانه ای نیست!

این سازمان یکی از نهادهای انقلابی بوده  که پس از انقلاب در کشور شکل گرفته و در طی سه دهه اخیر خدمات زیادی در سطح کشور انجام داده است اما در چند سال اخیر سازمان جهاد کشاورزی استان با یک رکود جدی مواجه شده ‌است.

با توجه به اینکه ظرفیت کشاورزی در استان به ویژه شهرستان کهگیلویه پررنگ  است، انتظار می‌رفت سازمان جهاد کشاورزی  به عنوان متولی این امر تمهیدات لازم برای بسترسازی مناسب در امور کشاورزی را اتخاذ کند اما در حال حاضر این سازمان دچار روزمرگی شده است.

آنگاه که صدر تا ذیل یک سازمان  به جای نوآوری و ابتکار در امر تولید و بستر سازی برای آن،  مشغول آمار سازی و تحت فشار قرار دادن کارشناسان جهت پُر  کردن روزومه برای وزارت خانه است، عملکرد مدیران ارشد جهاد کشاورزی استان چنین القا می کند که نتیجه و خروجی واقعی کار اصلا مهم نیست، بلکه باید آمار ها را تقویت کرد و نمایش داد، در حالی که واقعیات چیز دیگری می گوید!  براستی،  آیا باید معتمدی را یک رئیس آماری بنامیم؟

چگونه باید انتظار  تحول داشته باشیم؟ تحول پیشکش! جهاد کشاورزی حتی نتوانست نیازهای ابتدایی و اولیه خود را برطرف کند،  کود مهم اُوره چرا باید هر ساله کمبود وجود داشته باشد و دود آن در چشم کشاورز برود ؟  چرا کود سوپر فسفات حتی به حدی وارد استان نشد که بتواند کشاورزان یک روستا را پاسخ بدهد؟

احتمالا مسولان جهاد کشاوری استان خواهند گفت، سال گذشته در بحث کشت قراردادی رتبه اول را در کشور کسب کردیم اما هیچکس پاسخ نمی‌دهد تا چه اندازه کشاورزان از عملکرد این سازمان رضایت داشتند؟ کسی نمی گوید نهاده  های  جهاد کشاورزی در نازل ترین کیفیت نتوانستند کمکی به کشاورزی و کشاورزان در استان کنند.

مساله به کشاورزان ختم نمی شود، کارکنان این سازمان مهم نیز از وضعیت معیشتی و رفاهیات خود گلایه مند هستند، بسیاری از آنها معتقدند حداقل  نسبت به استان های همجوار نسبت به امور رفاهی آنها بی اعتنایی شده است،

برای ارزیابی عملکرد یک مدیر  علاوه بر فعالیت های روزمره اداری، خلاقیت و نوآوری او را نیز در نظر داشت، چیزی که مفقوده بزرگ دوران مدیریت  معتمدی بوده است.

آنگاه که ملاک شایستگی در یک سازمان نه بر حسب توانایی بلکه بر اساس نزدیکی به نماینده خاص است و حتی برای  تقدیر از کارکنان با لوح تقدیر خالی، نگاه خودی و غیر خودی سیاسی دارند، چگونه می‌توان انتظار تحول و ترقی داشت؟

باند بازی سیاسی و خودی غیر خودی سازی در این سازمان چنان پررنگ است که نیاز نیست بپرسیم علت نارضایتی کارکنان  ستادی و شهرستانی کجاست؟

جناب معتمدی که خود متخصص گیاهان دارویی می‌داند تاکنون چه تحولی در این حوزه رقم زده است؟ از فعالین این حوزه چه حمایتی شده است؟ کدام کارگاه و گلخانه راه اندازی شد؟ چه اشتغال زایی صورت گرفت؟

جناب معتمدی از خود پرسیده اید چرا خسارات سیل ۱۴۰۱ چرا تاکنون در کهگیلویه پرداخت نشده به جز دو روستای نورچشمی نماینده که اخیرا به بانک معرفی شده اند!

مدیران قبلی در دوره شان یک یا چند پروژه افتتاح شد اما در دوره مدیریت وی چرا حتی یک پروژه مهم تعریف نشد، صرفا به سد کوهبردی اکتفا شد که ۹۸ درصد فرایند آن در دولت قبل انجام گرفته بود.

در پایان انتظار می‌رود با شروع به کار ترکیب جدید نمایندگان استان شرایط این سازمان مهم و اثر گذار با یک انقلاب مدیریتی دچار استحاله شده و رشد و پویایی خود را آغاز کند.