-
دلنوشته ای برای لاهوتی
ناشناس -
دلنوشته ای خطاب به فرزند لاهوتی
ناشناس -
از همدلی تا امید آفرینی؛ روایت هفته دولت ۱۴۰۴ در کهگیلویه وبویراحمد
ادریس کشاورز -
مردم آزاری با هندوانههای شیرین
پیام واحد -
فریادی از دل دیشموک/ مرثیهای برای یک خانواده بیبضاعت+ فیلم
علی سینا رخشنده مند -
چرا مدیران جامانده از دولت قبل هنوز بر مسندند؟ / بیمه سلامت و پرسشهای بیپاسخ مردم و کارشناسان امر
علی صاحبی -
«در دفاع از پزشکیان»
علیرضا کفایی -
سید سعادت حسینپور خطاب به تاجگردون: آینده جوانان گچساران و باشت را ارزان نفروش، چرا بدنبال رنگ کردن گنجشک و بجای قناری فروختن هستید؟
یادداشت مخاطبان -
گذری برروزهای طلایی حاکم براستادیوم نوستالوژی ازادی دهدشت ویادی از رفیقان سفرکرده
سید ابوصالح دانشفر -
کهگیلویه و بویراحمد: زخمهایی عمیقتر از یک روز تعطیلی!
سعید صفا دوست
«استبداد برچسبی»
بشارت جعفری در یادداشتی نوشت:

اَفتونیوز| بشارت جعفری در یادداشتی نوشت:
استبداد برچسبي
… كه افراد بتوانند به گونه اي ديگر فكر كرده و به شيوه اي ديگر عمل كنند بي آنكه از عاقبت آن بهراسند و از سرنوشت شان وحشت كنند.
اين است تعريف رستگاري اجتماعي. ( تئودور آدورنو)
از جمله ي ويژگي هاي جوامع دموكراتيك اظهار و ابراز نظر ( بدون تعدي به حقوق ديگري) بدون لكنت در منظر عموم است. به هر ميزان و با هر وسيله اي كه جامعه از اين اصلِ اصولي فاصله بگيرد كيفيت دموكراسي جامعه تحت تاثير قرار مي گيرد. ابزارهاي تهديد كننده ي اين كيفيت نه فقط سخت افزاري و آشكار كه نرم افزاري و غير مستقيم يا پنهان نيز مي باشد. به عنوان مثال در جوامعي كه هژموني ايدئولوژيك در ساخت حاكميت و بافت جامعه جريان دارد اظهار و ابراز نظرات شهروندان جامعه به شكل بسيار ژرفي از طرف مبلغين حاكميت، قوانين تعريف شده و حتي عرف جامعه تحتِ تاثير قرار مي گيرد. ناگفته پيداست، شهرونداني كه در اثر سيطره ي هژمونيك ايدئولوژي مجبور به نهان كردن نظرات واقعي خود مي شوند يا ظاهر وباطن رفتار و گفتارشان تغيير مي كند، دچار به عادت رفتاري مي شوند كه اثر آن در نهايت متوجه كليت جامعه و آينده ي آن است. اين روند را مي توان تحت سرفصل هاي و روشهايِ تك سويگي در جامعه دسته بندي كرد. به گمانم تحتِ سيطره و سلطه قرار دادن نگاه هر شهروندي به گونه اي كه زبان بيان و اظهار آن را كوتاه يا لكنت دار كند مي تواند گونه اي از استبداد باشد.
اما ربط و نسق اين پيشگفتار با انتخابات اخير…
معترضان به روندها و ساختارها در انتخابات اخير را مي تواند در چهار دسته تقسيم بندي كرد:
نخست: انتخابات بازها كه با سوار شدن بر شعارها و مطالبات معترضان و در حقيقت سوء استفاده ي از زبان اعتراضي جامعه، حول يك شخص( هر شخصي از لاريجاني تا همتي تا پزشكيان) جمع مي شوند تا با پيروزي احتمالي آن شخص از مواهب قدرت و ثروت پس از انتخابات بهره مند شوند.
دوم: عده اي از دلسوزان واقعي ايران و ايراني كه موافق حضوردر انتخابات بودند، با اين تحليل كه ايران لبه ي پرتگاه است، عنوان دارند كه در صورت عدم تغيير روند موجود ولو در سطح رياست دولت سقوطي هولناك پيش روست و از اين رو گمان دارند بايد با تغييرِ مختصرِ روند و كاهش شيب سقوط، فرصت چاره انديشي دوباره بيابند(طاعت از دست نيايد گنهي بايد كرد)
سوم: تحريمي ها حضور در انتخابات را بي فايده و صرفا در حد تزريق مسكن بر حال فگارِ بيمار مي دانند و مسكن را نه تنها چاره ي كار نمي دانند كه اظهار دارند گسترش عفونت زير خاموشيِ ناشي از تزريق مسكن، نابودي و سقوط را هولناك تر مي كند. از اين رو معتقد به روش هاي انذار حاكميت بر اساس قهر اجتماعي هستند.
چهارم: مرددين هم كه استدلال هاي هر دو را مي فهمند و قدرت انتخاب ندارند.
در برهه هاي مختلف و در برابر رخدادهاي اجتماعي و كليت اجتماع بيشتر وپيشتر از تمركز بر حصول نتايج، قائل به تمركز بر فرآيندها هستم و در واقع نتيجه ي بهتر و قطعي تر را در تمركز بر بهبود فرايندها مي دانم. بر همين اساس نگاهم به انتخابات بيش از توجه به نتيجه نهايي، فرآيند انتخابات است. دست كم تمركز بر فرآيندها را در حصول نتيجه ي بهتر كارآمد تر مي دانم. انتخابات به عنوان يك ابزار تمرين و تحكيم دموكراسي به ويژه در كشورهاي همچون ماست از آن رو كه انتخابات به شكل امروزينش پديده ي تازه واردي است و بر اين اساس هر انتخابات دوره ي آموزشي خوبي براي صيقل خوردن خودخواهي ها و خودمحوري ها، يافتن گرانيگاه هاي مشترك بين انديشه هاي متفاوت و همچنين آگاهي بخشي گسترده (به ويژه كه ازادي نيم بندي در فضاي انتخابات به وجود مي آيد) به لايه هاي مختلف اجتماعي است. درباره ي انتخابات گذشته، شرايط بسيار ويژه اي را از سر گذرانديم.
اگر اصل را بر صحت و صداقت دسته بندي هاي تعريف شده ي بالا بدانيم سر سخن اصلي با تحريمي هاييست كه در دفاع از موج مطالبات معترضان به ويژه حوادث ١٤٠١ با تهييج افكار عمومي و با عناويني هم چون "خائن" سعي در تغيير و تهييج نظر مرددين و قائلين به حضور در انتخابات داشتند.
مهم تر از انتخاب تصميم براي حضور يا عدم حضور در راي ريزي جمعه ي پيش، نحوه ي برخورد با تفاوت تصميم هاست. آنانكه كه قصد حضور در اين عرصه را دارند خائن نيستند اگر چه خوب مي دانم عده ي زيادي از فرصت طلبان تحت عنوان اصلاح طلبي و بدون در نظر داشتن اهميت موضوع ايران و صرفا براي منافع شخصي تحت لواي # براي_ايران در پي اقناع مردم به حضور و بهره برداري هاي پس از راي ريزي بودند، اما در اين ميان قائلين به حضور و همچنين مرددين صالح و پاك انديش زيادي را مي شناسم كه صرفا از منظر خير و صلاح ايران بر اين تصميم پاي فشردند. نحوه ي مواجهه با اين روز جمعه در ذهن ايرانيان و حتي حاكميت نبايد آنقدر سنگين باشد كه نه تنها مردم نتواند نظر واقعي خود را اعمال كنند كه پس از اين روز خط كشي ها و گسل هاي جديد ميان مردم ايجاد شود. از ديگر سو، حضور شخصيت هاي هزينه داده و همچنين نخبگان و فرهيختگاني كه در بزنگاه هاي مختلف هم جانب مردم بوده اند و هم در مسير آگاهي بخشي مردم از هيچ كوششي دريغ نكردند در انتخابات اخير، كمي درنگ مي طلبد تا بين تحريمي ها و غير تحريمي ها حصار كشيده نشود و صحنه ي پيچيده ي اجتماعي و مناسبات آن را به سادگي با القاب خائن و خودي وغير خودي واننهاد. شهروندان ايران به ويژه كنشگران سياسي و اجتماعي بيش از انتخابات بايد تمامي سعي خود را معطوف به شفاف شدن هر چه بيشتر نظر و مساعد كردن شرايط بروز نظر واقعي افراد جامعه معطوف دارند تا با ظهور و بروز نظرات مردم امكان بحث و جدل واقعي و رسيدن به يك نقطه نظر اقناعي فراهم آيد و برچسب هايي همچون "خائن" و " خيانت كار" در حقيقت سلطه ي ارزشي بر نظر ديگران است و نه تنها در جهت اهداف تعيين شده براي انتخابات و دموكراسي نيست كه اتفاقا سلطه ي مستبدانه بر فضاي عمومي كشور است. از اين رو مي طلبد در مناسبت ها و رخدادهاي اين چنيني فضا را بيش از پيش براي احصاء نتيجه ناشي از زد و خورد افكار و نگاه ها و نظرهاي متن جامعه فراهم آورد كه سويه هاي مستبدانه ي برچسبي در جهت خلاف منفعت عمومي است. اگر چه قائل به دوگانه سازي هاي اپوزسيون و اصولگرا يا اصلاح طلب و اصولگرا( در معناي تئوريك و ارتدكس آنها) در بين كانديداهاي راي ريزي رياست جمهوري نيستم ( دستكم براي امروز) اما از آنجا كه سياست در يك معنا خلق امكان است حضور در انتخابات اخير و تغيير ميدان بازي به نفع عموم مردم ولو در سطح جزء را مي توان كنشگري پراگماتيستي دانست و برچسب ها و زخم زبان ها در برابر چنين آوردگاهي نگاه پيشامدرني و در يك معنا مستبدانه به صحنه ي سياست ورزي است. از اين رو برچسب هاي همچون خائن و خيانت كار ( مشخصا منظور در انتخابات اخير است) بروندادِ سويه هاي مستبدانه ي شخصيت افراد جامعه است.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
- 2 بلکو محلهای فراموشدشده در سایه بیتوجهی مدیران شهری؛ روایتی تلخ از زندگی در حاشیه توسعه/+تصاویر
- 3 وعدههای نافرجام؛ ۱۷ سال انتظار بیپایان برای افتتاح تالار فرهنگ و هنر یاسوج
- 4 آتشسوزی منزل مسکونی در دهدشت؛ فاجعهای که ماینرهای غیرمجاز رقم زدند
- 5 افتتاح و کلنگزنی ۷۴ پروژه آب و فاضلاب در کهگیلویه و بویراحمد
- 6 مشکل توزیع کود یارانهای در کهگیلویه و بویراحمد مرتفع شد
- 7 کاهش ۱۸ درصدی سرقت در کهگیلویه
- 8 شهرک صنعتی خورشیدی در کهگیلویه و بویراحمد افتتاح می شود
-
مادر شهید ایزدپناه درگذشت+ زمان و مکان مراسم خاکسپاری
-
در ستایش یک انتصاب؛ وقتی افراد در جایگاه شایسته خود قرار میگیرند
-
یاسوج در بنبست ترافیک؛ از غفلت مدیریتی شهرداران دیروز تا ضرورت راهبردهای فردا
-
بعد از ماهها غیبت از افکار عمومی تصویر جدید نادر منتظریان منتشر شد
-
پروژههای بزرگ کهگیلویه و بویراحمد به فاز اجرایی نزدیک شدند؛ صدور مجوزهای ماده ۲۳ «به زودی»
-
مردم آزاری با طعم پدربزرگ و مادربزرگ
-
تایید حکم دو رییس دانشگاههای یاسوج در شورای عالی انقلاب فرهنگی/ حکم «پناهی» و «نوری پور» رسماً تأیید شد
-
ورودی شهر در تصرف ماشینهای سنگین و مسافربرها؛ فرمانداری و شهرداری دهدشت چارهای بیندیشند
-
پیگیری جدی دانشگاه علومپزشکی یاسوج برای اصلاح سهمیه حذفشده کنکور
-
انتقاد تند فعال سیاسی اصلاحطلب از عملکرد وزیر ارتباطات/ محافظهکاری کار شمای جوان نیست!
نظرات ارسالی 2 نظر
فوق العاده
پاسخبسیار عالی بود احسنت
پاسخ