منتقدان همیشه آماده، مدافعان همیشه فامیل!

در چنین فضایی، خویش و قومی و هم طایفه و هم ایل بودن از یک سو مجوزی برای حمایت می‌آفریند و از سوی دیگر، ابزاری برای بستن دهان منتقدان....

منتقدان همیشه آماده، مدافعان همیشه فامیل!

در استان ما، داستان نقد و دفاع از مدیران، قصه‌ای تکراری اما همیشه تازه است؛ روایتی که هر بار با شعار عدالت و دلسوزی آغاز می‌شود، اما در عمل به سلیقه، منفعت و روابط شخصی ختم می‌گردد.

اینجا هر کس برای خود معیاری از حق و باطل می‌سازد و همان را مبنای قضاوت قرار می‌دهد. اگر مدیری از دایره‌ی خویشاوندی، رفاقت یا هم‌فکری آنان باشد، ضعف‌ها می‌شود «اشتباه انسانی»، تأخیرها را «مشکلات ساختاری» می‌نامند و ناکامی‌ها را به گردن شرایط سخت می‌اندازند. اما همین افراد، اگر مدیری از حلقه‌ی آشنایی‌شان بیرون باشد، ناگهان به منتقدانی سرسخت و مدافعان عدالت تبدیل می‌شوند؛ گویی حقیقت، تنها همان جایی است که خودشان می‌خواهند ببینند.

در چنین فضایی، خویش و قومی و هم‌طایفه و ایل بودن از یک‌سو مجوزی برای حمایت می‌آفریند و از سوی دیگر، ابزاری برای بستن دهان منتقدان…

آنجا که حمایت‌های قومیتی خود را نمی‌بینند، اما دقیقاً همان نقد را به انگیزه‌های قومیتی و جناحی نسبت می‌دهند.

نکته‌ی قابل تأمل این است که همین مدعیان نقد، نقد را برای اطرافیان خود تابو می‌دانند.

تا زمانی که نقد متوجه دیگران باشد، نامش را «آزادی بیان» و «وظیفه اجتماعی» می‌گذارند، اما اگر همان سخن متوجه نزدیکانشان شود، ناگهان همه‌چیز رنگ بی‌اخلاقی، دشمنی و سیاه‌نمایی می‌گیرد.

آنچه را برای دیگران روا می‌دانند، برای خود برنمی‌تابند، و اینجاست که عدالت در رفتار و قضاوت از معنا تهی می‌شود.

در این میان، پدیده‌ای نیز رشد کرده به نام «منِ دانا»؛ کسانی که خود را معیار درستی و خطا می‌دانند، بی‌آنکه به گفت‌وگو یا دیدگاه مخالف مجال بروز دهند.

چنین ذهنیتی، جامعه را از گفت‌وگو و نقد سازنده تهی و فضای رشد و اصلاح را خفه می‌کند.

مدیران را باید با تراز خدمت به مردم سنجید، نه با خط‌کشی رفاقت، نسبت خانوادگی یا تعلقات قومی و سیاسی.

نقد، اگر منصفانه باشد، چراغ راه اصلاح است؛ اما اگر از سر حب و بغض یا منافع شخصی باشد، تنها به ابزار تخریب و تسویه‌حساب تبدیل می‌شود.

کاش روزی در این استان، معیار نقد و دفاع، نه نام فامیل و جناح، که صداقت، کارآمدی و شایستگی باشد؛ روزی که سکوت، نشانه‌ی مصلحت‌سنجی نباشد و نقد، نشانه‌ی دشمنی تعبیر نگردد.

تا آن روز، بسیاری نقد می‌کنند نه از سر عدالت، بلکه از عادت؛ و بسیاری سکوت می‌کنند نه از روی انصاف، بلکه از ترس شکستن دایره‌ی روابطی که سال‌هاست از حقیقت بزرگ‌تر شده است.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها