افتونیوز| ماجرای صندلی‌های ورزشگاه تختی یاسوج، زمانی به یک مسئله فراگیر تبدیل شد که در برنامه عادل فردوسی‌پور مطرح شد.

ویدئویی که حدود چهار هفته پیش از طریق برنامه او منتشر شد  و محتوای آن، محور این تحلیل است، با زبانی طناز اما دقیق، به جانمایی غیراستاندارد صندلی‌ها پرداخت؛ جانمایی‌ای که در آن، فضای نشستن تماشاگر به‌گونه‌ای طراحی شده بود که گویی حضور انسانِ دارای پا در نظر گرفته نشده است.

طرح این موضوع در تریبونی ملی، بازتاب گسترده‌ای داشت و افکار عمومی را نسبت به کیفیت برخی زیرساخت‌های ورزشی استان حساس کرد. اما اهمیت این ماجرا نه صرفاً در شکل‌گیری نقد، بلکه در نحوه مواجهه مدیریت ورزش استان با این نقد نهفته است؛ مواجهه‌ای که می‌تواند به‌عنوان یک الگوی رفتاری مثبت مورد توجه قرار گیرد.

پس از بازتاب این موضوع، مدیرکل ورزش و جوانان استان کهگیلویه و بویراحمد، بدون تعلل و بدون پنهان شدن پشت ساختارها، مسئولیت را بر عهده گرفت.

مجید پارسایی، مدیرکل ورزش و جوانان استان، با صدور توضیح رسمی و عذرخواهی صریح، اعلام کرد که هیئت فوتبال استان با نیت خیر و برای فراهم کردن حداقل امکانات، اقدام به انتقال تعدادی صندلی دست‌دوم از ورزشگاه آزادی تهران به یاسوج کرده است. ایشان در عین حال تأکید کرد که در بخشی از ورزشگاه، نصب صندلی‌ها به‌صورت غیراصولی انجام شده و این کوتاهی را شخصاً می‌پذیرد.

این نوع مواجهه، در فضای مدیریتی کشور که معمولاً با انکار، سکوت یا حواله دادن مسئولیت همراه است، نقطه قوتی برجسته محسوب می‌شود. عذرخواهی در اینجا نه از سر اجبار رسانه‌ای، بلکه از موضع مسئولیت‌پذیری و احترام به افکار عمومی صورت گرفت.

اما آنچه این رفتار را واجد ارزش مضاعف می‌کند، این است که مدیرکل ورزش و جوانان استان، به عذرخواهی اکتفا نکرد.

در کوتاه‌ترین زمان ممکن، اصلاح میدانی بخش مشکل‌دار ورزشگاه انجام شد و جانمایی صندلی‌ها به شکل قابل قبولی بهبود یافت. همین اقدام عملی است که پیام روشنی دارد: نقد شنیده شده و قرار نیست در حد حرف باقی بماند.

حتی در همان برنامه فردوسی‌پور نیز به این نکته اشاره شد که بخش اصلاح‌شده ورزشگاه، تفاوت محسوسی با وضعیت قبلی دارد و این اصلاح، نتیجه مستقیم واکنش مدیریتی مدیرکل ورزش و جوانان استان بوده است. این یعنی یک مسیر سالم شکل گرفته: رسانه نقد کرده، مدیریت پذیرفته و اقدام اصلاحی انجام شده است.

نکته مهم‌تر آن است که این اتفاق نشان داد مدیریت استان به‌جای تقابل با رسانه ملی و چهره‌های اثرگذار، مسیر تعامل و اصلاح را انتخاب کرده است. چنین رویکردی، نه‌تنها از شدت انتقادات می‌کاهد، بلکه سرمایه اجتماعی تولید می‌کند؛ سرمایه‌ای که برای پیشبرد پروژه‌های بزرگ‌تر ورزش استان، حیاتی است.

باید تأکید کرد که کمبود منابع، محدودیت اعتبارات و فرسودگی زیرساخت‌ها، واقعیت‌های انکارناپذیر ورزش استان کهگیلویه و بویراحمد است. در چنین شرایطی، تلاش برای تأمین حداقل امکانات، هرچند ممکن است با خطاهایی در اجرا همراه شود، اما نیت خدمت، شفافیت در خطا و سرعت در اصلاح از جمله شاخصه‌هایی است که نباید نادیده گرفته شود.

در جمع‌بندی می‌توان گفت: ماجرای ورزشگاه تختی یاسوج، اگرچه با یک ایراد اجرایی آغاز شد، اما در ادامه به نمونه‌ای موفق از مدیریت پاسخگو تبدیل شد. عملکرد مدیرکل ورزش و جوانان استان در این پرونده، نشان داد که هنوز می‌توان به اصلاح امور از مسیر گفت‌وگو با رسانه، احترام به افکار عمومی و اقدام عملی امیدوار بود.

بدون تردید، تداوم چنین نگاهی در مدیریت ورزش استان، می‌تواند به بازسازی اعتماد عمومی و بهبود تدریجی زیرساخت‌ها منجر شود؛ امری که در نهایت به نفع ورزشکاران، هواداران و اعتبار استان خواهد بود.