-
روایت های شیرین تا تلخ نماینده محترم مردم شریف گچساران و باشت جناب حاج غلامرضا تاج گردون با اصلاحاتی ها در پانزده سال گذشته!
سید سعادت حسینپور -
روایت های شیرین تا تلخ نماینده محترم مردم شریف گچساران و باشت جناب حاج غلامرضا تاج گردون با اصلاحاتی ها در پانزده سال گذشته!
سید سعادت حسینپور -
روپوش آبی قدیمی
علی ضامنی پور -
هشت مارس و جامعه مردسالار ایران
یادداشت مخاطبان -
جهانبانو؛ گوهری نایاب که فروغ امید را در دلها میافروخت
سهیلا نیکاقبالی -
کاش "ظریفی" در کهگیلویه و بویراحمد پیدا شود!
یادداشت مخاطبان -
نقدی کوتاه و حاشیهای برکتاب "رضا شاه" دکتر زیباکلام
سید ساعد حسینی -
تحریم دکتر اسدروز توسط آمریکا، خدمت در پایانههای نفتی ادامه دارد
احمد آرام -
راهبرد توسعه محور "رحمانی" در کهگیلویه و بویراحمد
رحمت الله قیصری -
اعتیاد به مواد مخدر و جمله معروف "همین یه باره! "
شکوفه عصاره
روایت های شیرین تا تلخ نماینده محترم مردم شریف گچساران و باشت جناب حاج غلامرضا تاج گردون با اصلاحاتی ها در پانزده سال گذشته!
سیدسعادت حسینپور در یادداشتی نوشت:

افتونیوز| سیدسعادت حسینپور در یادداشتی نوشت:
روایت های شیرین تا تلخ نماینده محترم مردم شریف گچساران و باشت جناب حاج غلامرضا تاج گردون با اصلاحاتی ها در پانزده سال گذشته ،داستان هایی که هنوز صفحات پایانی آن نوشته نشده است. اما هرچه که در پانزده سال گذشته بین آنها گذاشته ،انگار امروز واقعا بدنبال انتقام آن روزها و زدن او هستند. از ظواهر امر پیداست جدایی که اتفاق افتاده اما آنطور که باید هنوز پژواک صدایش را عموم مردم نشنیدند
اگر از من بپرسند چه تحلیلی درمورد رفتار متقابل دولت و نماینده محترم شهر و دیارمان جناب حاج غلامرضا تاج گردون با دولت وفاق دارید ، میگویم هنوز پیش بینی در مورد آن سخت است اما با این فرمان بخواهند پیش بروند، روز به روز از هم دورتر می شوند.
از شواهد و قرائن اینچنین بر می آید که دیگر خبری از جولان و یکه تازی جناب آقای حاج غلامرضا تاج گردون همانند آنچه که در دولت اعتدال روحانی داشتند در این دولت حتی در سطح مرکز استان نمی بینیم..
شاید این کم مهری و بی توجهی به نماینده محترم چند دلیل مهم داشته باشد که بخشی اندک برای ما پیدا و بخشی عظیم ممکن است پوشیده باشد .
اما اگر بنا باشد دلایلی برای آن بر اساس آنچه پیداست بیان شود باید گفت در درجه اول ، الیگارشی اصلاح طلبان خیلی وقت است که جناب آقای تاج گردون را دیگر اصلاح طلب نمی دانند و به باور من و بعضی از شنیده این قلم خط قرمز در درجه اول توسط فرد شماره یک اصلاحات جناب آقای سید محمد خاتمی بر روی اسم ایشان کشیده شده است ، کما اینکه همه ایران مشاهده کردند بغیر از یکی دو نفر از جریان اصلاحات آن هم بواسطه و علل دوستی و همکار بودن ، وقتی اعتبارنامه ایشان در مجلس گذشته رد شد همه سکوت توأم با رضایت داشتند در حالی که این کار درست یا غلط از نظر من ، بخشی از باور اصلاح طلبان بود که قانون را لااقل در شعار هم شده فصل الخطاب می دانستند.و این اتفاق در نوع خودش در دو سه دهه گذشته بی بدیل بود. طوری شد صدای رسانه های آمریکا و انگلیس و اپوزسیون خارج نشین در آمد ، اما صدایی از اصلاح طلبی در ایران در نیامد.
دلابل این دوری و جدایی نماینده محترم گچساران و باشت از این جریان اصلاحات می توان در اشکال و موارد رفتار متقابل ایشان و این جریان جستجو کرد.
من آغاز این جدایی را نمی دانم از کی بوده ، اما می توانم با توجه به آنچه دیدنی بوده و قابل تحلیل است چند تا از این دلایل بیان کنم .
سال هشتاد و هشت جناب آقای تاج گردون تا زمانی که آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی در چهارچوب قانون عمل می کردند ،از آنها حمایت کرد ،اما بعد از قانون گریزی آنها اندک اندک فاصله خود را با این جریان زیادتر کرد و در سال نود از انگشت شمارهای جریان اصلاح طلب بود که از فیلتر شورای نگهبان عبور و راهی مجلس تماما اصولگرا شد.
( من این به نقل مضمون از یکی از تندروهای اصلاح طلبان خدمت شما این عرض می کنم ،از نظر طیف تندرو اصلاحات به کسی اصلاح طلب می گویند که در این کشور تقی به توقی خورد و هنوز ده نفر جمع نشدند اصلاح طلب واقعی باید جلوی درب خانه اش دستگیر شود. خوب جناب آقای تاج گردون در حوادث که منجر به فتنه شد نه تنها حمایتی از سران اصلاحات که فتنه گران خوانده می شدند نکردند و نه تنها دستگیر نشد ، بلکه از نظر اصلاح طلبان پاداش هم گرفت و راهی مجلس شد. و من این را سنگ بنای آغاز راه این جدایی آنها از هم دیده ام .
در زمان نمایندگی در مجلس نهم که اصلاح طلبان شناسنامه دار به اندازه انگشتان دو دست به خورده بیشتر بودند احتمال دارد توقعات پیدا و پنهانی از ایشان سران الیگارشی اصلاح طلبان داشتند که ممکن است یا نخواسته یا نتوانسته آنها را برآورده سازد .
نزدیکی ایشان به جریان اصولگرا بخصوص طیف لاریجانی باعث امتیازاتی برای او در مجلس نهم شد که تا معاون کمیسیون بودجه و تلفیق پیش رفت ، هم این مسوولیت برای او شیرین آمد ، هم برای او و جریان احتمالا موجبات بی اعتمادی و دوری بیشتر پیش آمد .
این نزدیکی جناب آقای تاج گردون به جریان اصولگرا و خاص به سپاه و سرداران ذی نفوذ آن موجب شد که ایشان در گعده ها و محافل دوستان آنها یا نرود یا دعوت نشود یا اگر هم جایی درجه دوم و سوم بنا بر ضرورتی دعوت می شد ، آنچه در دل داشتند به علت بی اعتمادی به ایشان عیان نمی کردند .چرا که او را فردی دو جانبه و چه بسا نفوذی می دیدند.
رسیدیم به سال نود و دو و انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان برای موفقیت کاندیداتوری عارف را ریسک بزرگی برای موفقیت در تصاحب کاخ پاستور می دیدند، لذا با اصرار و خواهش از جناب آقای عارف درخواست کردند که به نفع آقای روحانی کنار بکشد و و به اصطلاح رحم خود را اجاره دهند ،و در عوض آنها هم سعی می کنند لطف و محبت او را جای دیگر جبران کنند.
شیخ حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی سید محمد خاتمی بود در شعار ها در حوزه داخلی که دم از آزادی های سیاسی و اجتماعی می زدند که شعار و نردبان اصلاح طلبان برای بالا رفتن از دیوار مردم در چند دهه گذشته بوده است و در سیاست خارجی که متهورانه تر از شخص سید محمد خاتمی عمل می کرد طوری که من از بعضی منابع غیر رسمی شنیدم که سید محمد خاتمی در گعده دوستانه اصلاح طلبان اعتراف می کرد من جرأت روحانی در بعضی از این قضایا نداشتم ،شیخ حسن کاندیدای جریان اصلاح طلبان شد . و با همکاری علی اکبر ولایتی و سکوت و عدم حمایت دکتر احمدی نژاد از سایر کاندیداها با اختلاف صد و اندی رای توانست انتخابات را در دور اول ببرد تا اتفاقات سال هشتاد و چهار برای جریان اصلاحات پیش نیاید.
نماینده محترم شهر و دیارما که دوستی دیرینه ای با شیخ داشت و همین طور بلندپروازی های شیخ که نیاز ضروری به مجلسی داشت که کمتر از پانزده نفر اصلاح طلب داشت و اتفاقا گل سر سبد و دارای جایگاه آنها حاج غلامرضا تاج گردون بود موجب شد ارتباطی دو سویه و محکم بین دولت اعتدال و نماینده قصه ما پدید آید. به نحوی که در استان کهگیلویه و بویراحمد اگر یک بویراحمدی یا کهگیلویه ای هم مسؤولیت می گرفت عموم مردم نمی گفتند : که آقای زارع حمایت کردند یا آقای بزرگواری. بلکه می گفتند از کانال تاج گردون فلان بویراحمدی یا کهگیلویه ای منصب گرفته و برای حضور بچه های باشت و گچساران هم یکی از بی نظیرترین دوران ها بود و بنظرم چندان هم بی راه نمی گفتند.
انتخابات مجلس شورای اسلامی دور دهم در سال نود و چهار فرا رسید اصولگرایان و اصلاحطلبان در تهران تا شهرستان ها لیست می دادند و کاندیدای خود را معرفی می کردند. اما حوزه گچساران و باشت متفاوت از ایران بود ، و جناب آقای تاج گردون بنا به دلایلی که خارج از حوصله این بحث است باتوجه به اینکه آگاه بودند پیروز بلامنازع این انتخابات هستند نمیخواستند که ریز پرچم اصلاحات بروند که آنها در خیال واهی باور کنند تاج گردون از کوپن آنها پیروز میدان شده و بار دیگر او را رام و مطیع خود می کنند، اما آنها غافل از این بودند که حاج غلامرضا تاج گردون هم از لحاظ ژنتیکی سیاست بخشی از مغز و گوشت و پوست و استخوانش است هم بیشتر از دو دهه مسؤولیت کلان داشتنش بقول سیاستمداران آنقدر دیگر مار خورده بود تا افعی شده بود ، و توانایی این را داشت که بعنوان یک سیاستمدار کهنه کار با کارت های دست خودش مستقل و تاثیرگذار بازی کند.(اصلاحات نام اورا در لیست خود قرار داد اما او در میتینگ های خود کوچکترین اشاره ای به این جریان نکرد ، چرا که آگاه بود رویش که ندارد ممکن بود موجبات ریزش هم برایش داشته باشد.)
برسیم به روزهایی که ااختلاف نظر بین الیگارشی اصلاح طلبان و شخص آقای تاج گردون علنی تر شد و دیگر نمی شد مثل گذشته برای دو طرف اصول و اصلاح بازی کند و این اختلاف نظر اندک اندک میشد ادعا کرد نهالی بود که سر بر آورده و داشت تبدیل به دشمنی پیدا می شد.
با شروع مجلس دهم مشخص شد که بر خلاف سه مجلس گذشته اصلاح طلبان زیادی به مجلس راه یافته اند. و این جریان زودتر از سایر گروه ها استارات تشکیل فراکسیون خود را به نام فراکسیون امید با یکصد و پنج نماینده زدند. درست است که محمدعلی وکیلی هم استانی مان هم جز هییت رییسه آن با رای سایر اشخاص فراکسیون انتخاب شد اما منتخب مردم تهران بود و از قضای روزگار تهرانی ها اجازه نداده بودند هیچ شهرستانی در جمع هییت رییسه قرار گیرد که همین احتمالا بعداً سبب خیر برای آقای تاج گردون در شد .
اما در این بین تنها شهرستانی که موفق شد عضو هییت رییسه فراکسیون شود جناب آقای تاج گردون بودند که با فراکسیونی ۱۰۵ نفری با انتخاب محمدرضا عارف بعنوان رییس فراکسیون کار خود را آغاز کردند.
درست است اکثریت مجلس دست اصولگرایان بود ، اما آنها هم اختلافات درون گروهی خود را داشتند که شاید کسی چون غلامرضا تاج گردون که من به او سلطان لابی ایران می گویم ، اگر همه توان و نبوغ خود را برای ریاست عارف بر مجلس می گذاشتند شاید می توانست عارف را بر کرسی ریاست مجلس بنشاند تا هم تقدیر و تشکر از او توسط اصلاح طلبان برای کنار کشیدنش به نفع روحانی صورت گرفته باشد هم اصلاح طلبان چیزی شبیه به انتخابات ششم و دولت اصلاحات خاتمی بوجود آورند. اما اراده نماینده ما بر موضوعی دیگر بود .حالا یا از اعتقاد و باورش که تجمیع مجلس و دولت در دست اصلاح طلبان را یک خطر برای نظام می دید یا بر اساس منابع شخصی و منطقه ای و رفیق بازی و حزب و گروه برای خود ساختن.
وقتی اصول و اصلاح و ولایی هرکدام بدنبال تشکیل فراکسیون خود بودند ، به شکل خزنده و در اندک زمانی کوتاه فراکسیون دیگری شکل گرفت که همه فراکسیون های مجلس را به حاشیه برد که بر مبنای اقلیم جغرافیایی و قومیت گرایی شکل گرفته بود ، و مغز متفکر آن کسی نبود جز حاج غلامرضا تاج گردون ، که نمی خواست یک نماینده ساده یا بله قربان گوی محض الیگارشی اصلاح و اصول باشد ، اومد برای اصول و اصلاح خط و نشان کشید که ریاست مجلس را می خواهید باید سهم من و فراکسیون م را بدهید..
بیشتر از همه فراکسیون امید از تشکیل فراکسیون زاگرس نشینان عصبانی و متضرر شدند ، چون از ۱۰۵ پنج عضو فراکسیون هشتاد نفر آنها زاگرس نشین بودند که باور داشتند پشت دست غلامرضا تاج گردون بازی کنند برای منافع خودشان و حوزه انتخابیه شان مثمر ثمر تر است از پشت دست عارف و فراکسیون امید بازی کردن خواهد بود ، کما اینکه بعدها در تقسیم کمیسیون ها ، فراکسیون زاگرس نشینان گوی سبقت از سایر فراکسیون ها بخصوص در کمیسیون های مالی و انرژی ربود. ( و من باوجود اختلاف نظر هایی که با آقای تاج گردون دارم و این سخن را ربط مستقیمی به تحلیل نمی بینم ، نمی توانم برای این اقدام شایسته آقای تاج گردون ایستاده دست نزنم ، و در این جا بود تهرانی شاید برای اولین بار فهمیدند نباید نگاه از بالا به پایین به شهرستانی ها بخصوص قومیت های با اصالت عرب و ترک و کرد و لر داشته باشند)
عارف از طرف فراکسیون امید به امید جذب آرا مستقل و بیزاری شدیدی که در بین اقلیت طیف اصولگرایان احتمالا به رهبری حاج یابایی نسبت به علی لاریجانی وجود داشت امیدوار بود که بر کرسی مجلس تکیه زند اما یه اتفاق عجیب افتاد، نه تنها هیچ مستقل و اصولگرایی به عارف رای نداده بود بلکه از فراکسیون ۱۰۵ رأیی امید ۱۰۳ نفر رای داده بودند. آرا بشکل مخفی بود و کسی نفهمید آن دو نفر چه کسانی بودند که بجای عارف به اردشیر لاریجانی رأی دادند ، اما بودند عده ای از اصلاح طلبان که انگشت اشاره را بنا به دلایلی که بعدا روی داد بسمت حاج غلامرضا تاج نشانه می گرفتند .
و جناب آقای تاج گردون را اندک اندک از خود دور می کردند و ابایی نداشتند که بگویند : غلامرضا تاج گردون یک اصول گرای طلب معتدل است که در تیم علی لاریجانی است و برای او بازی می کند.
در مجلس دهم و آغاز دولت دوم روحانی اتفاقاتی افتاد که در جاهایی عملا جناب آقای تاج و فراکسیون امید نقش بازی کردن را کنار گذاشتند و روبروی هم قرار گرفتند.
اوج اختلاف با شروع کابینه دوازدهم یعنی دولت دوم روحانی بین غلامرضا تاج گردون و اصلاح طلبان آغاز شد ،
فراکسیون اصلاح طلبان بنا نداشتند که به جهرمی وزیر ارتباطات رأی اعتماد بدهد و با عدم رای فراکسیون امید آقای جهرمی شانسی برای قبولی نداشتند . اما قبلا گفته شد که هشتاد درصد این فراکسیون اصلاح طلبان هم آنهایی بودند که عضو فراکسیون زاگرس نشینان بودند و که تاج گردون با دور زدن اصلاح طلبان و رای زاگرس نشینان جهرمی را وزیر ارتباطات کرد.(این نقل قول از بعضی از اصلاحاتی است)
اما این پایان کار نبود بلکه آغازی برای هرچه دور شدن حاج غلامرضا تاج گردون از این جریان بود.
در مجلس دهم غلامرضا تاج گردون یکی از عوامل محرک و کسانی بود که استیضاح سه وزیر شناسنامه دار اصلاح طلب دولت اعتدال یعنی ربیعی و حجتی و آخوندی کلید زد و آنها را از دولت بیرون انداخت و اصلاح طلبان از استیضاح تا عزل یکی از دو سه نفر اصلی و محرک عزل وزرا را جناب آقای تاج گردون می دانند.
بدبینی و سوءظن اصلاح طلبان به همین جا ختم نشد ، اکثریت اصلاح طلبان معتقد بودند که آقای تاج گردون برآمده از لیست امید و.به اعتبار اصلاح طلبان در سال نود و چهار راهی مجلس شده بود ، اما آنچنان به علی لاریجانی نزدیک شده بود و از اوامر او تبعیت می کند که انگار سالیان سال با هم همگام و همفکر بوده اند.
و برویم سراغ پرده آخر اتفاقات دهه نود که موجب دوری هرچه بیشتر حاج غلامرضا تاج گردون و جریان اصلاحات شد.
خیلی از همشهریان را می بینم وقتی سالروز نهم دی ماه و تظاهرات نمادین برای تبری از فتنه گران می شود ، چپ و راست سراغ حاج غلامرضا تاج گردون را میگیرند. ایشان هم ثابت کرده بخواهد بپیچاند بزرگان اصلاحات این کشور چند مرتبه فتیله پیچ زده ، پیچوندن چند سایت و خبرگزاری محلی که دیگر برایش محلی از اعراب ندارد ، مثلاً روز نهم دی ماه استوری می آمد بیرون خیابان لیننگراد مسکو قبل از جلسه با کمیسیون مالی دومای روسیه ، یا جلسه با سرداران فلانی و فلانی و امیران ارتش .(شکل جا خالی دادن قانونی و مقبول خواستم عرض کنم وگرنه شاید اصلا خیابان لنینگراد مسکو اصلا ندیده باشد)
اما بریم سراغ پیچوندن اصلاح طلبان ،معمولا آن سال ها عموم اصلاح طلبان الیگارشی عید یا مناسبتی پیش می آمد، دید و بازدیدی و دور هم نشینی باهم داشتند اما غلامرضا تاج گردون هر ساله به بهانه های مختلف دست اونها را هم در حنا می گذاشت ، اون هم دیدار با رهبر اصلاح طلبان سید محمد خاتمی بود. نماینده عزیز شهر ما نه فقط نهم دی ما اصولگرایان هر سال می پیچید بلکه هر عید برای دیدار نوروزی رییس جریان اصلاحات و دیگر دوستانش هم
می پیچید و به دیدارش نمی رفت . (یه عید قول داده بود برود ،نمی دونم آخرش رفت یا نه، گفتم بنویسم مدیون نشم)
و نکته پایانی قسمت آخر
امروز اگر مشاهده
می کنید که آن اقتدار دهه نود را نماینده محترم شهر و دیارمان مثل دهه نود ندارند، ، آنچنان که شایسته و آوازه نام اوست حتی در سطح مرکز استان دیده نمی شود و یا نمی تواند مهره چینی کند ،این سریالی است که ده سال در گفتار و رفتار و کردار نماینده محترم مان و جریان اصلاحات پشت آن پنهان است، و با گوش خود شنیده ام صدق و کذبش مدیون گوینده اش ،تیم هایی از جبهه اصلاحات از استان تا مرکز ایران تهران تشکیل و وظیفه روزانه آنها این است شخصی از طرف نماینده بخواهد مسوولیت بگیرد برایش مانع تراشی کنند، در حوزه عمران و آبادانی به اصطلاح آنقدر او را بدوانند تا خسته شود تا تلافی آنچه را که باور دارند حاج غلامرضا تاج گردون بر سرشان در دهه گذشته آورده تلافی کنند.
امروز تصمیمات اجرایی دولت از کانال عارف ، مشورتی از طرف ربیعی و معنوی از فیلتر سید محمد خاتمی می گذرد که آنها را نه مخالف جناب آقای تاج گردون بلکه دشمن ایشان می دانم.
و یقینا اگر روزی از من مشورتی بخواهد در سطح همین بضاعت اندک اما با گرفتن اجرت و پاداشی که حالا مادی یا معنوی باشد در خدمت او برای عمران و آبادانی شهر و دیارمان تا برای خیز برداشتن برای جایگاه های بالاتری در سطح خواهم بود ، اینکه چرا نرخ تعیین می کنم به آن نیاز دارم باید بگم خیر ،اما باور دارم اشخاص مشاوره مفتی چندان توجهی نمی کند.و این را از درون خانه از کسانی که از یک گوشت و خون هستیم آموخته ام که برای آنطرف تر نرخ تعیین می کنم.
در پایان
حاج غلامرضا تاج گردون نهال زاگرس نشینان را هشت سال پیش کاشت ، اما من واقعا با وجود اختلاف نظرهای داخل آبادی تا ملی که با ایشان داشتم و دارم ، دوست داشتم او میوه این درخت فراکسیون زاگرس نشینان را بجای دکتر پزشکیان بچیند ، و این را در تنها دیدار دو نفری که سال ها پیش باهم داشتیم به او گفتم ،اما یا ذهنش خسته بود نگرفت چی گفتم ، یا واقعا خودش ان سال ها دوست داشت بجای فرمانده کل سپاهان ایران ،فرمانده سپاه پاسداران گچساران باشد.(مثال مسجد سلیمان ی است با اندکی تغییر)
امیدوارم بدون کوچکترین حب و بغض یا جانب دارانه نگری و یا از سر احساس چیزی ننوشته باشم. و اگر نماینده محترم نقد ها را وارد می دانند طرحی نو بر اندازند .
ممنون از حسن توجه و حوصله و بردباری شما عزیزان دل
یا حق
مخلص تک تک شما سید سعادتالله حسینپور
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 انفجار یک منزل مسکونی در یاسوج
- 2 توزیع گوشت قربانی با عنوان میهمانی مادر در گچساران
- 3 تاکید جدی استاندار بر حمایت از متقاضییان سرمایه گذار در بخش کشاورزی
- 4 میزان مصرف گاز در کهگیلویه وبویراحمد رو به افزایش است
- 5 رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج: شایعترین نوع سرطان در استان سرطان سینه است
- 6 کتاب تصویری «پلنگ ایرانی در دنا» رونمایی شد
- 7 استاندار : راهکار مقابله با اعتیاد باید مبتنی بر کنترل و کاهش تقاضای مصرف مواد مخدر باشد
- 8 بذرکاری در ۸۰ هکتار از اراضی ملی کهگیلویه وبویراحمد
-
انتصابهای جدید در علومپزشکی استان
-
سرپرست جدید خبرگزاری فارس در کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
-
بانوی اصلاح طلب سرپرست دانشگاه علوم پزشکی استان شد
-
تصاویر ضیافت افطاری تاجگردون در تهران/+ غایبان چه کسانی بودند؟!
-
نگرانی از برخی قوانین دست و پاگیر در ورزش
-
کهگیلویه و بویراحمد تنها استان بدون میدان میوه و ترهبار در کشور
-
عملیات حفاری تا پایان تعطیلات نوروزی در شهرهای استان ممنوع است
-
اختصاص ۱۰۰ میلیارد تومان به مجتمع فرهنگی هنری یاسوج
-
کاهش ۵۰ درصدی بارندگیها/ وضعیت سدها چگونه است؟
-
بهکارگیری اتباع خارجی در کهگیلویه و بویراحمد ممنوع شد
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!