-
فریدون داوری در چهار پرده
فضلالله یاری
-
کوچ ابد مرد ادب ایل و فریدون فرهنگ
سید غلام بلادی
-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
-
بیوه زنان
آفتاب افریدون
- گفتگو و گزارش
- 3
- یکشنبه , 16 اردیبهشت 1403 -AM -10:22
گفت و گوی اَفتونیوز با شاعر جوان هم استانی؛
امید معتمدی: شعر من زاییده «عشق» و«تنهایی» است/ اعتقادی به انتخاب اسم برای اشعارم ندارم/ با نوشتار زبان لری به دستورالعمل دستور فارسی مخالفم
او میگوید قریحهاش زاییده تنهایی و عشق است، امید معتمدی از جمله شاعران جوان و خوش قریحه لر زبان است که این روزها محبوبیت قابل توجهی در میان علاقمندان به شعر و ادبیات لری در استان کهگیلویه و بویراحمد دارد.
اَفتونیوز| صیاد خردمند: «امید معتمدی» شاعری که میگوید قریحه او زاییدهی «عشق» و«تنهایی» است، او از جمله شاعران جوان لر زبان است که این روزها محبوبیت قابل توجهی در میان علاقمندان به شعر و ادبیات لری در استان کهگیلویه و بویراحمد دارد، در این گفت و گو سعی شده گریزی کوتاه به وضعیت کنونی شعر لری در استان زده شود و دغدغههای شخصی این شاعر در آثار و به معنای عام آن در حوزه ادبیات را جویا شویم.
اَفتونیوز: امید معتمدی کی و کجا شروع شد؟ چه زمانی احساس کرد که میتواند وارد فضای شعر و ادبیات شود؟
معتمدی: اینکه امید معتمدی از کجا شروع شد به نظر خودم از تنهایی و عشق.
من همیشه فکر میکنم در موازات تنهایی و عشق شکل گرفتم به همراه گمشدهای که هرگز به دست نمیآید و معلوم نیست چیست و کجاست و احتمال اینکه روی زمین نمیتوانم پیدایش کنم، نوعی متعلق به جای دیگری بودن...
اَفتونیوز: چرا برای جایگزینی این گمگشتگی ادبیات را انتخاب کردید؟
معتمدی: ادبیات ساخت سرگشتگیست به نظرم و گمگشتههایش را پیدا میکند. انسان روی زمین درگیر قاعده، ساختار و نظم است و من فکر میکنم درگیر ساختار، نظم جهانی تکنولوژی و قاعده نیستم.
اَفتونیوز: احساس میشود اشعار امید معتمدی با وجود اینکه متولد دهه ۶۰ است اما اصالت واژگان و اصطلاحاتی که بکار میبرد به دههها پیش از او برمیگردد.
معتمدی: طبیعی است ما یا تابع نیمکره راست هستیم یا نیمکره چپ یا تابع ناخودآگاه، من خود احساس میکنم تابع ناخودآگاهم هستم و به یاد میآورم آنچیزی را که شاید تجربه نکردم، توضیح به یاد آوردن آنچیزی که ما تجربه نکردیم، شاید برای یک شاعر قابل هضم باشد....
اَفتونیوز: چقدر این موارد از ناخودآگاه آمده و چقدر ناشی از تجربه است؟!
معتمدی: اینطور بگویم خیلی علاقهای به فضای نشستن در جمع هم سن و سال خودم را نداشتم. فضای همنشینی با کودکان و بزرگسالان خوشایندتر میآمد،تجربیات کودکان را موثر میدانم در تاویل متن، به همین دلیل در نوشتن شعر و تصمیمهای بزرگ اغلب با کودکان خردسال مشورت می کنم. البته که پدر، برادران و اغلب خانوادهی مادری شاعرند.
اَفتونیوز: با اینکه پیشزمینه اشعارتان به گذشته های باز میگردد اما نسبتی با اکنون نیز دارد، مثلا در معروفترین شعرتان مانند [پَل سر پَل] از اسامی و اصلاحاتی استفاده میشود که به امروز هم باز میگردد این برقراری نسبت بین این دوتا پدیده که شاید با هم سازگار نیستند چگونه اتفاق افتاده است؟
معتمدی: ما دو گونه پرسش و پاسخ داریم یا میخواهیم تئوری خاصی را گفتگو کنیم یا یک گفت و گوی عامیانهتر از تئوریهای جهانی را پی بگیریم! در دل مطلب شما چند سوال همزمان مطرح میشود. فضاسازی و همسانسازی زمانی، تأویل متن و..... این حجم واژگان در جای خود و به شکل جداگانه بررسی میشوند اما بطور کلی ما با روح کلمه سر و کار داریم، و دامنهی گستردهای از روشها و کارکردهای زبانی که مجال خاص خود را میطلبد،ظرفی داریم که رابطه مستقیم با مظروف مکانی و زمانی نوشتار برقرار میکند، فرض بر اینکه ظرف ادبیات لر را انتخاب میکنیم و محتوای درون آن نیز گاهی به شکلی قابل فهم برای همه دریافتها نمایان میشود، جستجوی شاخصهای زیستی متناسب و همسانسازی متن، خود مبحث گستردهای است که نیاز است خیلی بیشتر درباره آن صحبت شود.
اَفتونیوز: به نظر میرسد امید معتمدی بیش از اینکه بخواهد خودش را شاعر معرفی کند، شاعر شناخته میشود، یعنی شما سالهای زیادی در هیچ محفلی ادبی ورود نمیکردید یا مثلا در فضایی که خود را شاعر معرفی کنید، نبودید اما شعرهایتان در فضای حقیقی و مجازی دست به دست و دیده میشد، تحلیل خود شما در این خصوص چیست؟
معتمدی: تعریف من از شعر این نیست که آقای فلانی یا خانم فلانی شاعر است من میگویم چه شعری، شاعر است؟! حتی در نقد هم اگر بدین شکل باشد میتوانیم متن خیلی بالغتری داشته باشیم اما یک جای آن به ِتم شخصی بر میگردد هر فردی یک استراتژی برای خود دارد حتی در زندگی خود، شعر مرتبط با تخیل است و تخیل انزوا بیرونی و گم شدن در دل خود را دارد و ما اگر بخواهیم مدام در تکاپوی اسم باشیم و جست و جوی فضاهای مختلف شناخت اسمی باشیم این تنهایی را به دست نمیآوریم.
اَفتونیوز: امید معتمدی آن اندازه که مردم شعر «پَل سر پَل» را دوست دارند را دوست دارد؟
معتمدی: این فضا را همیشه هست و طبیعی ست اما دو گونه ی رایج اینکه: یا هنر بیمخاطب معنا ندارد و یا به قول والتر بنیامین هنر شاید هدیهای است جادویی، روزی به دست آنی که باید برسد خواهد رسید.
اَفتونیوز: این شعر «پَل سر پَل» از کجا آمد؟ چطور سروده شد؟ اسمش واقعا همین است؟
معتمدی: من اسم برای شعر نمیگذارم و مخاطبین این اسم را گذاشتند، قائلم به اینکه شعر نباید اسم داشته باشد. شعر حاصل مخاطب است و ما ویرایش کننده رفتار مخاطبیم، نمیتوانیم خیلی خودخواهانه اسمی برای شعر انتخاب کنیم. مخاطب با خوانش میتواند هر اسمی دوست دارد انتخاب کند و یک جور دخیل کردن مخاطب در متن است.
اَفتونیوز: به نظر خودتان شعر و ادبیات امید معتمدی زاییده کجاست؟
معتمدی : از عشق! من کلا همیشه عاشق بودم و همیشه هم عاشقم و احساس میکنم غیر از عشق چیزی نیست....
اَفتونیوز:چرا اینقدر شعرهای شما نسبت به بقیه شاعران از لحاظ طول متن بلندتر است؟
معتمدی: این موضوع مختص من نیست اگرچه گاهی کمگوی و گزیدهگوی چون دُر را سر فصل میدانم اما من خودم مکانیزم طول موج نوشتار شعر را بیشتر میپسندم.
اَفتونیوز: آیا برای شعر رسالت و مسئولیت قائلید؟ مسئولیت حفظ زبان، پرداختن به مسائل روز جامعه یا هنر را برای هنر میدانید؟
معتمدی: شعر یک دایره ریاضیاتی ۳/۱۴ (عدد پی) یعنی بینهایت است. اینکه بگویم در قبال کلمه مسئولیم و شعر باید اجتماعی باشد یا شعر باید سیاسی - عاشقانه باشد و اینگونه اصطلاحات نه، هیچ کدام از اینها الزام نیست. شعر میتواند همه اینها را داشته یا اصلا هیچکدام را در خود نداشته باشد و پدیده ای کاملا ذهنی باشد.
اَفتونیوز: آیا رسالت برای شعر قائلید؟ یعنی شاعر باید هدفمند شعر بسراید؟ یا مسئولیت باید ناخودآگاه بیاید؟
معتمدی: اگرچه سوال تا حدودی نامفهوم است اما اگر منظورتان را درست متوجه شده باشم اینکه شاعر، شعر را مینویسد یا شعر میخواهد شاعر را بسراید؟ اگر بگوییم شعر میخواهد شاعر را بنویسید کمی زیادهروی کردهایم. ما در دنیای صنعت آنقدر مدیون الهام شعری نیستیم که یک شعر ما را بنویسد زیرا امکان ناب بودن در عصر حاضر دور از انتظار به نظر میرسد اما امکان تعادل الهام و مهندسی شعر وجود دارد.
با این حال یک ربات نمیتواند شعر بنویسد و اگر بتواند بنویسد، توانایی القا لایهی زیر متنی را ندارد. همین رابطه درون متنی در بیرون نیز صدق میکند.
دور از انتظار نیست رنج انسان آینده فقدان تصاویر شعری باشد که هیچ رباتی از عهده آن بر نمیآید، زیرا شاعران تصویر میکنند و مهندسان میسازند و این رابطه روز به روز اهمیت انزوای شاعران و بیمسولیتی دولتها را بارز خواهد کرد.
اَفتونیوز: رسالت شعر لری به نظر شما الان چیست؟ میتواند رسالتی داشته باشد؟
معتمدی: اینکه بگوییم رسالت ما در قبال شعر لری چیست یا وظیفه ی شاعر در حفظ و اشاعه آن چیست صرفا به یک شاعر مرتبط نمی شود. حفظ زبان به حوزههای مختلف مرتبط است و آگاهی نهادهای فرهنگی نیز باید در همجواری قالب باشد ولی متاسفانه تمامی نهادها بر خلاف این موضوع عمل میکنند. دایره گستردهای از مختلفهای موافق جوینده شاید، مهم باشد. زبان آوا مهم است اگرچه تمرکز تحلیلی بر فردوسی بزرگ علیرغم فراهمسازی بستر اهمیت دادههای فرهنگی، صرفا شعر را مسئول حفظ زبان معرفی کرده و بقیه نهادها و ساختارهای اجتماعی را کاملا از این فضا حذف کرد و یک جور بیاعتنایی فرهنگی را به بار آورد. چه کسی گفته وظیفه فردوسی صرفا حفظ زبان بوده یا فردوسی زبان ما را حفظ کرد، خیلی جنگها رخ داده موضوعات دیگر نیز دخیل بوده است؟
همین خط مشی متنی باعث شده در شعر لری نیز اغلب نمایندگان و سیاستمداران ما حتی یک بیت شعر لری از بر نداشته باشند و شاعر عذاب الهیی باشد که دائمالرنج رسالت فردوس را به دوش بکشد!
اَفتونیوز: آیا همین موارد درباره شعر لری رخ داده؟ در سالهای اخیر با افزایش این تعداد شاعران جوان به حفظ زبان کمک کرده است؟
معتمدی: اگر منظورتان موجودیت زبانیست بله، اساسا وقتی میگوییم زبان مشخص کردهایم دارای زبان هستیم البته از نظر من اما بنا به قطعیت همگانی خیر.
ما هنوز به تفاهم نرسیدهایم زبان داریم یا لهجه؟! هنوز اختلاف داریم گاهی میگوییم زبان داریم چون شعر مینویسیم و چون صحبت میکنیم.
اما اگر با نگاه دکتر کزازی بررسی کنیم زبانی که تلفظَش سخت است و خیلی کمیاب است کهنتر و باستانیست از این رو لهجه به شمار نمیآید، پس هر آن آوایی که تلفظ سختتری دارد و خطر انقراض بیشتر نشان کهنتر دارد و زبان محسوب میشود.
اگر چه در حال حاضر ما زبان بیماری داریم یا طنابی که جاهایی از هم گسسته شده، با زبانهای دیگر تلفیق شده و نیاز به ترمیم دارد یعنی ما یک زبان بیمار را باید ترمیم کنیم.
اینکه راه حل چیست؟ نظر شخصی من این است که دستور زبان لری با خط میخی تبیین و ارائه شود چون موضوع نوشتار زبان لر، با توجه به رشته کهن و آواهای ته زبانی در دستور زبان فارسی ناقص و فاقد اعتبار ترجمانیست و تنها با خوانش باستانی خروجی آوا دارد. پس ترجیح میدهم لری را با دستور فارسی ننویسم و اساسا با نوشتار زبان لر به دستورالعمل فارسی مخالفم.
اَفتونیوز: این نگاه چقد به روحیه قومگرایی لر باز میگردد یا صرفا نگاه دستور زبانی شاعری است؟
معتمدی: اگر فردی بگوید در وجود خود یا نسبت به محیط زیستی و فرهنگیاش، حس قومگرایی ندارد، باور نمیکنم و فکر میکنم نوعی تمارض متناقض از خود نشان داده است اما در مورد نگاه دستوری باید بگویم دلایل روشن و واضح دارم زبانی که ما با آن صحبت میکنیم در حیطه نوشتار زبان فارسی نمی گنجد و ما خیلی از کلمات لری را به زور داریم فارسی مختلط و ناهنجار ارائه میدهیم.
اگر زبان را به آواهای نوک زبانی، میانهزبانی و تهزبانی تقسیم کنیم، خوب ما نمیتوانیم زبانی را که معیار آن بر نوک زبان تنظیم دستوری شده است در قالب تقسیم دیگری بیان کنیم حتی اگر بشود باز همانند ترجمهای خواهد شد که فردی مبتدی خروجی میگیرد.
اَفتونیوز: چقدر این ادعا را پیشینههای علمی و پژوهشی تایید میکنند؟
معتمدی: ما درصدد نیستیم بگوییم زیرمجموعه نیستیم، نه، ما یک زبان شاخص و معیار داریم و در همه دنیا هم یک زبان معیار وجود دارد.
اما از آنجا که فکر میکنم «دکتر ارفعی» در حق قوم لر کوتاهی کرده است، اشکالی در ترجمه خطوط باستانی ایران میبینم که جای زبان لری در آن خالی مانده است اگر معیار را به تئوری دریافت گونه سوسور بسط دهیم، گاهی ترجمهی یک متن آن چیزیست که در برداشت ذهنی ما میگذرد، من خود با شنیدن آوای خطوط بیستون و بسیاری از خطوط آکدی زبان لری رایج را دریافت میکنم و معتقدم خطوط باستانی ایران به خصوص الفبای میخی باید بازخوانی مجدد و با نام زبان لر شناخته شده و ترجمههای جدید در متن لحاظ شود. بنابراین در خطوط باستانی ایران بنا به هر دلیلی جای نشانهشناسی زبان لری را خالی میبینم.
اَفتونیوز: آیا یکی از دلایل اینکه شعرهاتون مکتوب نیست همین است؟!
معتمدی: بله. قصد دارم تمامی اشعار را با خط میخی هخامنش بنویسم، البته پس از احاطه کامل و با کمک گرفتن از اساتید برجستهی این حوزه.
گفت و گو و مصاحبه: صیاد خردمند
- رسول سنایی: شعر انتقادی سلاحی است در جهت بهبود جامعه/ درصد بالایی از آگاهی جامعه مرهون اشعار طنز است/سعادت ما شاعران همراه مردم بودن است/ مخاطب این روزها از ما جلوتر است!
- حسین آذرشب: باید نسبت به زبانمان تعصب داشته باشیم/ با مرگ هر زبان دریچه ای روی بشر بسته میشود/آینده زبان لری به همت ما بستگی دارد
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- موفقیت خبرنگار کهگیلویه و بویراحمدی در جشنواره رسانه ای بانوان کشور
- انتصاب معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش گچساران+ جزییات
- معاون بیمهای تامین اجتماعی گچساران منصوب شد+ حکم
- پیام تسلیت استاندار در پی درگذشت شاعر هماستانی
- معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- «نادر منتظریان» در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- رونمایی از ۱۲ کتاب جدید در شهرستان کهگیلویه/ از«آیین آزادگی» تا«سلطه نمادین علیه زنان» و «دلنوشتههای جادهای استان»
- استاندار: زیرساخت های حفاظت از جنگل های کهگیلویه وبویراحمد افزایش یابد
- طرح کاهش تعرفه واردات خودرو در صحن مجلس
- فرماندار دنا: مدیران خسته و بینظم را محترمانه بدرقه میکنیم
نظرات ارسالی 3 نظر
اگر این اراده جمع آوری و نوشتن اشعارتون با خط میخی به سرانجام برسه و بتونید باستانی بودن زبان لر رو به اثبات برسونید حس میکنم خدمت بزرگی به زبان و جامعه ی لر کردین
پاسخدرود بر امید معتمدی عزیز و دوست داشتنی💞 بی شک در تمام ادوار تاریخ اشعار لری کمتر شعری یا چجوری بگم تا ابد هیچ شعری رو دست پَل پَل سر نخواهد آمد👌
پاسخپَل سر پَل