درود بر استاد علی خرم ...دهدشت بعد از جنگ تحمیلی دولت وقت قرار شد شهرهای جنگ‌زده وکم توسعه ..اباد شوند ...اول دهه هفتاد اقای موحد نماینده شهر کهکیلویه ب مرکزیت دهدشت شدند ..وبه قول خودش نماینده سوگلی دولت وقت ب رباست جمهوری مرحوم رفسنجانی بودند ...اولین اقدام جلوگیری از احداث سد کلات ومالرو قلمداد کردن جاده دهدشت و جلیل یاسوج کاری کردند که دهدشت در بن بست قرار گیرد .....شغل بیشتر مردم استان کشاورزی و دامداری است که ایشان با گماردن نبروی های رانت خوار در راس کشاورزی استان وشهرستان ..کشاورزی شهرستان را نابود کردند ..در سال هشتاد کلنگ پتروشیمی را زدند وقول هزار روزه دادند ک پتروشیمی دهدشت الان جولانگاه برادرحقوق نجومی بگیر ..و هم خطی های خودش است که نذاشتند یک تحصیل کرده فقیر سر کار برن..در خود شهر دهدشت با زیرکی خاص تمام شهرداران را منصوب میکزدند ک در زمان ریاست جمهوری اقای خاتمی شورایی کردن وانتصاب شهرداری ها توسط اعضای شورا تصویب شد و ایشان هم در انتخاب اعضای شورا وووو ثلاث و بویراحمد کردن شوراها دخالت مستقیم داشتند ..حتی فرماندار دولت اصلاحات در شهر دهدشت با اختلاف بین کاندبد های اصلاحات راه را برای موحد هموار و رانت خودش را میگرفت .....دخالت در مسکن شهرسازی و شهرداری ها باعث شده ک شهر دهدشت ب مرده شهر تبدیل شود ...اگر سخنرانی رئیس جمهور وقت در استادیوم دهدشت نبود ک مردم از دست وی ب تنک امده بودند ودر استادیوم دهدشت بسوی موحد گوجه وکفش پرت نمیکردند هنوز دو جاده اصلی دهدشت احداث نشده بود و هنوز برای رفتن ب یاسوج میبایست از جاده باشت باوی واستان فارس ب یاسوج میرفتند مردم این شهر ..دهدشت و شهرستان های تازه تاسیس توابع انتخابات مجلس سال ۱۴۰۲ که ایشان هیچ رای نداشت مثل سابق با رانت استاندار معاون سیاسی و فرمانداران باز رانت وارد مجلس شدند ....دهدشت را موحد ویران کرد ...مردم هیچ وقت ب ایشان رای ندادند وایشان انکار مامور شده بود که دهدشت را ویران کند .گچساران را هشت سال تاج کردون اباد کرد رونق کار داد ب مردم شهرستان ...سه دوره دونماینده از این شهرستان ب مجلس رفتنذ بعد از منفک از گچساران که دو جاده اصلی دهدست ب یاسوج به اصفهان را بنا کردند وشهر را از بن بست نجات دادند وگرنه هنوز باید از همان جاده باشت مبرفتند یاسوج وشیراز.... اقای موحد .........با شهر دهدشت چکار کردید .....

بدرستی فرهنگ هرجامعه ای نشعت گرفته ازقوانین ومقرراتی که درحاکمیت آن جامعه درسطح کلی کشو ور،برمردم حاکمیت میکند،درچنین شهرهایی که حاکمیت ازآن بیخبراست،دامنگیرش،همه مسائل بزهکاری وعدم امنیت،واردشدن قوانین ومقررات که درراستای خرافه پذیری وبراحتی تن دادن به این قوانین هرجامعه ای رابه ورطه نابودی واضمحلال میکشاند،دهدشت،یا (ده دشت)که شامل ده دشت دهدشت شمالی،جنوبی،شرقی، وغربی،دشت سوق،دشت چرام،دشت لنده،دشت کلاچو دشت فیلگاه،که بدرستی میتواندتولیدات کشاورزی نه تنهااستان بلکه استان‌های همجوارراتغذیه کندولی به علت عدم توجه مسئولین مربوطه شهردهدشت داردمانندگذشته،کلگه کهنه دیگردرکنارهمان خرابه ها پدیدارمیشود.اگرچه جاده پاتاوه دهدشت نقطه امیدی به مردم دهدشت داده اماعدم توجه به تامین آب کشاورزی مردمی که میتوانستند،زندگی روزانه خودراباکشاورزی ودرآمد حاصل ازآن راپیشه خودسازندمتاسفانه تاکنون اقدامی صورت نگرفته وامیدوآرزورادرکشاورزان این ده دشت به یاس مبدل کرده ((من ازبیگانگان هرگز نه نالم،،که هرچه کروبامن آشناکرد))چهل ساله که مردم کهگیلویه با وعده و عید دل خوش کرده اند،به ساختن سد،امادریغ ازشنیدن یک وعده امیدوارکننده علاوه برعدم توجه به خودشهردهدشت،بزرگترین معضل درکهگیلویه نبود(( سد)) است که دوس مارون وخیرآبادهرکدام ازده کیلومتری آن میگذرندولی دشت‌های، دهدشت خشک ودیم حسرت یک جرعه آب دارد...بدینوسیله ازمسیولین ذیربط بخصوص،ریاست محترم جمهور، نمایندگان محترم استان،وزارتخانه های، نیرو،جهادکشاورزی، غیره ندای مردم کهگیلویه رابشنوند که درروزقیامت، همه این مسئولین باید،جوابگوی مردم کهگیلویه باشند..بادرودبه همه خدمتگزاران راستین جمهوری اسلامی 1403/8/10