گفت و گوی اَفتونیوز با یک فعال سیاسی - رسانه‌ای؛


وطن‌پرست: دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب بدون حضور نخبگان زیست می‌کنند/ نقش امیرکبیرها، آریوبرزن‌ها و قهرمانان زاگرس در توسعه استان چه بوده است؟

وطن پرست: هنوز مشخص نیست نقش امیرکبیر، آریو برزن، میرشکار، قهرمان زاگرس، مختار، سردار سیاست، افتخار لر و ده‌ها قهرمان دیگر در این استان دقیقا چه بوده است؟

وطن‌پرست: دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب بدون حضور نخبگان زیست می‌کنند/ نقش امیرکبیرها، آریوبرزن‌ها و قهرمانان زاگرس در توسعه استان چه بوده است؟

اَفتونیوز| در روزهای ابتدایی تشکیل دولت چهاردهم و ریاست جمهوری مسعود پزشکیان بحث کابینه و انتخاب وزرا و هئیت دولت، مطابق روال معمول گرم شده است، به تاسی از فضای ملی در سطح استانی نیز این مباحث کمابیش مطرح است، آیا دولت جدید، دولتی  متشکل از افراد و چهره های جدید است یا اینکه مجدد گروه ها و حلقه هایی که در ادوار گذشته، زمام دار امور بوده اند مجدد میدان بروکراسی اداری استان را در  دست خواهند گرفت؟ این پرسش در کنار بسیاری از پرسش های دیگر، در محافل مختلف سیاسی و اجتماعی مطرح اند.

 در این مجال با “جانمحمد وطن پرست” فعال سیاسی و رسانه هم استانی در خصوص پاره ای از این مسائل به گفت و گو نشسته ایم، در این مجال گزیده ای از این گفت و گو را به شرح زیر می‌خوانیم.

نظرتان راجع به بحث جوانگرایی که این سال‌ها مدام روی آن تاکید میشود چیست؟ آیا جوانگرایی راه نجات کشور است؟

وطن پرست: چنین نگاهی کاملا اشتباه و نوعی سطحی نگریست، مگر ریشه بسیاری از مشکلات فعلی عملکرد لشکر مدیران جوان فاقد تخصص و هیجانی یکی دو دهه اول انقلاب نیست؟ تداوم و میزان بالای خسارت مالی و جانی جنگ ۸ ساله نیز ناشی از همین نگاه بود.

شما ببینید به عنوان مثال صادق خرازی جوان ۲۶ ساله دیپلم بدون آشنایی با زبان انگلیسی و آشنایی با حداقل‌های روابط و حقوق بین‌الملل مشاور و همراه وزیر خارجه در سازمان ملل بود و چند هزار جایگاه و مسئولیت در دو دهه اول انقلاب بدون توجه به حداقل‌های شایستگی به جوانان سپرده شده بود.

مگر دولت مرحوم رئیسی (ره) با شعارش جوانگرایی، بخش زیادی از مسئولیت‌ها را به جوانان نسپرده بود اتفاقا بخش اصلی ناکارامدی و ریشه بسیاری از مشکلات و هدر رفت منابع و سوختن برخی فرصت‌ها در دولت مرحوم رئیسی (ره)، تفکر همین جوانان فاقد تخصص، سطحی‌نگر و قدرت‌طلب بود و همه شاهد بودیم بعد از مرگ شهادت گونه و مظلومانه ایشان در حین خدمت و در راه ارزش‌های الهی و انسانی، شاهد لشکر نامزدها و بی‌اخلاقی‌ها در جناح اصول‌گرا بودیم و در انتخابات مشاهده کردیم به دلیل کارنامه ضعیف این جوانان از یک سو و دعواها و بی اخلاقی‌ها برای تخریب یکدیگر از سوی دیگر و هراس مردم از تفکر همین جوانان مردم به اردوگاه پزشکیان ۷۰ ساله پناه بردند.

پس نباید بر سن سال تمرکز کنیم و این نگاه حاصل یک تفکر پیر و فرسوده هست‌. و به جای مدیران جوان باید ما به سراغ مدیریت جوان برویم. مدیریت جوان مدیریتی‌ست مبتنی بر شایسته‌سالاری، شفافیت، نجابت، سلامت روان، خلاقیت، فساد ستیزی، پاسخگویی، اصلاح‌پذیری، اخلاق مداری و تعامل با جهان با حفظ استقلال و تمامیت ارضی بدون توجه به سن سال افراد است در مدیریت جوان به جای اشخاص و سن و سال،  بر اصلاح و تغییر سازکارها، اندیشه‌ها و شاخص‌ها متمرکز میشوند.

کنار زدن افراد سن و سال دار متخصص و با تجربه به نام جوانگرایی موضوع بسیار خطرناکیست مثلا ما دکتر علی ملک حسینی پدر پیوند کبد ایران را کنار بزنیم و جوانی بی تجربه و فاقد تخصص را به نام جوانگرایی جایگزین ایشان کنیم! و دستاورد و کارنامه درخشان بسیاری مدیران پیر دنیا نشان میدهد جوانگرایی شرط توسعه نیست.

چه اندازه انتقاد (بی‌توجهی به جوانان و افراد دیده نشده) نسبت به اصلاح‌طلبان در سطح کشور و استان وارد می‌دانید؟

وطن‌پرست: افراد همیشگی و غالبا با سن و سال زیاد،سال‌هاست به عنوان تصمیم‌گیران اصلاح‌طلبان دستاورد قابل قبولی نداشته‌اند و فامیل گرایی و رفیق بازی بدون توجه به حداقل‌های شایستگی،  به یک فرهنگ در میان بسیاری از تصمیم گیران اصلاح‌طلب در سطح‌ملی  تبدیل شده است و به استان‌ها نیز تسری پیدا کرده است.  اصلاح‌طلبان واقعی اعتقاد دارند باید برای مردم و اصلاح اُمور هزینه داد اما اصلاح‌طلبان ویژه‌خوار و رانتخوار انتظار دارند مردم و نظام و اصلاح‌طلبان چارچوب‌دار هزینه این جماعت سیری‌ناپذیر شوند مثلا در همین استان آدم‌های اطرافشان به آن‌ها انواع لقب‌ها از افتخار زاگرس تا قهرمان لر و.... داده‌اند در حالی محیط زیست استان هر روز دچار یک بحران است هر بخشی ازخاک استان راخواستند جدا کردند هر حجمی از آب استان را طالب شدند انتقال دادند و علی رغم اینکه یکی از ثروتمند‌ترین مناطق جهان را با دارا بودن منابع نفتی و گازی، معادن و منابع طبیعی داریم و در سوی  وسعت و جمعیتمان اندک است؛  در محرومیت دست پا میزنیم و در آسیب‌های اجتماعی مجموعا استان برتر کشوریم؛ دانش‌آموزان این استان باید برای آخر نشدن در امتحانات نهایی تلاش کنند. هنوز مشخص نیست نقش امیرکبیر، آریو برزن، میرشکار، قهرمان زاگرس، مختار، سردار سیاست، افتخار لر و ده‌ها قهرمان دیگر در این استان دقیقا چه بوده است؟

پس بحث میدان دادن به جوانان مطرح نیست بحث این است به کدام جوانان و براساس چه شاخص‌هایی از جوانان استفاده می‌کنند؟ و ارزش‌ها و اولویت‌ بر اساس چه شاخص‌هایی مشخص می‌گردند؟

بخشی از این حلقه‌های تصمیم‌گیر متاسفانه به دلیل تبعیض، رانت، تناقض‌گویی و رفتار رادیکال عامل مهمی برای ‌کاهش مشارکت مردم در انتخابات‌ها بودند در مقابله با داعش، طالبان سال ۷۷ و طالبان فعلی و موضوع مظلومان فلسطین موضع درست و مشخصی نداشتند که در تمامی این موارد رهبری بهترین تصمیم را اتخاذ کرده است.

به تناقضات تصمیم گیرندگان اصلاح‌طلب اشاره داشتید لطفا چند مورد را ذکر کنید؟

وطن‌پرست: تناقضات که در هر دو جریان قابل شمارش نیستند بنده همیشه گفتم ایران سرزمین تناقضات است به عنوان مثال از یک طرف محمدخاتمی را تدارکات چی و بی اختیار  معرفی میکردند و از طرفی شرایط هشت سال دولت خاتمی را درخشان و دستاورد دولت ایشان میدانند و بر سر دیگر دولت‌ها میزنند و مشخص نیست چگونه این دستاوردها حاصل عملکرد یک شخص تدارکات چی و بی اختیار است؟ و  اگر ایشان تدارکات چی بوده چرا هر دوره به اتفاق رفقا در پی رسیدن به همان جایگاه تدارکات‌چی می‌باشند!

در تمام بیانیه‌ها عریض و طویل اصلاح‌طلبان خطاب به حاکمیت مکرر از واژه‌های فساد، رانت، ویژه‌خواری، نقد، آزادی بیان، حمایت از مظلوم، هم اندیشی، شایسته‌سالاری، شفافیت و پاسخگویی، عدالت استفاده میشود اما در کشور یا همین استان کهگیلویه بویراحمد چند درصد از مدیران اصلاح‌طلب به این مسائل باور قلبی و التزام عملی دارند؟البته حلقه‌های اصولگرای  علاوه بر انبوه تناقضات، در همان گفتار نیز بصیرت کافی ندارند.  

یا اصلاح‌طلبان هر جایی از محاسن برجام گفته میشود مدعی هستند برجام خلاقیت و دستاورد دولت روحانی و اصلاح طلبان است و هر جا از معایب برجام گفته میشود میگویند دولت اراده چنین کاری نداشته و برجام ریز به ریز اراده نظام بوده است و مذاکرات قبل از دولت روحانی شروع شده است.

از عدالت آموزشی و آموزش طبقاتی و تعارض منافع تصمیم‌گیران می‌گویند اما خودشان با نادیده گرفتن عدالت آموزشی بزرگترین مدارس غیر دولتی با شهریه فوق نجومی تاسیس کرده‌اند و منافع این افراد در بسیاری از اُمور با منافع مردم به ویژه محرومین و نخبگان و تولید کنندگان جامعه در تعارض است

عملکرد دولت‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا در بحث اعتماد به جوانان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

وطن‌پرست: تقریبا غالب تصمیم‌گیران این دو جریان در کشور و استان شبیه یکدیگر رفتار کرده‌اند حلقه‌های انحصارطلب و تمامیت‌خواهی را به اسم  تصمیم‌گیران اصلاح‌طلب و اصول گرا تشکیل داده‌اند  و در اثر نااگاهی یا به صورت تعمدی مانند غارت به منابع کشور نگاه کرده‌اند و افراد آگاه و دلسوز این حلقه‌ها نیز نتوانسته‌اند حریف این بخش انحصار طلب شوند. در همین استان توجه کنید اکثرا در گفتار  مدرن اما در عمل بسیار سنتی هستند.

اصول گراها علاوه بر دولت‌ها تقریبا با دستگاهای نظارتی، قضایی و دیگر نهادها و سازمان‌ها همسو هستند و از فرصت‌ها شغلی در این نهادها جهت استفاده از جوانان بهره میبرند و پاسخگویی کمتری نیز دارند.

به نظر شما آیا دولت پزشکیان قادر است شرایط جامعه را در راستای میل و خواست مردم تغییر دهد؟

 اگر پزشکیان و تیم ایشان بهترین تیم اجرایی تاریخ جهان هم باشند تنها به اندازه اختیارات قانونی و منابعی که در اختیار دارند می‌توانند  مشکلات را مرتفع کنند سهم بالای دستگاههای نظارتی، قانون‌گذاری، دستگاههای امنیتی، دستگاه‌های قضایی و صدها نهاد و سازمان عریض و طویل دیگر که بخش زیادی از وظایف، اختیارات و منابع و فرصت‌های کشور  را در اختیار دارند نادیده گرفته شده است.

نکته دیگری که باید مد‌نظر قرار بگیرد دستگاهای اجرایی به شدت مستعد فساد و ناکارامدی هستند اما تداوم، گسترش و شدت گرفتن  فساد و ناکارامدی  ریشه در ضعف دستگاههای امنیتی، نظارتی و قضایی دارد یعنی سهم اصلی در کنترل فساد و ناکارمدی دیگر دستگاهها و نهادها می‌باشند.

اصولگرایان در کادر‌سازی موفق‌تر بودند یا اصلاح‌طلبان ؟

وطن‌پرست: کادرسازی به اون شکلی تحت عنوان احزاب و تشکل‌ها در بسیاری از کشورها وجود دارد اینجا وجود ندارد.

در هر دو جریان حلقه‌هایی بدون نظر مردم به ویژه نخبگان و فرهیختگان تشکیل شده است و فقط گاها مشاهده میکنیم خیلی هنر کنند در برخی مسائل بیانیه‌ای صادر می‌کنند نام تشکل‌های خود را هر چند سال یک بار تغییر می‌دهند  منابع و فرصت‌ها را تقسیم میکنند.

منتهی کادرسازی در سطح ملی به اون شکلی مد نظر شماست اصولگراها موفق تر بوده اند اما این پیشتازی به دلیل برتری فکری و برنامه‌ریزی بهتر اصول گراها نسبت به اصلاح‌طلبان نیست.

اصول گراها به دلیل همسویی و فصول مشترک بیشتر با حاکمیت و اشتراکات ایدئولوژی که دارند ناخواسته انسجام بیشتری دارند و از نظر سیاسی و اقتصادی از حمایت بسیار بیشتری برخوردارند. اصلاح‌طلبان تنها زمانی دولت را در اختیار دارند بخشی از فرصت‌ها و منابع را در اختیار دارند اما اصول گراها حتی زمانی دولت در اختیارشان نیست از حمایت بیشتر نهادها، سازمان‌ها و دستگاههای قضایی، امنیتی، نظارتی و موارد دیگری همچون ستاد فرمان، آستان قدس و برخوردارند و امنیت بیشتری نیز دارند.

بخشی از اصلاح‌طلبان حتی به دلیل  بی اختیار خواندن دولت‌ها توسط تصمیم‌گیران اصلاح‌طلب از اصلاح‌طلبی عبور کرده‌اند.

رویش‌های دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا در دو دهه اخیر را تشریح کنید.

وطن‌پرست: رویش‌ها و ریزش‌ها در همه احزاب و جریانات به منافع معنوی و مادی حامیان برمیگردد و یک جنبه سلبی و ایجابی همیشه وجود داشته است.

در جریان اصولگرایی به دلیل پیوند و هم‌پوشانی بیشتر فکری و جریانی با دستگاهها و نهادهای حاکمیت، معمولا بخش قابل توجهی از بدنه جریان به درست یا به اشتباه احساس میکنند بخش قابل قبولی از منافع مادی و معنوی آن‌ها و ملت در این جریان  بهتر تامین میشود یا در آینده تامین خواهد شد.

بخشی از بدنه سلبی دو جریان به این نتیجه رسیده‌اند اصلاح‌ و اصول‌ فقط شعارشان متفاوت است ولی دستاورد هر دو ناکارامدیست و باید به هر دو نه گفت نه از ترس یکی به آغوش دیگری پناه برد.

بخشی از بدنه ایجابی نیز احساس میکنند تصمیم گیران جریان اصلاح‌طلب و اصول‌گرا  نمی‌توانند به مطالبات بدنه و آرمان‌های دو جریان و مطالبات ملت پاسخ مناسبی بدهند! یا کسانی به هر دلیل به این نتیجه رسیدند دولت‌های اصلاح‌طلب یا اصول‌گرا اختیار آنچنانی جهت تغییر وضع موجود ندارند.

به همین خاطر  بخش اصلی پایگاه رای اصولگرایی ایجابی‌ست چون به درست یا اشتباه تصور میکنند منافع معنوی و مادی خود از طریق اصولگرایی بهتر تامین میشود. اما بخش اصلی پایگاه رای اصلاح طلبان جنبه سلبی دارد. در انتخابات اخیر اصلاح‌طلبان  تلاش میکردند مردم را از ترس تفکر جبهه پایداری و اطرافیان به پای صندوق رای بیاورند نه به بهانه کارایی و کارامدی اصلاح‌طلبان و اتفاقا بخش ایجابی رای اقای پزشکیان بیشتر به خاطر حمایت برخی نخبگان مانند محمد فاضلی و کارنامه و شخصیت ایشان  بود. یعنی بخش ایجابی جریان اصلاحات به دلیل خطاهای مکرر، تبعیض،، تناقض‌گویی قابل توجه نبود. شما فکر کنید به جای پزشکیان مثلا جناب آخوندی نامزد بود و تمام تصمیم‌گیران اصلاحات ایشان را حمایت میکردند سرگذشتی احتمالا کمی بهتر از همتی داشت که اتفاقا جناب همتی هم ترک بود اما مث پزشکیان مقبول نبود!البته تفکر رئیسی ۱۴۰۰ مانند تفکر جلیلی ۱۴۰۳ برای مردم ترسناک نبود.

به نظر شما آیا دولت پزشکیان به نظر نخبگان بها می‌دهد؟

وطن‌پرست: امروز کشور دچار یک آسیب جدی هست مثلا اگر یک نخبه شیمی نظری در حوزه سیاسی یا جامعه شناسی داد برای بخشی از مردم فصل الخطاب است در حالی هر نخبه علمی ممکنه درک حداقلی از سیاست و جامعه نداشته باشد. ممکن است طرف نفر اول دکتری علوم سیاسی باشد ده‌ها مقاله نیز داشته باشد اما درک و تحلیل سیاسی بسیار ضعیفی داشته باشد . درک و تحلیل سیاسی ترکیبی از درک و هوش سیاسی طرف، تجربه و سواد سیاسی ست. یعنی شخصی داری درک  و هوش بالای سیاسی است و مسلح به سواد سیاسی و تجربه سیاسی باشد. نه اینکه فکر کنیم هر شخصی در فلان دانشگاه برتر تحصیل کرده است حتما تحلیل‌گر بزرگیست! و یکی از شروط رستگاری هر جامعه، میدان دادن به نخبگان و فرهیختگان با توجه به تخصص و میزان شایستگی این افراد است.

اگر از اوایل انقلاب  تفکرات امثال شهید مصطفی چمران (ره) را نقشه راه قرار میدادند و به  نخبگان و فرهیختگان در کشور بها میدادند امروز شرایط زندگی مردم در داخل کاملا متفاوت و زندگی در ایران آرزوی بسیاری از مردم دنیا بود و به صورت بسیار بهتر و موثرتری می‌توانستیم مدافع مظلومان منطقه و حتی جهان باشیم. اما امروز بسیاری از نخبگان و مستعدین ایران به ابزاری برای  تولید قدرت ابرقدرت‌ها و مافیای جهانی تبدیل شده‌اند و متاسفانه علیرغم تمام ادعاها جهت تقابل با مافیای جهانی، روز به روز شاهد قدرت گرفتن مافیای داخلی و تولید انواع سلطان هستیم و قدرت یا اراده برخورد با همین مافیای داخل را هم نداریم.

دکتر پزشکیان دائما بر وحدت و کنار گذاشتن دعواهای داخلی تاکید داشتند نظر شما در این زمینه چیست؟

وطن‌پرست: امیدواریم ایشان به این موضوع توجه ویژه داشته باشد زیرا وحدت و همدلی ضمن داشتن اختلاف سلایق و تحمل تفاوت‌ها،  پیش نیاز توسعه و مقابله با دشمنان است در طول تاریخ حتی وقتی مردم پشت حکومت‌هایی مانند حکومت صفوی در زمان شاه سلطان حسین یا حکومت یزدگرد سوم ساسانی که مسئولان و  کاملا درگیر فاسد و ظلم و خوش گذارانی بودند را به اشتباه در مقابل بیگانگان خالی کردند توسط بیگانگان به بدترین شکل تحقیر شدند! حکومت جمهوری اسلامی که جای خود دارد و زمین تا آسمان با آن حکومت‌ها تفاوت دارد و حداقل به فرهنگ شهادت طلبی و مقاومت برای دفاع از مظلومین منطقه مسلح است و فضای نقد و نقادی و آزادی بیان اگرچه با آن مدینه فاضله فاصله دارد اما امیدوار کنندست.

اگر این رویه سهم خواهی‌ها، تقابل‌ها، تفرقه‌افکنی‌ها و بی اخلاقی‌ها و بازی در زمین دشمنان و آلت دست نفوذی‌ها قرار گرفتن و فراری دادن نخبگان و فرهیختگان  ادامه پیدا کند شک نکنیم ما هم ممکن است توسط بیگانگان تحقیر شویم و آنگاه خواهیم فهمید وحدت شرط اولیه جهت رستگاری‌ این سرزمین است. نه لجبازی، سهم خواهی و تقابل مردم با یکدیگر؛ نه لجبازی و تقابل مردم با حاکمیت و نه لجبازی و خشونت حاکمیت در مقابل  مردم، دستاوردی جز چند دستگی، عقب ماندگی، فلاکت و در نهایت تحقیر کشور توسط بیگانگان و تاریخ سوزی به جای تاریخ سازی ندارد. 

نظر شما در مورد مجاهدین روز شنبه چیست؟

وطن‌پرست: علی رغم اینکه از خساراتی افراد ناکارامد و چند‌نبش یا افرادی همیشه به گروه پیروز ملحق می‌شوند اگاهیم و با تمام احترام برای دوستان خیر خواهی این واژه را از گذشته قرض گرفتند و برای امروز استفاده کردند مخالف به کار بردن چنین واژه‌ها و برچسب‌ها و خط کشی های بدون معیار و حساب و کتاب هستم که از اول انقلاب تا به امروز خسارت‌های غیر قابل جبرانی به انقلاب و کشور زده است.

بر اساس چه معیاری ما مجاهدین روز شنبه را از اون ۵۰ درصدی در انتخابات شرکت نکردند و حتی این ۵۰ شرکت کردند تشخیص بدیم؟

مگر آقای پزشکیان قول نداد که از همه افراد شایسته ولو مخالف و به خصوص ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند استفاده کند؟ و قول داد به ملت دروغ نگوید

تفکر پایداری هر اندازه خطرناک باشد دوستانی در انتخابات حضور داشتند چه هزینه‌های قابل توجهی دادند که همه خودشون مجاهد میدانند؟ حتی غالب دوستانی براشون در ستادها حکم صادر شد کاملاً غیر فعال بودند.

بخشی از همین افراد شرکت کننده در انتخابات که حالا خودشون مجاهد واقعی میدانند   با کارنامه مردود و بدون تخصص امروز با لابی و رابطه بازی، فشار و التماس و گدایی در پی تصاحب کرسی‌های شرکت‌های اقتصادی،  وزارت نفت، وزارت صمت، وزارت کار و رفاه  و ...هستند. در استان‌ها و شهرستانان نیز ا چنین افرادی را در یک سطح پایین‌تر داریم

چگونه کرسی‌های فرهنگی و آموزشی و کرسی‌هایی که باید برای مردم هزینه داد اینقد مشتری ندارند؟

اگر محور مقاومت یک وزارت خونه بود چند نفر از این مدیران و حلقه‌های تصمیم‌گیر اصلاح طلب و اصول گرا طالب حضور بودند؟

چرا برخی مجاهدین فاقد تخصص  در پی چند وزارتخانه و سازمان و کرسی‌هایی هستند که نیازمند تخصص‌های متفاوتند؟

حتی بحث سهم دادن مساوی به اقلیت‌ها و اقوام از اساس اشتباه و مستعد یک مرزبندی  و تفرقه افکنی خطرناک است که کم کم  در سطوح پایین‌تر به درون اقوام و اقلیت‌ها، استان‌ها و شهرستان تسری پیدا میکند و با پرررنگ شدن بسیاری از مرزها،  هر فامیل، بخش، طایف و ...مطالبه تقسیم مساوی مناصب هستند.

از اول انقلاب در اثر مرزبندی و دو قطبی سازی‌هایی شبیه انقلابی_ غیر انقلابی، ولایی _ غیر ولایی، جبهه حق_ جبهه باطل، با تقوا_ بی تقوا بدون مشخص بودن معیارها، چه خیانت‌ها و خسارت‌هایی به ملت تحمیل شده؟ مرزبندی‌هایی که حد و حدودشان را گروهای سیاسی مشخص کردند.

نفوذی‌ها، ناکارامدان، فاسدان و ناآگاهان چقد با این واژه‌ها بهترین فرزندان این کشور از جمله شهید مصطفی چمران را ترور شخصیت کرده‌اند؟

واقعا شخصیت‌بی‌نظیری مانند شهید چمران که شبیه ایشان را حداقل در این ۴۵ سال نداشته‌ایم  بی تقوا بود؟ لیبرال بود؟ غرب زده بود؟ آمریکایی بود؟ غیر انقلابی بود؟

تفرقه افکنی و ترور شخصیت‌های نخبه و فرهیخته خود یکی از پروژه‌های مهم نفوذ در کشور است نفوذی‌هایی که غالبا برای امنیت بالا، هزینه کمتر، نفوذ بیشتر، پاسخگویی کمتر و موثر بودن، غالبا پشت شعارهای مذهبی و همین تندروی‌ها پنهان میشوند تا بتوانند راحت تا بالاترین جایگاهها و گروههای تصمیم‌گیر نفوذ کنند پروژه‌های خویش را پیش ببرند.

شایسته سالاری، شفافیت و پاسخگویی حداکثری بدون توجه به اقلیت‌ها، اقوام و ارتباطات فامیلی و رفاقتی و جریانی نسخه درمان بسیاری از این دردها ست.



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 6 نظر

  • 1 حمید اندرخور 1403/5/15 9:48:56

    تحلیل بسیار عالی و دقیق از جوانی با خرد و فعال در حوزه ی رسانه انشاالله از توانایی و تحلیل های این جوان در حوزه های مختلف استفاده شود.

    پاسخ
  • 2 نیک 1403/5/13 20:19:8

    جناب وطن پرست عزیز شما همون نخبگانی هستید که با حذف حاج روشنفکر از این استان رونمایی شدید فرصت تجلی وشکوفایی پیداکردید و دست به قلم شدید. افتخار بزرگی نصیب این استان شده حذف ندای وحدت نخبه کش.

    پاسخ
  • 3 آریا 1403/5/13 16:41:47

    عالی بود، متأسفانه تو موضوع جوان‌گرایی از لحاظ کمی تو برخی از دولت‌ها شاهد استفاده هستیم، اما همیشه کمیت بر کیفیت یه سبقت عجیب داشته و جوانان نخبه کمتر مورد استفاده قرار گرفته‌اند، جوان‌گرایی زیر سایه رفیق بازی و فامیل سالاری گم شده و همون پیر و پاتال‌های مسئول امروز که از قضا خود اغلب نتیجه عدم توجه به نخبگان و شایسته سالاری هست همون نسخه‌ای که خودشان رو به صندلی رسونده دارن ازش استفاده می‌کنند و اوضاع اسفناک امروز ما در اغلب موارد نتیجه همین موضوع هست. تو موضوع میدون دادن به جوانان متأسفانه گروه اصولگرا بیشتر به سمت پخمه پروری رفتند و یه عده وراج، حراف و متأسفانه هتاک پست گرفتند.

    پاسخ
  • 4 F22 raptor 1403/5/13 13:45:35

    سلام تئورسین کم نظیر و اهل قلم. بسیار عالی مباحث را موشکافی کردین، متاسفانه فضای بی درو پیکر اجازه به تفکر جوانی داده نخواهد شد. زبان منتقد بریده خواهد شد. افرادی که قبلا در اریکه قدرت بودند اکنون در حال رایزنی برای تغییرات هستند. بانیان وضع اسفناک موجودی که خباثت، تنگ نظری و ناکارآمدی آنها اظهر من شمس است.

    پاسخ
  • 5 مجید 1403/5/13 11:42:44

    گپ شَق و حساب استان درگیر مشکلات شب روز مردم تا کمر خم میشن برای چاپلوسی این قهرمانان پوشالی

    پاسخ
  • 6 الوند 1403/5/13 11:41:27

    افران عالی بود

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها