یادداشت مخاطبان؛


«مرگ خودخواسته» به مثابه واقعیت اجتماعی

ما باید با واقعیتهای اجتماعی درگیر باشیم، نه با تفکرات آرزومندانه، و نیز واقعیت های اجتماعی را باید با واقعیت های اجتماعی تبیین کرد.

«مرگ خودخواسته» به مثابه واقعیت اجتماعی

افتونیوز| ما باید با واقعیتهای اجتماعی درگیر باشیم، نه با تفکرات آرزومندانه، و نیز واقعیت های اجتماعی را باید با واقعیت های اجتماعی تبیین کرد. در این روش تأکید بر فرآیندهای زیربنایی است که بر رفتار افراد تا حدی مستقل از اراده ی آنها اثر می گذارد و فرآیندها یا باورها ما را به جهت خاصی می کشانند، انتخاب های ما را محدود می کنند، و شاید گاهی ما را مجبور به کاری می کنند. کم هستند افرادی که بتوانند در مقابلِ، مثلاً، جنگی وطن پرستانه مقاومت کنند و کم هستند کسانی که به اختیار و اراده خود بیکار شوند به استثنای یک مورد بسیار محدود جهت پر کردن ورقه ی تقاضای حقوق بیکاری. جامعه به روش های گوناگون خود را بر ما تحمیل می نماید؛ به هر صورت ممکن که آن را تصور کنیم، در هر حال، جامعه آنجاست و بر ما تأثیر می گذارد. برخلاف این واقعیت که ممکن است خودکشی را کنشی فردی بدانیم، خودکشی واقعیت اجتماعی است. میزان خودکشی ثبات قابل توجهی را نشان می دهد، و تغییرات آن در طی زمان و از جامعه ای به جامعه ای نظام مند است. واقعیت اجتماعی معیارهایی دارد؛ ۱-بیرونی بودن آن، ۲- اجباری و تحمیلی بودن آن.

اجباری که در اینجا از آن صحبت می شود با اجباری که، مثلاً، ممکن است ما را از ارتکاب قتل منع کند متفاوت است؛ این اجبار «جریان اجتماعی» است که فرد را به سوی کنشی خاص می کشاند. بنابراین ما درباره «جریان خودکشی زا» که در هر جامعه ای موجود است و همه ما در معرض آن هستیم، صحبت می کنیم. عامل تعیین کننده را، یعنی آن واقعیت اجتماعی که بر نیروی این جریان خودکشی زا در جامعه حاکم است، می توان به بهترین وجه شک و نیروی انسجام اجتماعی جامعه نامید.

در همین رابطه امیل دورکیمِ جامعه شناس، چهار نوع خودکشی را که مربوط به درجات و اَشکال انسجام است شناسایی می کند که دو جفت از دو سویه ی مخالف یک طیف می باشد. قوی ترین جریان های خودکشی زا در جوامع امروزی دو جریانی هستند که باعث ایجاد خودکشی ناهنجارانه و خودکشی خودخواهانه می شوند. خودکشی ناهنجارانه زمانی رخ می دهد که قواعد و قوانین حاکم بر حیات اجتماعی عقیم می ماند و انسان ها رها می شوند نمی دانند که چگونه باید عمل کنند، یا جه جیز درست و شایسته است؛ اغلب در دوره های تغییرات سریع اجتماعی چنین حالتی پیش می آید و در حیات فردی منعکس می گردد، احتمالاً از رهگذر به دست آوردن یا از دست دادن ناگهانی ثروت. تقریباً همیشه دوره ای کوتاه یا طولانی از نابهنجاری هنگام گسستنِ رابطه ای صمیمی و طولانی وجود دارد، و خودکشی کردن در چنین شرایطی دور از ذهن نیست. به هر حال، نکته مهم درباره فقدان نسبی انسجام اجتماعی است، یعنی موقعیتی که مردم نمی دانند که چه کنند زیرا که قواعد قدیم دیگر به کار نمی آیند، و قوانین جدید روشنی وجود ندارد.

در سویه ی مقابل این طیف موقعیتی را داریم که قواعد اجتماعی و یا هنجارها بسیار قوی هستند و به شدت اعمال می شوند- مانند موقعی که بیوه ای هندی مجبور می شود خودش را در توده ی هیزم مخصوص آتش زدن جسد شوهر مرده اش بیندازد(این مراسم را ساتی می گویند). دورکیم این نوع خودکشی را تقدیرگرایانه می نامد.

خودکشی خودخواهانه امری است که کمتر به درجه انسجام اجتماعی بستگی دارد تا به نوع آن. استدلال بر این است که ما به دو روش در جامعه انسجام می یابیم. یک روش این است که ما به صورت افراد همانند و دارای ایده هایی از یک نوع مشترک در جامعه انسجام می یابیم- اهمیت در آن چیزی است که ما با اطرافیانمان در آن سهیم هستیم. یکی از گونه های مفرط آن در جامعه ی مدرن ارتش بود، و در اینجاست که ما نمونه هایی از آنچه دورکیم خودکشی نوع دوستانه می نامید- یعنی به خطر انداختن حیات خود برای نجات دیگری- می بینیم. روش دیگر انسجام هنگامی پیش می آید که ما همچون افرادی که مسئول سرنوشت فردی خود و کنش های خود هستند، و نه همچون افرادِ دارای ویژگی های مشترک، در جامعه انسجام می یابیم. این روش آنطور که به نظر می آید، تقسیم جامعه نیست، بلکه برای همبستگی اجتماعی مسئولیت بیشتری را برای فرد قائل است، و استدلال این است که در چنین جامعه ای فرد حمایت جمعی را که ممکن است در انواع دیگر جامعه دریافت کند، دریافت نمی کند و نسبت به انزوا و خودکشی آسیب پذیرتر است.

در جامعه ی مذهبی، سنتی و قبیله ایِ ما خودکشی یک گناه است(خودکشی از گناهان کبیره است و در دین مبین اسلام به شدت محکوم شده و خداوند در قرآن کریم آن را نهی و نکوهش کرده است. قرآن در آیه ۲۹ سوره نساء می فرماید:

وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکمْ رَحِیماً وَ مَنْ یفْعَلْ ذلِک عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِیهِ ناراً وَ کانَ ذلِک عَلَی اللَّهِ یسِیراً )، و معمولاً خانواده ها، طوایف و عُرف جامعه راغب نیست که مرگ را خودکشی ثبت کنند، باید درصد پایین تری از خودکشی را انتظار داشته باشیم، امّا شاهد آن هستیم در کمتر از دو ماه در شهر کوچک لنده چند مورد خودکشی موفق اتفاق افتاده است که نیازمند تشکیل تیم های پژوهشی و بررسی های میدانی به صورت عمیق، به دور از تحلیل های سطحی و غیرمفید است.

حمید عزیزی 



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها