موحد؟ هاشمی؟ یا هر دو؟!

موحد؟ هاشمی؟ یا هر دو؟!

(پیش از ورود به بحث،ذکر این نکته ضروریست که این نوشتار به حال حاضر و وضع فعلی می پردازد.و قصد ورود به بحث تلخ رد صلاحیت ها را که مانع ورود غالب اصلاح طلبان را به مجلس سد نمود ندارد.لذا گزینه چهار که هیچکدام نباشد استفاده نشده است)

چندی پیش برای حل مساله ای در بنیاد تعاون ناجا،آن هنگام که همه تلاش ها بی ثمر مانده بود،راهی جز توسل به نماینده شهرستان نیافتم.دوستی مراجعه به نماینده فعلی -جناب هاشمی پور-را پیشنهاد کرد،که او فعلا بر کرسی است و سمبه اش پر زور.دوست دیگر اما نماینده اسبق- جناب موحد- را که ایشان از ارتباطات بی شماری برخوردار است.

و البته کسی نماینده دور پیش کهگیلویه را پیشنهاد نداد.

توفیق شد در یک روز هر دو بزرگوار را ملاقات نمودم.که ذکر شرح ماوقع چاشنی این نوشتار شد.ابتدا به ساختمان بهارستان رفتم.چهره های آشنای همشهریان را به تعدد می شد دید.پس از طی سختی های ورود،شامل تحویل وسایل در صفی طولانی و عبور از دالانهای مختلف به ساختمان ملاقات نمایندگان وارد شدم.شکرخدا نام بنده را دوستی در نوبت قرار داده بود ازلحاظ ردیف نوبت در اوایل لیست قرار داشت.اما نفر انتهای لیست عدد ۱۴۰ را در کنار داشت.صد و چهل نفر برای ملاقات در یک روز کاری،که بخاطر شرکت نماینده محترم در مراسم تشییع آتش نشانان، عملا بخشی از وقت اداری هم گذشته بود.در آن فاصله بخاطر نبود جا در اتاق،سالن و حتی جلوی اتاق نمایندگان دیگر شهرستانها،راهی جز پرسه زدن در سالن آن طبقه و سایر طبقات نیافتم.با دقتی که لازمه نوشتن گزارش باشد راهروها را می پیمودم و به نام و عکس نمایندگان بر درب اتاق ها نگاهی می انداختم. آنگاه به تعداد مراجعین آن روز نمایندگان.

پس از گشتن در چهارطبقه و گذشتن از مقابل اتاق دهها نماینده نتیجه زیر بدست آمد((تعداد کل مراجعین همه نمایندگان آن ساختمان،برابر بود با حدود سه چهارم تعداد نام نوشتگان برای ملاقات نماینده کهگیلویه در آن روز)).هر چند تعدادی از نمایندگان آنروز ملاقات نداشتند،یا اصولا برنامه ای برای ملاقات درمجلس ندارند.اما هر جور حساب می کردم این رکورد داری کهگیلویه،که حتی ظاهرا از دو حوزه گچساران و بویراحمد هم پیشی گرفته قابل تامل است و باید تحلیل شود.

اگر قایل به توسعه نیافتگی کهگیلویه باشیم،و ریشه را در محرومیت تنها بدانیم،بایستی شاهد ازدحام جلو دفتر نمایندگان لرستان،سیستان و بلوچستان و ایلام هم می بودیم.پس علل دیگری هم دارد.

پس از دیداری کوتاه و اخذ یک«سفارش نامه»بخاطر اضطراری بودن مساله باصطلاح محکم کاری و با اطلاع از ملاقات عمومی جناب موحد،راهی دفتر ایشان شدم.

آنجا هم وضع به همین قرار بود.از همان پیاده روی خیابان بهشتی،تا راهروهای ساختمان و پشت درب دفتر می شد شهروندان کهگیلویه و سایر شهرستانها را دید.برخورد همسایگان دفتر هم گویای ناراضایتی از مراجعات فراوان و احیانا پرسیدن آدرس داشت.درون دفتر هم که به تعداد صندلی ها نشسته و عده ای ایستاده.لیست آن دفتر هم گویای دهها ملاقات تا آن ساعت بود.و جالب اینکه خیلی ها مثل من،در یک روز هردو را ملاقات می کردند.و اینرا خود موحد هم در حین بحث با یکی از مراجعان به زبان آورد.

باری،حکایت دردهای گوناگون مردم دیاریست که وقتی بیدار شدند که سیل مهاجرت از شهرشان،سرمایه و نیروی انسانی شان را با خود برده بود.تا الان سیل مراجعه شان به نمایندهای فعلی و سابق و اسبق تنها روزنه امیدشان باشد.یکی در پی شغلی برای خویش بر در می کوبد،هر چه باشد و هرجا باشد و با هر درآمدی.یکی از ورشکستگی روی سوی متنفذین آورده آن یکی در پی انتقال فرزند دلبندش به پادگانی در حوالی زادگاه.

اینجا با دو شخصیت ذی نفوذ مواجهیم.یکی کارگشایی را در جمیع نهادها و ادارات و وزارتخانه ها هنر خود می داند.دیگری مدعی است کوهی از تجربه انجام پروژه های راه سازی و خطوط لوله و عمران را از قرارگاه باخود دارد.چاشنی رقابت انتخاباتی این دو مرد در هفت اسفند گذشته همین ها بود.پاسخ به این پرسش که«کهگیلویه امروز،به کدام نسخه بهبود می یابد،»نیازمند ساعت ها بحث و بررسی و نوشتن است.اما همین قدر بدانیم که اگر کهگیلویه در دهه هفتاد و هشتاد، که نه طوفان های سوء مدیریت ایران در بدین سان در نوردیده بود و نه سایه شوم تحریم قد اقتصاد را خمیده کرده بود،زیرساخت ها و پروژه های عظیم را بخود دیده بود،شاید امروز اهالی آن دیار بجای وعده ای ماهی،هر یک ماهی گیری زبردست می بود،بی منت بنده ای روزی از خدا طلب می کرد.

ولی دریغ و درد که فرصت سوزی های آن سالها،متصل شد به عصر نماینده سابق جناب بزرگواری، که همه هنرش در سالهای نفت صد و پنجاه دلاری در دو مشت گره کرده اش خلاصه می شد و بس!!و هشت سال طلایی هم بی هیچ ترقی از سر کهگیلویه گذشت تا شهروندانش فرار را بر قرار ترجیح دهند.

امروز اما دریافتم که گویا جدا کردن باشندگان کهگیلویه از شیر «کارگشایی»که از دهه هفتاد جناب موحد در دهانشان گذاشت،نه سخت،بل امری محال است.چنانکه آموخته اند پیش و بیش از امید به درگاه خدا،به امید بندگان پرنفوذ و توانایش سراغ کار و بار می روند.

سوال اساسی عنوان نوشتار اینجا دوباره جای طرح دارد((موحد؟هاشمی پور؟یا هردو؟))

شاید در نگاه آغازین ؛گزینه سه!!تبسم برلب نشاند که این دو آیا مانعه الجمع نیستند؟در نگاه اول با توجه سهم فعلی نمایندگی در کهگیلویه که یک نفر است،،آری!

اما اگر بفرض با افزایش سهمیه کرسی نمایندگی کهگیلویه به دونفر شاید به یکباره خون تازه ای در رگان کم خون این دیار وارد شود.آنچنانکه سابقا کهگیلویه و گچساران هم مشترکا یک نماینده داشتند بعد با افزایش جمعیت سهمیه به دونفر افزایش یافت.حال اگر بخواهیم بهتر مطلب دیده شود،باید تصور کنیم که امروز هم گچساران و کهگیلویه فقط یک سهمیه می داشتند.و یا تعداد نمایندگان چهارمحال و بختیاری که با وجود جمعیت تقریبا برابر با استان ما،دو نماینده بیش از ما دارند.

در صورت افزایش سهمیه و در شرایطی که تیغ بران رد صلاحیت ها عملا راه را بر طیف عظیمی از سرمایه های انسانی کشور بسته است،شاید بتوان با دو بال بهتر حرکت کرد.

هر چند وظیفه اصلی نمایندگان قانونگذاری عنوان شده اما از آنجاکه کهگیلویه امروز حکایت دیگری دارد که نوعی تقابل میان(توسعه پایدار)و (کارگشایی) قرار دارد،لذاست که باید امیدوار بود در آینده درصورت افزایش سهمیه شاهد دو نماینده باشیم تا دست کم یکی با جریان عمومی غالب کشور که اثبات شده اصلاحات و اعتدال است همسو شود.آن دومی هم یا به کارگشایی بپردازد و یا توسعه گرا باشد،و اگر متصف به هردو خصوصیت باشد که فبها و نعمت!

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 24 نظر

  • 1 زرین 1395/11/30 7:46:52

    در پاسخ به آ.ب گرامی بنده مطلب فوق را در مقام یک روزنامه نگار آزاد نوشتم ولاغیر.تعریف و تمجدیدی در کار نیست. اینم عرض کنم. اولا که دوخط اول یادداشت در واقع پرچم یادداشت و نویسنده است. اما عزیزان قطعا می دانید تا زمانی که در کشور سیستم نظارت بر انتخابات این است، و در این استان هم قوم گرایی مهم ترین ملاک انتخاب است ما در کهگیلویه شاهد همین وضعیم.پس نمی شود واقعیت موجود را منکر شد.باید آنرا پذیرفت و بعد آنراذنقد کرد به امید بهبود عملکرد این عزیزان شد.

    پاسخ
  • 2 زرین 1395/11/30 7:41:23

    با سپاس از همه مخاطبان جان فکر کردم لازمه چندسطری پاسخ عرض کنم.سید مصطفی عزیز اگه دوست سی ساله خودم باشند که بعیده بنویسند(برای چدر غاز نویسنده شویم.)مگر بنده پول می گیرم که بنویسم؟ عزیزم،بنده سابقا که این گوشی نبود،هزینه تایپ یادداشت هایم را هم خودم می پرداختم.حالا پول بگیرم؟؟؟؟؟ اگر دنبال ((نون نوشتن))بودم که باید جای دیگر چیز دیگر می نوشتم

    پاسخ
  • 3 آ،ب 1395/11/28 11:14:11

    آقای زرین از دوستان هزینه داده جریان هست،شاید کسی در استان به اندازه آقای زرین هزینه نداده باشه،ولی از زرین بعید بود این دو نماینده را این جوری تعریفشون بده، عجیب!

    پاسخ
  • 4 معصومه 1395/11/28 10:22:15

    بی الهام  گپ مفت نزن تاجگردون برا استان از قدرتش هزینه میکنه و در کنار استاندار بودجه میاره اونوقت انتظار داری نیروهاش دیده نشه دوم اینکه این آمار دروغ را از کجا آوردی مشک آنست که ببوید همیشه سادات حرف اول را تو اصلاحات زده اند سوم هر وقت اصلاحات حاکم شده ساداتی ها تو استان مدیرکل و معاون شدند اتفاقا در این دوره که دکتر خادمی استاندار شد سهمشان کم شد چهارم جمعیتشان تو استان بعد از تامرادی اوله تو دهدشت هم که معلومه البته اگه تو کشور را در نظر بگیریم از تامرادی بیشتر میشه پنجم ساداتی اینقدر متفکر هست که اصولگراهاش هم همانند اصلاح طلبانش حرف اول را بزنند ششم ساداتی در کهگیلویه و بویراحمد همیشه حامی اصلاحات بوده این چیزی است ‌که سید باقر موسوی  زارعی بهرامی ماندنی پور تاجگردون و استاد تمام مان منطقيان بارها به آن صحه گذاشته اند البته بزرگواری ها  هم از ترفند بویراحمد در در دوم استفاده کردند و  دور اولی هم به دستور محمودخان منطقیان عزیز و دوست داشتنی به راستاد رای دادیم  الهام خا

    پاسخ
  • 5 الهام 1395/11/28 8:53:59

    معصومه خانم،دست استاندار برای باشتی ها،و سادات امام زاده علی نمک نداره که همه آنهارا یا مدیرکل کرده یا گذاشته سر کار،نه برای مردم استان نمک نداره،2 استاندار فقط با سادات امام زاده علی و غلام تاجگردون،و نوچه هاش صادق هست،3 کجا طایفش اصلاحاتی است،مگه یادتون نیست 100سادات امام زاده علی به بزرگواری جبهه پایداری رای دادند،کسانی که به جبهه پایداری رای،دیگه اصلاح طلب نیستند،بلکه منفعت طلب هستند،4در استان ک،ب زمان انتخابات ناطقی نوری اول شد،در دوره هاشمی،هم احمدی نژاد اول شد،دوره روحانی،این رضایی بود که اول شد،فقط تعداد خیلی کمی در استان هستند که تفکری رای می دهند،5 اگثر احزاب اصولگرا دبیران کل یا اعضاء آنها سادات امام زاده علی هستند،از جمله دانشی ها و حزب متلفه،6 طایفش داخل دهدشت بزرگ نه استان،ویاسوج،در یاسوج خیلی خیلی کوچک هستید، به مدرک دانشگاه آزاد می گوید تحصیل کرده، واقعا خنده دار، استاندار هیچ اعتقادی به اصلاحات ندارد،عملکرد ان این نشان می دهد

    پاسخ
  • 6 پوربهشت 1395/11/28 1:13:19

    دایی ول کنید دیگه ای گپل  مفته پوس پیاز من ای گپل  نی.....

    پاسخ
  • 7 معصومه 1395/11/28 0:53:9

    آخ سی استاندار که دستش نمک نداره  ببینید که چه کسانی انتقاد به استاندار میکنند بنده ی خدا جرم استاندار صادق بودنشه  جرمش اینه که طایفه اش ۸۰ درصد اصلاحاتی و طرفدار خاتمی روحانی هاشمی میرحسین بودند  جرمش اینه که طایفه اش بزرگترین و تحصیلاتی ترین هستند و تو چشم میایند  والله خنده داره خخخخخخخخخ

    پاسخ
  • 8 جلالی 1395/11/28 0:45:3

    والله تا یاد دارم الان ۵۲سالمه هیچ نمایندی کار سی دهدشت نکه اولیش هم بهرم  تاجگردون بی که مثل ایسنی عدل هاشمی هم قسم ول ایخه آخر هم مثل موحد صد کارخونه سی خشو فامیللش من کرج و شمال درست کرد و ایسو هم غلامه بس جلو ظاهر من مردمی هم باش بده.... خرزو زرین تو هم بره بخه صبح تی عدل پسین تی موحد 

    پاسخ
  • 9 یعقوبی 1395/11/27 17:51:8

    درد کهگیلویه فقر نیست،درد کهگیلویه فرهنگ است،فقر فرهنگی که باعث بانی ان نماینده های محترم،موحد،و بزرگواری بود

    پاسخ
  • 10 خانم ریاحی 1395/11/27 17:43:16

    آقای زرین باید یه کم ترس رها می کردی و به واقعیت می پرداختی،خودت می دونی حاج  آقا موحد،و حاج اقا بزرگواری با راه انداختن قوم گرایی و فامیل باری چی بر سر کهگیلویه آوردند،استاندار هم قوم گرایی را تکمیل کرد

    پاسخ
  • 11 تقویان 1395/11/27 13:34:6

    دیگه ولش کنید بنده خدا را  یه چیزی گفت فکر کرد الان به به و چه چه براش میکنید لطفا دیگه کشش ندید شاید زرین بعدا یه خاطره‌ای قشنگ از این دو نیروی ذی نفوذ !!! برامون تعریف کنه خخخخ

    پاسخ
  • 12 عزیزی 1395/11/27 11:39:6

    خانم کاظمی درود علت عدم توسعه را باید در تفکراتی جستجو کرد که صبحانه را نزد جناب مهندس ، ناهار را پیش آغاز و شام را هم احتمالا تو جلسات نافرجام اصلاحات نوش میل می فرمایند بابا از این گزارشات و داستانها خسته ایم آقای زرین  اگه خواستی بنویسی مثل استاد منطقیان بنویس...

    پاسخ
  • 13 سید مصطفی 1395/11/27 11:14:10

    آقای زرین بدبختی و فلاکت این کشور به خاطر امثال همین به قول شما  دو شخصیت ذی نفوذ یکی راهگشا در تمامی ادارات و نهادها و ....و دیگری کوله باری از تجربه و عمران و لوله و قرارگاه و ....است تا امثال این ها را تو کشور داریم پیشرفت ماکو توسعه ماکو عدالت ماکو ...و تا امثال من و جنابعالی برای نعوذ بالله چندرغازی میشویم محقق و نویسنده باید که کهگیلویه خالی از سکنه بشه و این بزرگواران نیز در خفا به ریش ما بخندند و بگویند خدایا شکر که جعلت پیروان ما را من الحمقی...سید مصطفی 

    پاسخ
  • 14 محسن 1395/11/27 11:1:16

    اتهام نزنید به آقایان ززنجانی و رحیمیان خیلی ها تو همین انتخابات هفت اسفند تو همین کهگیلویه دست رحیمیان را از پشت بستند و اکنون برای تتمه کاراشون به تهران میروند صبح بهارستان ظهر بهشتی...مگر خلاف چیه؟؟؟

    پاسخ
  • 15 کشاورز 1395/11/27 10:48:22

    جناب نویسنده من با آقای واقع بین کاملا موافقم آخر بزرگوار شما حلوا می خورید میگید  شیرین نیست ما که تو دل شما نیومدیم مطالعه ی متن  شما میگه که شما مروج قهقرایی و عقب گرد هستید تو را خدا نبش قبر نکنید بزارید...یک  فراز شاید فقهی باشه که  میگه    کلمه حق یراد  بها الباطل شما دنبال هرچه بودید به قول معروف مطالبت بدآموزی داشت لطفا راههای غلط و اشتباه گذشته را قصه و رمان نکنید من حامی بزرگواری نیستم و نخواهم بود ازش بدم هم میاد ( تفکری )اما همین یک قلم دست گرمی جاده های کشور را میشد قبلا هم انجام داد و سبب خیر و برکت و شادی و اشتغال گردید صف توریستی و ایاب و ذهاب فصول سال بخصوص  ایام عید و تابستان به سمت سرفاریاب و سادات و دیلگون و بابکان و دمه و طسوج و دم چنار و سرچنار  و زی زی و زنگوا و نهایتا یاسوج بسی بهتر و شیرین تر از صف های کذایی در تهران و ....است 

    پاسخ
  • 16 سهیلا،کاظمی 1395/11/27 8:40:29

    علت توسعه نیافتگی مردم کهگیلویه خود مردم هستند،خودمردم هستند که سرنوشت خود را تعیین می کنند،رای دادن مردم کهگیلویه به هاشمی یعنی رای دادن به موحد،و بزرگواری،باعث توسعه نیافتگی کهگیلویه هم همین سه نفر بودند،البته شاید بگویند هاشمی چند ماه شروع کرده، باید کمی بگذرد بعد قضاوت کرد،ولی از همین حالا می گویم هاشمی با موحد،و بزرگواری فرقی ندارد،یعنی بدبختی برای کهگیلویه،

    پاسخ
  • 17 فاطمی زاده 1395/11/27 8:25:43

    از شما بعید بود جناب زرین خوب بود به جای تعریف از دو نماینده اصولگرا،عملکرد آنها را که کهگیلویه را به این روز انداختند می نوشتید

    پاسخ
  • 18 تحلیل صبح 1395/11/27 7:58:14

    نمره کامنت ها بیست  نمره متن یاداشتی صفر  .! دوست عزیز نویسنده دنبال چی بودی بدآموزی مطلبت معرکه بود با جناب واقع بین موافقم

    پاسخ
  • 19 زرین 1395/11/27 7:52:42

    جناب واقع بین سلام کاش اندکی واقع بین تر بودید.البته به شما آموخته اند که مشکل کشور امثال بنده اند و اینرا کاری نمی شود کرد.درس اساتید شماست شاید. در ثانی آنانکه می شناسند می دانند بنده تا چه حد بدنبال رانت و امتیاز تضییع حق دیگران بوده یا نبوده ام.مشکلی بود در بنیاد تعاون ناجا،بنده داشتم مجبور میشدم چندین ملیون تومن جریمه فردی مجهول المکان را بخاطر حل مساله خودم می پرداختم که از انصاف بدور بود.و نوعی دادخواهی بردم خدمت آقایان.همین جناب شیخ در مورد آقای بزرگواری اگر همه هنر ایشان را افتتاح چندکیلومتر جاده سادات به سرفاریاب می دانید،که این هنر چندانی نیست.در آن سالها من بخش زیادی از کشور را گشتم،در غالب استان ها پروژه های راهسازی عظیمی در دست بود که جاده سادات دست گرمی شان هم نبود. بنده هیچ جای نوشته ام ننوشتم معیار  و ملاک من برای یک نماینده در وهله اول برخورداری از یک انتخابات آزاد با نطارتی بیطرفانه است،که منجر شود به گزینش نیروهایی با تخصص بالا،که تخصصشان تعهد ایجاد کند،نه که از فیلتر شورا بگذرند،بعد بشوند نادر قاضی پور صاحب الفاظ رکیک یا آن اکثریت که از زنجانی ها  و رحیمی هاپول گرفتند.

    پاسخ
  • 20 آفتاب پرست 1395/11/27 0:32:53

    پیام  متن .... و .... و یا ......؟  شما :  عقب ماندگی  تهجر  قوم گرایی   دادن یک سد دیگر و یا ... به خوزستان  لیست انتظار   رواج قاچاق و اعتیاد  سیل بازنشسته ها به سمت اشتغال و هجوم جوانان به سمت کلگه کهنه ها

    پاسخ
  • 21 ناشناس 1395/11/27 0:12:11

    صفات ............. چیه ؟؟ عجب تحلیلی ! حیف وقتو   دستو  چشمو   مغزو   که صرف نوشتن ای نوشته شد !!! بار آموزشی صفر صفر صفر

    پاسخ
  • 22 مار ماهی 1395/11/26 23:53:48

    تو کهگیلویه کم نداشتیم امثال دو گانه سوزها را!!!!!! 

    پاسخ
  • 23 ارسلان 1395/11/26 23:31:41

    راه نجات تجویز اصلاحعتدلی و تکنوکراتی شد! :)

    پاسخ
  • 24 واقع بین 1395/11/26 23:27:33

    دوست عزیز با مطالعه ی دلنوشته ات و بیان برخی عبارات که خواسته  و یا ناخواسته  بر زبان راندید معلومه که مشکل اساسی جامعه ی ما امثال خود شما هستید زیرا خواسته ی شما و نیازتان اگر به حق بود پس باید از مجرای حقیقت بگذرد و پیگیری شود هرچند که فکر کنید به اصطلاح ممکنه حق تان ضایع گردد و اگر هم ناحق بود و دنبال تضییع حق دیگران بوده آید و یا دیگران را وادار به خلاف نموده آید که این هم جرمی نابخشودنی و خیانتی بزرگ است ! دوست عزیز نمایندگان استان ما از بهرام تاجگردون تا نماینده ی اسبق و سابق و فعلی هیچگاه دنبال زیر ساخت نبوده اند گرچه همین نماینده ی سابق (  بزرگواری  ) که متهمش نمودید به مشت های گره کرده و ...تا حدودی دنبال کارهای عمومی بود هرچند که اشکالاتی متعدد هم داشت ....  اینکه وظایف نمایندگی را منحصر کنید به انجام کارهایی شخصی و همانطوری که خودتان گفتید شما هم  همانند مغازه ی دو نبش عمل کنید و یک صغرا کبرایی نیز بسازید که موادش فاسد باشد  و بعد بخواهید از آن نتیجه بگیرید معلومه که ما باید همیشه تو محرومیت بمانیم.... بعدش هم بیابید رویا پردازی کنید و مثلا بگویید من روشنفکر هستم چون موحد فلان است و هاشمی بهمان و معیار سنجش نماینده بشود میزان همکاری یا حق گیری و یا تضییع حقی که برای جنابتان ایجاد شده است... دوست عزیز ما نیازمند زیر ساخت هستیم نه شلوغی و ازدحام جمعیت که مثلا چند نفر فلان جا جمع شده و چند نفر بهمان جا .... باید کاوش  کنیم که چرا سدهایی کهگیلویه به خوزستان رفتند و خائن هر که باشد رسوا شودباید تحقیق کنیم که سرمایه های تریلیاردی فلان شخص ...........از کجا آمده و حق کی تباه گردیده و ظالم را رسوا کنیم باید پیگیری کنیم که پولهای کثیف از کجا آمده‌اند که امثال من و شما را شیفته ی خودش نموده.... دوست عزیز این هنر نیست که فرزند من و تو داوطلب استخدام در ناکجا آباد شوند و فرزند تو نمره قبولی آورده باشد ولی فلان ظالم که خون من و شما را مکید تا نماینده شد یک باره حق فرزند شما را تباه و فرزند مرا در عین باسوادی جایگزینش کند و قس علی هذا بدبختی استان ما ناشی از چنین تفکری است که گاهی نیز به خاطر ۲ ریال حاضر میشویم پا روی تمام حقایق بگذاریم بلکه مشکل کشور ما همینه تو سطح کشور هزار نفر مثل این هایی که نام بردی باشد قول بهت میدهم ۲۰ سال دیگر فاتحه ی کشور را بخوان....

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها