وقتی وفاداری استاندار به دولت قربانی روابط و رفاقت‌های پشت پرده می‌شود»

چرا بخش مهمی از سرنوشت یک منطقه باید به دست کسی سپرده شود که صلاحیت لازم را ندارد، فقط چون فامیل فلان مسئول است یا در محفل دوستانه‌ی خاصی عضویت دارد

 وقتی وفاداری استاندار به دولت قربانی روابط و رفاقت‌های پشت پرده می‌شود»

هر دم از این باغ بری می‌رسد؛ تازه‌تر از تازه بری می‌رسد!

نقدی بر یک انتصاب غیرکارشناسی در استانداری کهگیلویه و بویراحمد

 

وقتی شایسته‌سالاری به حاشیه می‌رود و جای خود را به روابط محفلی، بده‌بستان‌های سیاسی و رفاقت‌های جناحی می‌دهد، باید منتظر بود که قطار توسعه در ایستگاه رکود متوقف شود.

 

در تازه‌ترین حلقه از زنجیره تصمیمات قابل‌تأمل استاندار کهگیلویه و بویراحمد، مهدی خادمی، فردی که در گذشته از مخالفان گفتمانی دولت چهاردهم بوده و پیش‌تر نیز تلاش‌هایی برای انتصاب او در دولت مرحوم رئیسی بی‌نتیجه مانده بود، این بار توسط آقای یداله رحمانی به‌عنوان بخشدار سرفاریاب منصوب شد.

 

این انتصاب در حالی صورت گرفته که نه‌تنها هیچ ضرورتی در این وضعیت حساس کشور برای تغییر بخشدار احساس نمی‌شد، بلکه خادمی فاقد هرگونه تجربه‌ی مدیریتی اجرایی است و عمدتاً سابقه‌ای در حد منشی دفتر داشته است.

 

جالب‌تر آن‌که علی‌اکبر فرهنگی‌نسب، مدیرکل سیاسی و انتخابات استانداری، که در دولت قبل هم مسئول برگزاری مراسم تودیع و معارفه سرفاریاب بود، بار دیگر در همان جایگاه و همان نقش ظاهر شد؛ گویی این جابجایی‌ها نه تغییر مدیریت، بلکه چرخش در یک حلقه‌ی بسته از روابط قدیمی‌ است.

---

آیا وفاداری گفتمانی به دولت، ارزشی دارد؟

 

این پرسش بی‌پاسخ می‌ماند که: چگونه فردی که با گفتمان دولت دکتر پزشکیان زاویه داشته و در قامت منتقد ظاهر شده، امروز به‌راحتی در حلقه انتصابات دولت جای می‌گیرد؟ اگر حمایت، باور و همسویی با دولت ارزشی ندارد، پس تکلیف سرمایه سیاسی دولت چیست؟

چنین اقداماتی چیزی نیست جز نافرمانی خاموش از رای ملت.

 

---

 

مردم چه پیامی می‌گیرند؟

 

وقتی در استانی مملو از نیروی انسانی توانمند و تحصیل‌کرده، افرادی صرفاً به‌واسطه نسبت و رابطه، نه تخصص و تجربه، به مسئولیت می‌رسند، پیام روشنی به جامعه داده می‌شود:

"در این استان، دانایی و توانایی شرط نیست؛ کافی است رابطه داشته باشی."

 

این نوع انتصابات، نه‌تنها باعث تضعیف روحیه جوانان نخبه و وفادار به دولت می‌شود، بلکه اعتماد عمومی به عدالت در تقسیم فرصت‌ها را به‌شدت مخدوش می‌کند.

---

آزمون و خطا با آینده مردم؟

 

بخشدار جدید، به‌اعتراف نزدیکانش، بدون سابقه‌ی اجرایی قابل اعتناست و مجبور است در آغاز کار، بر اساس آزمون‌وخطا حرکت کند.

بخشدار پیشین هم نیز که از بدنه وزارت کشور نبود و سابقه‌ای در حوزه مدیریت اجرایی نداشت، صرفاً یک معلم بود که طی دوره‌ی خدمتش، به‌مرور با فضای بخشداری و فرمانداری آشناتر شد. اما تجربه همان دوره نیز نشان داد که آزمون‌وخطا، پرهزینه و زمان‌بر است. پس چرا بار دیگر همان مسیر اشتباه تکرار می‌شود و فردی بی‌تجربه را بر مسئولیتی خطیر می‌گمارند؟

 

آیا مسئولیت اجرایی، جایگاه کارآموزی‌ست؟

چرا بخش مهمی از سرنوشت یک منطقه باید به دست کسی سپرده شود که صلاحیت لازم را ندارد، فقط چون فامیل فلان مسئول است یا در محفل دوستانه‌ی خاصی عضویت دارد؟

---

پایان سخن: اعتماد عمومی، قربانی بعدی این بازی‌هاست

 

در شرایط بحرانی امروز، که کشور با تهدیدات خارجی و چالش‌های داخلی مواجه است، نیازمند تصمیماتی هستیم که به استحکام ساختارهای اجرایی، کارآمدی مدیران و بازسازی سرمایه اجتماعی منجر شود.

اما افسوس که در برخی استانداری‌ها، همچون کهگیلویه و بویراحمد، این قطار در ریل معکوس حرکت می‌کند.

 

آقای استاندار!

مسئولیت، امانت است؛ نه سهم‌الارث دوستانه.

با شایسته‌گزینی می‌توان اعتماد مردم را جلب کرد، نه با گماردن دوستان و آشنایان در مناصب خطیر.



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 حقیقت 1404/4/3 23:13:36

    سلام انصافا در این دولت ظلم زیادی به شهرستان چرام شد، انتصابات بسیار ضعیف توسط استاندار عملا دولت را در شهرستان چرام بی اعتبار کرد، فرماندار بسیار ضعیف و الان بخشدار ناتوان سرفاریاب... شاید دولت پزشکیان خودش هم میدونه تک دوره ای خواهد بود!

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها