پرونده ویژه ۱۹ آبان گچساران؛


عکس مشهور ۱۹آبان گچساران را چه کسی ثبت کرد؟/ گفت‌وگو با ساعت‌فروشی که عکاسی می‌کرد/ روایت سجادی از قیام ۱۹ آبان گچساران/ انتشار دو عکس منتشر نشده ۱۹آبان برای اولین بار

سایت اَفتونیوز به مناسبت ۱۹ آبان تصمیم بر مصاحبه با افراد فعال گرفته است مطلع شدیم که یکی از افرادی که در این وقایع عکس گرفته است در حال حاضر در مرکز شهر مغازه ساعت‌فروشی دارند با وی به گفت‌وگو نشستیم و شرح این گفت و گو به صورت زیر است:

عکس مشهور ۱۹آبان گچساران را چه کسی ثبت کرد؟/ گفت‌وگو با ساعت‌فروشی که عکاسی می‌کرد/ روایت سجادی از قیام ۱۹ آبان گچساران/ انتشار دو عکس منتشر نشده ۱۹آبان برای اولین بار

سایت اَفتونیوز به مناسبت ۱۹ آبان  تصمیم بر مصاحبه با افراد فعال گرفته است مطلع شدیم که یکی از افرادی که در این وقایع عکس گرفته است در حال حاضر در مرکز شهر مغازه ساعت‌فروشی دارند با وی به گفت‌وگو نشستیم و شرح این گفت و گو به صورت زیر است:

در آن زمان چه سنی داشتید؟
من در آنزمان بین ۲۰ تا ۲۱ ساله بودم. خیلی جنب و جوش داشتم و به تازگی به استخدام آموزش و پرورش درآمده بودم و دوربینی به نام لوبیتل ۲ داشتم.
دلیل شما برای عکاسی چی بود؟
سعی من بر این بود که در مراسمات هر چقدر میتوانم عکس بگیرم. در آن روز بالای ایستگاهی بود آقای زارع غذاپزی داشت طبقه دوم ساختمان رفتم البته ایشان اجازه نمی‌داد و من با قلدری بالا رفتم.
چه تعداد از عکس‌های خود را دارید؟
جمعیت هم از طرف میدان امام فعلی به سمت زیرگذر فعلی آمدند.
من در این زمان عکس گرفتم که متاسفانه عکس‌ها اکثرا در نمایشگاه‌های مختلف استفاده شد که فقط دوتای آن‌ها را در حال حاضر دارم.
چه موقع به سمت مسجد شهیدان رفتید؟
من با موتور بودم و با عبور جمعیت به سمت هلال احمر فعلی ( در آن زمان شیر و خورشید بود) رفتم.
در آن زمان ساخت و سازی وجود نداشت و صرفا فقط یک بازار شرکت نفت و مسجد و شیر و خورشید بود و بقیه اطراف چیزی ساخته نشده بود.
تعدادی عکس از مردم گرفتم سیل جمعیت داخل مسجد بود و خیلی‌ها هم بیرون ایستاده بودند و تعدادی عکس گرفتم.
به یاد دارید آن روز چه اتفاقی افتاد؟
چند لحظه‌ای نگذشت که چند ماشین ریو از کوچه بازارچه شرکت نفت که الان مانع گذاشتند روبروی مسجد ایستاد.
من به صورت تکی روی موتور لم داده بودم و نشسته بودم که عکس بگیرم چند دقیقه‌ای نگذشت که ما دیدیم کل سربازان بیرون پریدن و بلافاصله جمعیت را به رگبار بستند.
صحنه‌ی بسیار سختی بود و من تا به حال چنین صحنه‌ای ندیده بودم.
جمعیت نشسته بود و با تیراندازی و سر و صدا مردم پخش شدند.
صحنه‌ی سختی بود.
در آن روز شما چه کار کردید؟
موتور را سوار شدم و روحیه هیجان‌زاده که قابل توصیف نیست به ما دست داد، جمعیت به طرف شهر حرکت کرد و چیزی که به یاد دارم ماشین مال شرکت پارادیس از این اتوبوس‌های قدیمی زرد سر پل که قبلا سینما بود جلوی سینما بود این جمعیت ماشین را آتش زدیم و کوچه به کوچه سربازها و نیروهای انتظامی تیراندازی داشتند که واقعا روز سختی بود و هیچ گاه آن لحظه را فراموش نمیکنم.
یادم است در آن زمان شهید کیامرثی، پارسی، بلادیان شهید شدند.
تیر لابه‌لای درب نرده خورد و به شیشه داخلی برخورد کرد و شهید بلادیان داخل در گوشه نشسته بود و در آنجا شهید شد.
اتفاقاتی که آن روز افتاد را هیچ گاه فراموش نمیکنم.
صحنه جالبش این بود که من سریع به منزل برگشتم
جمعیت بیرون آمده بود من که رفتم پدرم گفت چه اتفاقی افتاده؟! موتور را زمین گذاشتم در برگشت دیدم برادرم برگشت و تمام لباسش خون آلود بود و پرسیدم اتفاقی برای تو نیفتاد گفت نه فقط یکی از کسانی که زدند روی من افتاد.
برادر دیگرم که کوچک‌ترین بود آمد تا با یک لنگ کفش و خون‌آلود آمد و فقط پرسیدم اتفاقی برایت نیفتاد و گفت نه.
برگشت مجدد به شهر
من مجدد وارد شهر شدم و به کمک مردم شتافتم با آن اتفاقات و چیزهایی که به ذهنمان می‌رسید مثلا بانک‌ها را خیلی خراب کردند شیشه و تابلو‌های آن‌ها را خراب کردند 
در اصل آن شب حکومت نظامی نمی‌داد که کسی خارج شود و فردا صبح گفتند شهید امینی شهید شد.
شهید امینی کجا شهید شد؟
شهید امینی جلوی مسجد شهید نشد در آن زمان فرمانداری همان مکان فرمانداری سابق بود شهیر امینی چه دلیلی داشت یا چه اتفاقی افتاده بود رفت از نرده‌های فرمانداری بالا رود که همانجا شهید شد.
چه کسی سخنرانی می‌کرد؟
من بیرون مسجد بودم همهمه و هیجانات زیاد بود اما به یاد دارم آقای بهبهانی یا تاجگردون سخنران بودند.
ما جلوی در بودیم و شاید تمام اتفاقات در ده دقیقه افتاد.
به ذهن نمی‌رسید آن صحنه‌ها موردنیاز ما در آینده باشد و صحنه‌های تاریخی زیادی داشتیم اما هیجانات اجازه نمی‌داد 
من فقط به ذهنم رسید با دوربینم عکاسی کنم و این بردت دوربین برای عکاسی برای این بود که صرفا به عکس گرفتن علاقه داشتم و نمیخواستم عکس بگیرم که بایگانی کنم بعد که اتفاقاتی رخ داد با خود گفتم کاش فیلم را نگه میداشتم.
با ترس و لرز فیلم را به عکاس‌ها دادم که عکس‌ها را ظاهر کنند.
چه تعداد عکس گرفتید؟
خیلی عکس گرفتم، عکس دوربین ۱۲تایی بود من در همان مراسم ۱۲ عکس گرفتم اما موجودی من الان ۲ عکس است و چون همواره برای نمایشگاه‌ها می‌دادم و فکر نمیکردم در آینده موردنیاز باشد.
خیلی افراد حاضر در عکس‌ها الان فوت شدند.
عکسی که جلوی مسجد بود من به نمایشگاه‌ها دادم و در حال حاضر اصل عکس را ندارم.
کسی به شما برای در دست داشتن دوربین گیر نمیداد؟
جلوی هلال احمر جرئت نداشتم دوربینم را خارج کنم چون تکی در حاشیه ایستاده بودم ولی در چهارراه ساعت قدیم به یاد دارم که جمعیت که از خیابان بالا اومدند من سریع به ذهنم رسید بالا بروم و از جمعیت عکس بگیرم.

فقط آقای زارع که انسان هیکلی بود و غذاخوری داشت پرسید کجا میروی؟  روی او داد کشیدم .
به یاد دارم آقای نجفی که اصفهانی بود و در جمعیت بود و جمعیت نشسته بود و پیراهن سفید پوشیده بود.
ایشان بلند شد و هیکل تنومندی داشت، دست‌های خود را باز کرد و به سینه خود اشاره کرد که بکشید این صحنه‌ها را به یاد دارم.
تیر از در ورودی عبور کرد و حیاط نیز دارد و به شیشه برخورد کرد و به گوشه انتها رفت تا شهید بلادیان شهید شد.
اگر برگردید به گذشته از این واقعه عکس می‌گیرید یا خطر نمی‌کنید؟
من هیچ مشکلی برای عکس گرفتن نداشتم چون به عکاسی علاقه داشتم.
من دوربین لوبیتل ۲، یاشیکا، زنیت و نیکون داشتم و به عکاسی خیلی علاقه داشتم.
آن روز فکر نمیکردم اتفاقی رخ بدهد فقط به عکس گرفتن علاقه داشتم.
نقش تاجگردون
می‌توان گفت ۹۸ درصد قضیه راهپیمایی‌های برگزار شده تاجگردون جز برنامه‌ریزها و نفرات اصلی بود بهبهانی و شریعتی هم همراه ایشان بود.
چیزی که از بیرون میدیدم حضور پررنگ تاجگردون در تصمیمات و تظاهرات بود.
در کنار تاجگردون، آقای بهبهانی و و شریعتی بودند.
ما ارتباط نزدیک با سردمداران نداشتیم و به عنوان یک عکاس مشغول بودم و همه مردم همین‌گونه بودند فقط اعلام میشد راهپیمایی است مردم آنجا جمع می‌شدند.
توضیح عکس: بالای ساختمان ایستادم و این جمعیت از خیابان شهید کیامرثی آمدند که به سمت جلوی مسجد بروند که تجمع کنند و در سخنرانی شرکت کنند.

گفت‌وگو و تنظیم: مریم پارسا



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها