یاداشت
گفتگو و گزارش

بویراحمد؛ میراثی که باید پاسدارش بود

گاهی تصویر ایل ما در میدان‌های رسمی و سیاسی، با آن صلابت و وقاری که از بویراحمد می‌شناسیم، همخوان نیست. چهره‌هایی پیدا می‌شوند که وزن ایل را نمی‌توانند نمایندگی کنند و جای بزرگان خالی می‌ماند؛ جایی که باید صدای حکمت باشد، گاهی هیاهو می‌نشیند.

بویراحمد؛ میراثی که باید پاسدارش بود

افتونیوز - غلامرضا تاجگردون*

به نام خدا

بویراحمد را نمی‌توان با یک نام یا یک جغرافیا تعریف کرد؛ این ایل، سایه‌ی بلوط‌های هزارساله است؛ فصل‌هایی میان کوه، فرهنگ و حماسه. هویتی که با خونِ غیرت، ادب و آزادگی شکل گرفت و در تاریخ، ردّی روشن و ماندگار باقی گذاشت. از بلندای دنا تا رودهای پرخروش جنوب، نام بزرگان این ایل در گوش باد و خاک، پژواک دارد. مردان و زنانی که اگر ابزار جنگ در دست داشتند، دلشان پابند فرهنگ، ایمان و معرفت بود.

در این دیار، تاریخ با نام‌ها و رفتارها نوشته شده است؛ نام‌هایی چون آیت‌الله ملک‌حسینیِ بزرگ و فرزند خلفش که شرف ایل بودند؛ آنان که منبرشان چراغ راه مردم بود و سخنشان ستونی برای اخلاق و دیانت. از دکتر ملک‌حسینی که جان بر سر اعتلای مردم گذاشت تا عطا طاهری که با قلم خود تاریخ ایل را زنده نگه داشت؛ آنان که نوشتند تا دیگران تاریخ ما را به دلخواه خود ننویسند.

و این میراث تنها در کتاب نیست؛ در خاطره‌ی ماست. همان‌گونه که روزی مردی از دل کوهستان برخاست و میان جمع، دردهای سالیان را بی‌پرده بر زبان آورد. نه فریاد زد و نه مبالغه کرد؛ تنها حقیقت را گفت. از مردم محرومی گفت که در دامنه‌های دنا بی‌راه، بی‌پزشک و بی‌پل می‌زیستند؛ از زنانی که بیمار و نوزاد را بر دوش تا دوردست‌ها می‌بردند؛ از کودکانی که دندان‌های‌شان را با هسته بادام می‌شکستند. از روستاهایی که جز نامی بر نقشه نصیبی از دولت ندیده بودند. صدای او صدای کسی نبود که گلایه کند؛ صدای اصالت بود، صدای ریشه. صدایی که اگر خاموش شود، تاریخ ما را دیگران روایت خواهند کرد.

و بویراحمد تنها با شمشیر و حماسه بزرگ نمانده؛ با قلم و چراغ معرفت نیز قد کشیده است. همان‌گونه که ملا قباد سی‌سختی، مرد فرهنگ‌دوست و پیشگام تعلیم در این دیار، در میان گرد و خاک سال‌های پرآشوب ایستاد و راه دیگری را نشان داد. فرزند ملا محمدقلی و از بنیان‌گذاران سی‌سخت بود؛ مردی که می‌توانست تفنگ هدیه رضا‌شاه را به شانه بیندازد، امّا به‌جای آن خواست که دولت برایش «معلم» بفرستد، نه اسلحه. او و رجبعلی مجیدی، همان معلمی که همراهش از تهران تا دامنه دنا آمد، نخستین کلاس رسمی منطقه را در سال ۱۳۰۷ بنا گذاشتند؛ و ملا قباد به خانواده‌ها فرمان داد که فرزندانشان را به سواد بسپارند. او ثابت کرد که بزرگی ایل فقط در جنگ نیست؛ در روشن‌کردن چراغ مدرسه است.

اما امروز، گاهی تصویر ایل ما در میدان‌های رسمی و سیاسی، با آن صلابت و وقاری که از بویراحمد می‌شناسیم، همخوان نیست. چهره‌هایی پیدا می‌شوند که وزن ایل را نمی‌توانند نمایندگی کنند و جای بزرگان خالی می‌ماند؛ جایی که باید صدای حکمت باشد، گاهی هیاهو می‌نشیند. این یادآوری برای امروز ماست:

تاریخ ایل نباید دستمایه‌ی نمایش‌ها و رفتارهای سطحی شود. بویراحمد شایسته‌ی صداهای بلند نیست؛ شایسته‌ی اندیشه‌های بلند است.

اگر امروز پیام اصیل ایل نادیده گرفته شود، فردا نه تنها نام بویراحمد دیده نخواهد شد، بلکه ارزش‌هایش نیز به فراموشی سپرده می‌شود.

ای فرزندان این خاک سترگ؛ ای کسانی که نام بویراحمد را بر دوش دارید:

حافظ بزرگی ایل باشید؛ نام کافی نیست، رفتار و گفتار و انتخاب‌ها را به تراز ایل برسانید.

نگذارید کسانی که نه ریشه دارند، نه تجربه، و نه اخلاق، در جایگاه بزرگان بنشینند.

اجازه دهید تاریخ با رفتار و شرافت نوشته شود، نه با هیاهوی کوتاه‌مدت.

«نه هر که باد می‌وزد، پرچم بلند کند.»

بویراحمد بزرگ بوده و بزرگ خواهد ماند،

اگر ما اجازه ندهیم سایه‌ها جای ستون‌ها را بگیرند.

این یادداشت دعوتی است به خودمان:

میراث ایل را با رفتار، گفتار و انتخاب‌ها پاس بداریم.

تا فردا، آن‌گاه که فرزندان‌مان تاریخ را ورق می‌زنند، بنویسند:

ریشه‌ها ماندند، سایه‌ها گذشتند… و بویراحمد هنوز بلند است.

منبع:اینستاگرام نویسنده



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 2 نظر

  • 1 بیراحمد 1404/9/17 15:36:50

    گولش ایزنی

    پاسخ
  • 2 فرزاد 1404/9/17 15:13:41

    درود بر مرد بزرگ ، تاج بزرگ خواهد ماند تا همیشه

    پاسخ
یاداشت
گفتگو و گزارش