«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحول‌آفرین با تکیه بر نظریه‌های سرمایه

در این مقاله تلاش می‌شود با تکیه بر این دو نظریه معتبر، مروری تحلیلی بر شیوه رهبری و مدیریت غلامرضا پناه داشته باشیم و شاخص‌های روان‌شناختی تأثیرگذار در سبک عملکردی ایشان را واکاوی کنیم.

«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحول‌آفرین با تکیه بر نظریه‌های سرمایه

افتونیوز - عنایت شیخی

الگویی بی بدیل برای مدیران استانی و فرهیختگان استان

روان‌شناختی و رهبری تحول‌گرا

در روزگار کنونی که چالش‌های مدیریتی در نهادهای دولتی با پیچیدگی‌های اجتماعی، اقتصادی و نهادی گره خورده‌اند، نقش مدیران میانی و عالی‌رتبه‌ای که به جای مدیریت ایستا، به رهبری تحول‌آفرین باور دارند، بیش از پیش اهمیت یافته است. در این میان، بررسی سبک مدیریتی افرادی چون غلامرضا پناه که سابقه‌ای چندوجهی در حوزه تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سایر نهادهای اداری، اقتصادی و سیاسی داشته‌اند، فرصتی مغتنم برای واکاوی یک الگوی موفق مدیریتی در سطح ملی و استانی به شمار می‌رود.

نگاه روان‌شناختی به مدیریت، در سال‌های اخیر نشان داده است که تنها تخصص فنی یا تجربه اجرایی برای اداره بهینه سازمان‌ها کافی نیست. بلکه آنچه بیش از پیش ضروری است، بهره‌مندی از ویژگی‌هایی همچون «انگیزش درونی»، «تاب‌آوری در شرایط بحرانی»، «الهام‌بخشی به نیروی انسانی» و «خلق چشم‌انداز تحول‌محور» است؛ اموری که در قالب نظریه‌های رهبری تحول‌گرا و سرمایه روان‌شناختی مورد بررسی قرار می‌گیرند.

در این مقاله تلاش می‌شود با تکیه بر این دو نظریه معتبر، مروری تحلیلی بر شیوه رهبری و مدیریت غلامرضا پناه داشته باشیم و شاخص‌های روان‌شناختی تأثیرگذار در سبک عملکردی ایشان را واکاوی کنیم.

رهبری تحول‌گرا مفهومی است که نخستین‌بار توسط برنز و سپس باس مطرح شد. رهبران تحول‌گرا فراتر از مدیریت روزمره، الهام‌بخش تغییرات مثبت، برانگیزاننده انگیزش درونی کارکنان، و خالق چشم‌اندازهای آینده‌نگر هستند. آنان با نفوذ شخصی، انگیزش الهام‌بخش، تحریک فکری و توجه فردی، زیردستان را به مشارکت فعالانه در اصلاحات سازمانی دعوت می‌کنند.

از سوی دیگر، نظریه سرمایه روان‌شناختی که توسط لوتانز توسعه یافته، بر چهار ویژگی کلیدی در مدیران موفق تأکید دارد:

خودکارآمدی (باور به توانایی انجام موفق وظایف)

امید (هدف‌گذاری و مسیر‌یابی در مسیر اهداف)

تاب‌آوری (بازگشت به مسیر پس از شکست یا فشار)

خوش‌بینی واقع‌گرایانه

بررسی عملکرد غلامرضا پناه در حوزه‌های مختلف اجرایی، به‌ویژه در ساختار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، نشان‌دهنده شاخص‌های پررنگ رهبری تحول‌آفرین است. ایشان در جایگاه‌های گوناگون، نه‌تنها مجری تصمیمات بالا‌دستی بوده، بلکه در فرآیند سیاست‌گذاری، طراحی ساختارهای جدید و اصلاح رویه‌ها، نقش فعال ایفا کرده است. استفاده از ظرفیت‌های انسانی، حمایت از بدنه کارشناسی و ارتباط مؤثر با ذی‌نفعان، از ویژگی‌های برجسته‌ی رویکرد مدیریتی ایشان است.

از منظر سرمایه روان‌شناختی نیز، عملکرد ایشان در مواجهه با بحران‌ها، نشانگر سطح بالایی از تاب‌آوری، امید و خودکارآمدی بوده است. نحوه پیگیری و حل‌وفصل پرونده‌های پیچیده، پیشبرد برنامه‌های اشتغال‌زایی در شرایط رکود، و حفظ انسجام سازمانی در دوره‌های گذار، مؤید ویژگی‌های این سرمایه درونی است. سبک مدیریتی غلامرضا پناه را می‌توان الگویی موفق از ترکیب تجربه، بینش تحول‌گرا و سرمایه‌های روان‌شناختی دانست؛ الگویی که نه‌تنها در مدیریت کلان قابل توجه است، بلکه می‌تواند الهام‌بخش مدیران آینده و سیاسیون استان در سطوح مختلف محلی و ملی باشد. در دورانی که نظام اداری کشور نیازمند بازتعریف نقش رهبری است، پرداختن به چنین الگوهایی، ضرورتی علمی و راهبردی تلقی می‌شود. با شرحی که گذشت از ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر پزشکیان تقاضا داریم که جناب دکتر پناه که از فرهیختگان و مدیران کارآمد و سرآمد کشور هستند را به بدنه مدیران کلان مملکت در این شرایط حساس اضافه نموده و از ایشان در سمتی که بتوانند شکوفایی، بهروه وری و تحول گرایی خویش را نهادینه کنند، استفاده نمایند.

عنایت شیخی
دانش آموخته روانشناسی اجتماعی سیاسی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها